به گزارش ماین نیوز، هند که یکمیلیارد نفر جمعیت دارد و یکی از اقتصادهای نوظهور جهان محسوب میشود، با شروع نخستوزیری «نارندرا مودی» اوضاع اقتصادی بهتری هم پیدا کرد. البته شرایط هم به نفع این کشور پیش رفت و کاهش قیمت نفت در یک سال گذشته سبب شد که بهای تمام شده محصولات این کشور کاهش یابد. در حال حاضر، هند سریعترین رشد اقتصادی جهان را دارد و صندوق بینالمللی پول در گزارش ۲ ماه پیش خود برآورد کرد که نرخ رشد این کشور در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶م به ترتیب ۷.۲ و ۷.۶ خواهد بود.
مودی و کابینه او، برای هند برنامههای اقتصادی مفصلی طراحی کردهاند که یکی از مهمترین ارکان آن توسعه معادن و صنایع معدنی است. بهعنوان یکی از بخشهای برنامه آنها میتوان به برنامه تولید فولاد این کشور اشاره کرد. هند قصد دارد که ظرفیت تولید فولاد خود را تا سال ۲۰۲۰م به ۵۰۰میلیون تن در سال برساند. هر چند کارشناسان دستیابی به این رقم را غیرممکن میدانند، اما میتوان به اهمیت بخش معدن این کشور پی برد. هند در حالی برنامه افزایش قابل توجه تولید فولاد خود را چیده است که برای تامین مواد اولیه آن مجبور به واردات سنگآهن و زغالسنگ است. چنین پیشنیازهایی را میتوان در بسیاری از محصولات معدنی دیگر هم مشاهده کرد.
هند برای حل این مشکل و تحقق اهداف اقتصادی خود، به همکاریهای منطقهای و سرمایهگذاریهای خارجی روی آورد.افغانستان و کشورهای آسیای میانه از مهمترین طرفهایی هستند که هند به دنبال افزایش همکاری با آنها است؛ این موضوع درباره افغانستان هم به شدت مصداق دارد و هند مدتهاست که به ذخایر ارزشمند این کشور چشم دوخته است. افغانستان سرزمین برخی از غنیترین ذخایر معدنی منطقه (مانند سنگآهن و مس) است و هند برای تضمین جریان دائم ورود مواد اولیه صنایع خود به سرمایهگذاری و همکاریهای دوجانبه با این کشور روی آورده است.
این روابط اقتصادی و دیپلماسی چند سالی است که شدت بیشتری یافته است. با این حال، مانعی به نام «زیرساختهای ارتباطی»، روند همکاری بین این ۲ کشور و همچنین ارتباط شبهجزیره هند با آسیای میانه را مخدوش کرده است. بدون توجه به ناهمواریها و عوارض طبیعی، نزدیکترین راه اتصال افغانستان به هند و آبهای آزاد میتوانست استفاده از بنادر و خاک پاکستان باشد؛ راهی که چین آن را انتخاب کرده است. با این حال، هند راه منطقیتری را انتخاب کرده است.
چابهار، آرزوی هندیهاپاکستان نمیتوانست بهترین گزینه هند برای ارتباط با افغانستان باشد. پاکستان و هند هنوز هم اختلافهای سیاسی بیشماری دارند که امکان همکاریهای اقتصادی آنها را به کمترین حد میرساند. علاوه بر آن، چین رقیب منطقهای هند محسوب میشود و هر ۲نمیتوانند از یک شاهراه برای ارتباطات ترانزیتی خود استفاده کنند. به همین دلیل، گزینه چابهار مطرح شد. چابهار چند سالی است که مورد توجه هندیهاست و سرمایهگذاریهای آنها هم برای توسعه زیرساختهای مورد نیاز (دریایی، خط آهن و جاده) آغاز شده است. با این حال انتظار میرود که با رفع تحریم ایران این روند سرعت بیشتری پیدا کند. سفیر ایران در هند به تازگی به این کشور پیشنهاد داده که ۸میلیارد دلار دیگر صرف توسعه زیرساختهای چابهار کند. این چراغ سبز ایران، میتواند راه را برای ورود سرمایههای هندی هموار کند و در آینده شاهد همکاریهای بیشتر اقتصادی ۳ کشور (هند، افغانستان و ایران) باشیم. انتظاری که چندان دور از واقعیت هم به نظر نمیرسد.
فرصت توسعه سیستان و بلوچستانتبدیل شدن چابهار به یک اسکله بینالمللی فرصتی طلایی برای توسعه استان سیستان و بلوچستان است.
مدیر زیرساختهای ایمیدرو گفت: توسعه ظرفیت حملونقل دریایی چابهار و راهاندازی مسیر ارتباطی آن به افغانستان منافع بیشماری برای هند و افغانستان دارد. استفاده از خاک ایران، امنترین راه ممکن هند برای دسترسی به افغانستان است. از این طریق، علاوه بر امنیت، مسیر کوتاهتر و هزینه حمل کمتر هم از دیگر مزایایی است که هند و افغانستان از آن بهرهمند میشوند.
عباس رنجبر اضافه کرد: با این حال، تبدیل شدن سیستان و بلوچستان به مسیر ارتباطی، فرصت خوبی برای توسعه پایدار این منطقه است. در صورتی که خط ریلی تربت حیدریه-چابهار راهاندازی شود، به سهولت میتوان با انتقال مواد معدنی، حق ترانزیت دریافت کرد. این موضوع درآمدهای پایداری برای منطقه تامین میکند که میتواند منجر به توسعه آن شود.
به گفته رنجبر از طرفی با رونق این مسیر ارتباطی، نفوذ ایران در منطقه افزایش مییابد و قدرت دیپلماتیک و توان چانهزنی کشور برای حل برخی از اختلافهای مرزی مانند مسئله دریاچه هامون تقویت میشود. اضافه بر این مزایا، میتوان به تامین امنیت منطقه هم اشاره کرد. با افزایش اهمیت سیستان و بلوچستان و اشتغالزایی در آن، امنیت در منطقه هم افزایش پیدا میکند.
یک تیر و دو نشانمدیر زیرساختهای ایمیدرو در ادامه عنوان کرد: توسعه زیرساختهای ارتباطی، کارکرد دوگانه خواهند داشت. ایجاد خط ریلی و جادههای ترانزیتی، ضمن آنکه بستر مورد نیاز را برای مبادلات هندوستان و افغانستان فراهم میکند و درآمدهای قابل توجهی برای کشور در پی خواهد داشت، به نفع معادن و صنایع معدنی منطقه هم است. در حال حاضر، بسیاری از واحدهای معدنی کشور در استان سیستان و بلوچستان و مناطق همجوار آن بوده و یکی از مشکلات آنها، انتقال مواد و حملونقل است.
این مسئله گاهی به قدری اهمیت مییابد که تبدیل به گلوگاه واحدهای تولیدی شده و مانع از تولید بیشتر محصولات میشود. راهاندازی خطوط ریلی یا دو خط کردن آنها میتواند بخش قابل توجهی از مشکلات این واحدها را از بین ببرد. این مقام معدنی کشور اضافه کرد: از طرفی با توجه به آنکه ذخایر معدنی سیستان و بلوچستان، به ویژه در خاکهای نادر قابل توجه است، وجود زیرساختهای ارتباطی (ریلی، جادهای و دریایی) میتواند بسیاری از موانع توسعه آنها را رفع کرده و روند پیشرفت پروژهها را تسهیل کند.