گروه معادن سنگ و مصالح ساختمانی
 
آیا الماس خونین‌تر می‌شود؟
گروه معادن >سنگ و مصالح ساختمانی - «الماس خونین» اصطلاحی است که پس از ساخت فیلمی با همین نام در سال ۲۰۰۶م رواج یافت؛ هر چند پیش از آن هم این اصطلاح را کارشناسان و فعالان حقوق بشر می‌شناختند.
به گزارش ماین نیوز، در این فیلم، صحنه‌های اثرگذار و تکان‌دهنده‌ای از خشونت‌ها، ترورها، قتل‌ها و نقض حقوق بشر مشاهده می‌شود؛ صحنه‌هایی که باور کردن آنها هم دشوار است. اما حقیقت آن است که این اتفاقات با شدت بسیار بیشتری در دنیای واقعی هم رخ می‌دهد. بر این فیلم با همه اثرگذاری‌اش ۲ نقد وارد است: نخست آنکه ساخت چنین فیلمی در زمانی انجام شد که چندین سال از تلاش‌های جهانی برای توقف روند «تجارت خونین الماس» می‌گذشت. به همین دلیل نمی‌توان این فیلم را پیشگام مبارزات بشردوستانه دانست. مطلب دوم هم آن است که حتی با آنکه چنین فیلمی با تاخیر بسیار ساخته شد، باز هم به وضوح نقش رژیم صهیونیستی در خشونت‌های قاره سیاه به تصویر کشیده نشده است.

هر سال مصرف‌کنندگان از سراسر جهان، میلیاردها دلار صرف خرید الماس‌هایی می‌کنند که به‌وسیله رژیم اشغالگر قدس تراش‌خورده و صیقل داده شده اند؛ الماس‌هایی که یکی از طولانی‌ترین و خشونت‌آمیزترین مسیرها را برای رسیدن به بازار طی کرده‌اند. بسیاری از مردم نمی‌دانند که رژیم غاصب یکی از بزرگترین تولیدکنندگان الماس تراش‌خورده و صیقل داده شده جهان است و آنها با خریدهای خود این رژیم را تامین مالی می‌کنند.

با توجه به آنکه بر الماس، نام و نشان تولیدکننده آن نقش نمی‌بندد، مصرف‌کنندگان نمی‌توانند بین الماسی که از سوی رژیم صهیونیستی تولید شده با الماس دیگر کشورها مانند بلژیک، هند یا افریقای جنوبی تفاوت قائل شوند. کشورهای همدست با رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار می‌برند که مشتریان تصور کنند الماس خریداری شده آنها، پاک است و در تولید آنها به حقوق انسان‌ها توجه شده،‌ اما حقیقت بسیار متفاوت است.

رژیم صهیونیستی که برای جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت، نسل‌کشی، آپارتاید محکوم می‌شود، یکی از بزرگترین صادرکنندگان الماس تراش خورده و صیقل داده شده هم هست. آنها الماس خام را به بهایی ناچیز خریداری می‌کنند، آنها را تراش می‌دهند و با قیمت‌های بسیار گزاف از طریق مراکز جهانی مانند شهر آنور بلژیک، لندن، هنگ‌کنگ، نیویورک و بمبئی به فروش می‌رسانند.

در جولای سال ۲۰۰۰ انجمن جهانی الماس (دبلیودی‌سی) تشکیل شد. تشکیل این نهاد، واکنشی به نارضایتی جهانی نسبت به استفاده از الماس برای ستیزهای خونین در کشورهای افریقایی بود. هدف نهایی این انجمن «توسعه، اجرا و نظارت بر یک سیستم ردیابی صادرات و واردات الماس خام برای جلوگیری از کاربرد الماس در اهدافی مانند جنگ و اقدامات غیربشری» عنوان شد. با این طرز فکر، اقدامات انجمن جهانی الماس تنها معطوف به تخلف‌هایی شد که در تجارت الماس خام اتفاق می‌افتاد.

تلاش برای توقف خشونت

این سازمان در سال ۲۰۰۳م، یک سیستم خود نظارتی به نام «طرح مجوزدهی فرآیند کیمبرلی» معرفی کرد که مانعی بر سر «نزاع‌ها» یا «الماس‌های خونین» باشد. در تعاریف تعیین شده این سیستم نظارت برای مبارزه با تجارت خونین هم، تنها بر الماس خام متمرکز شده بود و به این شکل سایر تخلف‌ها و رفتارهای غیرانسانی شکل گرفته در سایر حوزه‌های الماس، معاف از نظارت می‌شدند. «انجمن جهانی الماس» همچنین وب‌سایتی (DimondFacts. org) راه‌اندازی کرد تا به وسیله آن اخلاقیات و ارزش‌های صنعت الماس جهان را تقویت کند. این وب‌سایت ادعا می‌کند که درحال‌حاضر حدود ۹۹ درصد از الماس مصرفی جهان از منابع غیرخشن و پاک به دست می‌آیند. آنها ۲۴ «حقیقت» درباره مزایای صنعت الماس را منتشر می‌کنند که بیشتر آنها نصیب هند و کشورهای افریقایی می‌شود. برخی از این مزایا از این قرار است که به یمن درآمدهای الماس، حدود ۵ میلیون نفر به تسهیلات بهداشتی و درمانی مناسب دست پیدا کرده‌اند؛ درآمدهای الماس باعث شده که تمام کودکان زیر ۱۳ سال بوتسوانا از آموزش رایگان برخوردار شوند؛ این درآمدها همچنین زمینه مقابله فراگیر با ایدز را فراهم کرده‌اند.

در هر صورت، هر چند این حقایق ستودنی هستند، اما فهرست انتشاری این نهاد هیچ اشاره‌ای به دیگر نتایج تجارت الماس نکرده است. مواردی مانند استفاده رژیم صهیونیستی از درآمدهای الماس برای اعمال شنیع و خلاف حقوق بشر مانند کشتار، نقص عضو و تهدید و همچنین مرتکب جنایات متعدد در فلسطین و لبنان شدن، مواردی که قرار بود از وقوع آنها پیشگیری شود.

فهرستی که «حقایق الماس» ارائه می‌دهد، تنها یک روی سکه است و تصویر مثبتی از این صنعت را به ذهن القا می‌کند. نکته اینجاست که بیشترین منافع ناشی از تولید الماس، به دست ملت‌های فقیر افریقایی نمی‌رسد. اما رژیم اشغالگر صهیونیستی که یکی از ثروتمندترین حکومت‌های دنیا است و از حمایت بسیاری از کشورهای غربی هم برخوردار است، بیشترین درآمدها را به نفع خود مصادره می‌کند.

بنابر گزارش خبرگزاری‌های صهیونیستی درآمدهای رژیم اشغالگر قدس از فروش الماس تراش خورده و صیقل داده شده در سال ۲۰۱۴م، ۹/۳میلیارد دلار بوده است. این رقم در سال‌های قبل به ۱۰میلیارد دلار هم رسیده بود که ۳۵درصد از درآمدهای صادراتی کل این حکومت را شامل می‌شود. بیشتر این درآمدها هم صرف جنگ‌افروزی آنها می‌شود. بودجه نظامی رژیم صهیونیستی در سال گذشته میلادی به ۲۳/۲میلیارد دلار رسیده بود.. هیچ کشور دیگری تا این حد، وابسته به یک محصول لوکس نیست؛ محصولاتی که اثرات زیادی هم از تغییرات بازار نمی‌پذیرند. در هر صورت، این وابستگی سبب شده که رژیم صهیونیستی همچنان برای حفظ منافع خود،‌ به هر اقدامی دست بزند و انسان‌های بی‌گناه زیادی را از حق زندگی محروم کند.

منابع رو به پایان الماس

مشکلی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است، منابع رو به پایان الماس جهان است. بیشترین کشورهایی که در آنها ذخایر الماس یافت می‌شود،‌ در بهترین حالت ۲۰ سال دیگر می‌توانند به تولید الماس ادامه دهند.

نکته آنجا است که از سال ۲۰۱۹م هم میزان تقاضای الماس از تولید آن پیشی خواهد گرفت. اما این اتفاقات بیش از آنکه به ضرر کشورهای تولیدکننده الماس باشد به ضرر آنها است. آنها تا امروز هم نفعی از منابع سرشار و گران‌قیمت زیرزمینی خود به دست نیاورده‌اند. درآمدها و منافع این الماس‌ها همواره به رژیم غاصب صهیونیستی رسیده و برای آنها تنها فقر و بیچارگی باقی‌مانده است.

در هر صورت وضعیت کنونی و آینده الماس، بیش از همه تولیدکنندگان الماس و فروشندگان جواهرات را نگران خواهد کرد. آیا آنها می‌توانند به الماس خام مورد نیاز خود دست پیدا کنند؟ به نظر نمی‌رسد که چنین باشد. آنچه که به ذهن می‌رسد،‌ احتمال افزایش لابی‌ها، خشونت‌ها و استثمار کارگران بی‌دفاع معادن الماس کشورهای افریقایی است. تولیدکنندگان الماس تراش خورده و صیقل داده شده و در راس آنها رژیم صهیونیستی برای حفظ منافع خود به هر اقدامی دست خواهند زد؛ رژیمی که سابقه آن نشان می‌دهد که برای رسیدن به اهداف خود، از پایمال کردن حقوق اولیه دیگران هیچ ابایی ندارد.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۵۹
کد مطلب: 27062