گروه صنایع معدنی آلومینیوم
 
تعميق تعامل در صنعت آلومينيوم
گروه صنایع معدنی >آلومینیوم - چشم انداز روشن صنعت آلومينيوم از افق تلاش در صنايع بالادستي و تعامل آن با صنايع پايين دستي اين صنعت در حال طلوع است. اين ادعا که خود نشان دهنده يکپارچگي زنجيره ارزش بين بخش هاي مختلف صنعت آلومينيوم است را بايد نويدي از روزهاي بهتر توليدکنندگان مختلف، بهبود عرضه مواد اوليه در بورس کالا، تامين مواد معدني کافي، فراموشي اختلاف نظرها، هدف گذاري منافع مشترک و نهايتا ارزش افزوده بيشتر در اين صنعت قلمداد کرد.
 
به گزارش ماین نیوز، اين دستاوردها با تلاش هاي گسترده شرکت ايرالکو به عنوان باسابقه ترين و مهم ترين عرضه کننده آلومينيوم در بورس کالابراي بهبود فرآيندهاي توليد و تامين مواد اوليه آغاز شده و در سايه تعامل اين شرکت با واحدهاي پايين دستي مصرف کننده آلومينيوم به ظهور رسيده است.

اولين خروجي اين تعامل را مي توان بازبيني قيمت هاي پيشنهادي در بورس کالابا محوريت هزينه پرميوم دانست که قطعا در سايه رويکردي تعاملي با درک متقابل از منافع يکديگر به وقوع پيوسته است. هم اکنون تعامل سازنده بين واحدهاي بالادستي و پايين دستي صنعت آلومينيوم را مي توان دستاوردي مهم ارزيابي کرد که ساير صنايع مشابه نيز مي توانند با الگو گرفتن از اين رويکرد تعاملي، با هدف گذاري منافع مشترک به افق هايي فراتر دست يابند.

چندي پيش در نشستي بخش هاي بالادستي و پايين دستي صنعت آلومينيوم گرد هم آمدند تا با بررسي وضعيت بازار، فضايي بهتر را براي رشد و رونق اين صنعت در بخش هاي مختلف آن ترسيم کنند. هرچند در ابتداي نشست انتقاداتي صورت گرفت ولي در نهايت ذات تعامل موجود در صنعت آلومينيوم باز هم خودنمايي کرد تا توجه به منافع متقابل نمود بيشتري پيدا کرده و همچنين جايگاه هر بخش محترم شمرده شد. شديدترين انتقادات در خلال اين گفت وگو رسانه ها را هدف قرار داد زيرا نگاه تخصصي، کارشناسي و حمايتي کمتري به صنعت آلومينيوم معطوف شده و حتي با غفلت رسانه اي همراه بوده که اين انتقاد به ذات خود موجه و قابل بررسي است.

پس از برگزاري اين نشست، شاهد همکاري بيشتر بخش هاي مختلف صنعت آلومينيوم بوديم تا جايي که اين تعامل و دستاوردهاي پس از آن، به نگارش نامه اي به امضاي مجتبي خسروتاج معاون و قائم مقام وزير صنعت، معدن و تجارت با موضوع عرضه و قيمت آلومينيوم در تاريخ 20 شهريورماه انجاميد که در آن بر عرضه آلومينيوم در بورس کالاتاکيد و هزينه پرميوم نيز از 250 دلار در هر تن به 150 دلار کاهش يافت. پيرو اين نامه در تاريخ 27 شهريورماه اطلاعيه اي توسط مدير عمليات بازار بورس کالاي ايران منتشر شد و اين تغيير هزينه پرميوم را به کارگزاران و کليه فعالان بازار ابلاغ کرد. اين رخداد را مي توان مستندات اصلي تعامل موجود در صنعت آلومينيوم به شمار آورد که مي تواند چهره اين بازار را با روحيه اي همراه با توجه به منافع مشترک ترسيم کند.

با توجه به اهميت صنعت آلومينيوم و جايگاه خاص اين صنعت در اشتغال زايي، توليد ناخالص داخلي و مقاوم سازي اقتصادي، تلاش داریم تا اين قبيل جلسات کارشناسي با حضور ساير فعالان صنعت و بازار آلومينيوم را ادامه داده که از هم اکنون نيز پيگير برگزاري نشست هاي آتي هستيم.

در خصوص گزارش اين نشست و ضمن تشکر از حضور دوستان شرکت کننده و به دليل محدوديت فضا، تنها گفت وگوي مهندس مجيد پورعطار مديرعامل شرکت ايرالکو و نماينده بخش هاي پايين دستي درج شده که به دليل تعامل موجود در صنعت آلومينيوم و درک متقابل، به صورت دو گفت وگوي مجزا و مکمل يکديگر تنظيم شده است.

بازار و صنعت آلومينيوم و معضلات آن در نگاه مديرعامل ايرالکو
در بخش نخست اين گفت و گو پاي صحبت مديرعامل شرکت ايرالکو مي نشينيم.

وضعيت بازار را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
پورعطار: بازار آلومينيوم مانند ساير فلزات و ساير کالاها به شدت متاثر از اقتصاد جهان است؛ يعني زماني که اقتصاد جهان رو به رونق و پيشرفت است و رشد اقتصادي در کانون هاي اقتصادي مختلف مثبت است، بالطبع علاوه بر اينکه بازار فلز آلومينيوم نيز توسعه پيدا کرده، قيمت ها و تقاضا هم براي اين فلز افزايش پيدا کرده. زماني که مي خواهيم بازار فلزي مثل آلومينيوم را با ساير فلزات مقايسه کنيم، بايد ببينيم که روند تغييرات قيمت فلزات در يک دوره زماني مشخص به چه ترتيب و متاثر از چه عواملي بوده و ميزان تغييراتش به چه ميزان بوده است.

ملاحظه مي کنيد که از ميان سه فلز پرمصرف صنعتي در جهان يعني فولاد، آلومينيوم و مس با تغيير اوضاع اقتصادي جهاني، تاثير تغييرات قيمت اين فلزات از اوضاع اقتصادي دنيا به يک اندازه نبوده است. به گونه اي که در دو فلز فولاد و مس افت قيمت ها شديدتر و در دوره رکود نيز آسيب پذيري اين دو فلز بيشتر بوده است.

در دوره رونق چطور؟
پورعطار: اتفاقا قيمت آنها در دوران رونق بالاتر مي رود چون نوسانشان بيشتر است. وقتي که نوسان در قيمت يک فلز بيشتر از ساير فلزات بوده يا در دو فلز فولاد و مس بيشتر از آلومينيوم باشد، نشان مي دهد آلومينيوم فلزي است که نه تنها در طبيعت سازگار با محيط زيست است، بلکه بازارش هم بازار پايداري است.
پورعطار: بازار فلز آلومينيوم پايداري و ماندگاري اش هم نسبت به دو فلز صنعتي رقيب به مراتب بيشتر و افت و خيزش به مراتب کمتر است. وقتي فلزي مانند آلومينيوم، تغييرات و نوسانات قيمتش حداقل باشد، ريسک سرمايه گذاري و ريسک اقتصادي اش نيز با کاهش مواجه مي شود و تمايل و ضريب سرمايه پذيري اش را به شدت افزايش مي دهد. براساس تعريفي که شوراي توسعه پايدار سازمان ملل متحد از واژه توسعه پايدار دارد، اين واژه عبارت از توسعه اي است که نيازهاي نسل کنوني را برآورده مي کند بدون اينکه نسل هاي آتي را از حقوقشان محروم کند.

از اين رو بر اساس اين تعريف آلومينيوم فلزي است که چون هر آنچه از بوکسيت و ساير ذخاير زيرزميني را بياييم مي توانيم به آلومينيوم تبديل کنيم و هر آنچه از ذخاير هيدروکربني يا ساير منابع انرژي را بياييد به آلومينيوم تبديل کنيد يا در فرآيند تبديلشان شرکت کند؛ چون آلومينيوم فلزي است که با طبيعت سازگار و مقاومت آن بالااست، مي تواند براي هميشه و براي همه نسل ها اين آلومينيوم براي بارها بازيافت شود و با صرف يک بيستم انرژي اوليه اش دوباره به چرخه مصرف برگردد.

آيا نوسان قيمت آلومينيوم کمتر از ساير فلزات در بازار داخلي است؟
پورعطار: بازار داخل، بازار جدايي از ساير بازار ها نيست. بازار داخل متاثر از دو متغير است. اول اينکه قيمت هاي جهاني فلزات که عمدتا در بورس فلزات لندن و بورس شانگهاي مبادله و تعيين قيمت مي شود. دوم اينکه ناشي از نوسانات اقتصاد داخل است. به گونه اي که در دوره اي که اقتصاد کشور با رشد يا رکود مواجه است بازار آلومينيوم تاثيرپذير است. اما اگر اين دو متغير را در قالب يک فرمول و معادله دو مجهولي قرار دهيم چندان تفاوت معناداري بين نوسانات قيمت در داخل با خارج مشاهده نخواهد شد و تا حدود زيادي هم خواني دارد.

يکي از بحث هايي که در قيمت گذاري مطرح مي شود اين است که اگر ما ملاک قيمت گذاري را بر اساس متغير هاي داخلي قرار دهيم، تعيين قيمت در بورس کالامطرح مي شود و همچنين انتقاداتي که در مورد هزينه پريميوم وجود دارد اين است که گفته مي شود پريميوم آمريکا 75 دلار است اما پريميومي که در بورس کالامحاسبه مي شود براساس شنيده ها 250 دلار است. آيا اين درست است؟ براي چه عياري است؟
پورعطار: وقتي مي خواهيد بازار داخل را با قيمت هاي جهاني و بازارهاي خارجي مقايسه کنيد، دو عامل بايد در شرايط يکسان قرار داشته باشند. از اين رو يکي از روش هاي صحيح مقايسه فلزات با هم است. در شرايطي که در بازار داخل قيمت ارز واقعي باشد، مستقيما روي توليد اقتصادي تاثيرگذار خواهد بود. از سوي ديگر در شرايطي که فولاد کشور از مزيت سنگ آهن داخلي برخوردار است، تعرفه 15 درصدي براي آن اختصاص يافته و اين تعرفه به صنايع پايين دستي تعميم داده مي شود اين درحالي است که براي صنعت آلومينيم هيچ گونه تعرفه اي تا کنون وضع نشده است. اينکه گفته مي شود با وضع پريميوم 250 دلاري صادرات نابود مي شود، ديدگاهي کاملااشتباه است، براي جلوگيري از تعطيلي تعدادي کارگاه که نمي شود تعرفه براي صنعت آلومينيوم وضع نشود، از سوي ديگر هم برخي معتقدند پريميوم کاهش يابد تا کارگاه هاي 10 نفره بتوانند به توليد خود ادامه دهند.

اين امر بزرگ ترين فاجعه اي است که صنعت آلومينيوم کشور را به شدت به چالش کشيده و موجب شده از رقبايمان در حاشيه خليج فارس عقب بمانيم. ايرالکو، نخستين توليدکننده آلومينيوم در ايران و خاورميانه بوده است. در حال حاضر نيز کارخانه توليد آلومينيوم در اراک نخستين واحد توليد آلومينيوم در خاورميانه است. به گونه اي که امروز نزديک به 50 سال از تاسيس شرکت آلومينيوم ايران مي گذرد. 50 سال هم نه از رانت مواد اوليه و مزيت ماده اوليه داخل چندان برخوردار بوده و نه از حمايت هاي آنچناني که از ساير فلزات مي شود. 50 سال روي پاي خودش ايستاده است.

در حال حاضر چه ميزان از آلومينا را ايرالکو وارد مي کند؟
پورعطار: مجموع آلومينايي که هم اکنون در جاجرم توليد مي شود فقط يک سوم کل نياز داخل را تامين مي کند و مابقي اش را بايد از خارج کشور وارد کنيم و تنها انرژي و برق مورد نياز آلومينيوم از محل توليد داخل تامين مي شود. بايد اذعان کرد که تمامي مواد اوليه صنعت آلومينيوم وارداتي است اما با اين حال اين صنعت توانسته 50 سال روي پاي خود بايستد. از زماني که مديريت شرکت ايرالکو (10 شهريور 94) را تحويل گرفتم به طور مداوم محصول توليدي در بورس کالاعرضه شد. به گونه اي که به دفعات سازمان حمايت از مصرف کنندگان و توليدکنندگان و وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت شرکت ايرالکو را به علت عرضه پيوسته محصولاتش در بورس کالاتشويق کردند.
اخيرا طي توافقي با آلومينيوم المهدي قرار شد که آلومينيوم توليدي مان را در بورس عرضه کنيم، اين درحالي است که طي 10 ماه گذشته و در سخت ترين دوره تاريخي رکود در ايران ما بايد در بورس کالاتوليدات شرکت را عرضه مي کرديم، در شرايطي که رقيب ما در اين مدت مي توانست در بورس عرضه اي نداشته باشد.

نکته قابل تامل اينکه در همين مدت فلزي مانند فولاد توانست با حمايت انجمن و سنديکاهاي خود از مزيت تعرفه برخوردار شود. از اين رو از سنديکاهاي صنعت فولاد تشکر مي کنم که اين صنعت را تنها نگذاشتند و عامل اصلي اين امر نيز اين بود که به بازي برد-برد و به يک بيزينس پايدار و آينده دار اعتقاد داشتند.

طي مدت زماني که توليدات شرکت رقيب،خارج از بورس عرضه مي شد و اين هم رکود را بر ايرالکو مضاعف و کار را سخت تر مي کرد، از اين رو به اين شرايط به عنوان يک فرصت نگاه کرديم و سعي کرديم که به منظور بهره برداري بيشتر قيمت تمام شده توليداتمان را کنترل کنيم به گونه اي که قيمت تمام شده توليدات شرکت از شهريور سال گذشته روند نزولي يافت. با کنترل بهاي تمام شده کالاکه عمدتا هم روي خريد مواد اوليه از خارج، به صورت قراردادهاي long term با قيمت هاي رقابتي و مناسب متمرکز شديم. ما سراغ تعديل نيروي انساني نرفتيم و مشخصا پرسنل را هدف قرار نداديم، بلکه آنها را تشويق کرديم که براي کاهش بهاي تمام شده کالاکمک کنند. از تيرماه سال جاري شرکت آلومينيوم ايران وارد دوران دوباره سوددهي شده است، يعني در تيرماه سود را تجربه کرديم، چراکه قيمت تمام شده را کنترل کرديم براي اينکه معتقدم که سود در خريد است.

بنابراين در اين شرايط ما بيشتر مي توانيم منتظر کاهش پريميوم باشيم؟
پورعطار: نه اين ربطي به کاهش پريميوم ندارد. تا زماني که تعرفه تعيين نشود، دست گذاشتن روي پريميوم هدف گيري صنعت ملي آلومينيوم است.

صنايع پايين دستي زنجيره ارزش هم بخشي از صنعت آلومينيوم است؟
پورعطار: طي سال گذشته با سنديکا توافق کرديم که در شرايط رکود حاکم، همانند فولادي ها يک مدل از نظام تعرفه اي براي عبور از گذر سخت رکود بازار که چيني ها به علت کاهش رشد اقتصادي خود با اعمال دامپينگ براي بازاري مانند بازار آمريکا و اروپا هدف گذاري کرده بودند نيز در صنعت آلومينيوم با محوريت سنديکا بررسي و پيشنهاد شود، اما محقق نشد. درخصوص پريميوم حرفي ندارم، سوالم اين است که اگر ميزان پريميوم در حال حاضر بالااست؟ چرا به راحتي نمي رويد شمش ارزان با قيمت مناسب از خارج وارد و به محصول با ارزش افزوده بالاتر تبديل کنيد تا از توليدکننده هم نخريد.

چرا بايد گران بخريد وقتي که تعرفه اي براي واردات شمش آلومينيوم وجود ندارد، بنابراين بايد اين پارادوکس را جواب بدهيد که چرا نمي رويد شمش آلومينيوم را وارد کرده و محصولي با ارزش افزوده بالاتر توليد کنيد و رقابتي صادر کنيد! به اذعان مسوولان جاجرم از زماني که شرکت ايرالکو را تحويل گرفتيم، براساس فرمولي که از نالکوي هند به عنوان توليدکننده اصلي( Long Term) برنده شديم، يک قرارداد بستيم و به صورت پيوسته از جاجرم پودر آلومينا را براساس قراردادي که داشتيم با اندکي قيمت بالاتر خريديم تا توليد داخل تقويت شود، مهم تر از آن 50 ميليارد تومان هم در اين دوره سخت از بدهي هاي سنواتي شان را پرداخت کرديم.

بنابراين عدد 250 دلار را براي پريميوم عادلانه مي دانيد و هم اکنون دغدغه اصلي تان وضع تعرفه براي واردات است؟

پورعطار: چه کسي گفته عادلانه است يا نيست. انتقادم اين است که از روزي که با کارخانه المهدي توافق کرديم که کالايمان را از طريق بورس کالاي تهران عرضه کنيم، همه دلسوز آلومينيوم شدند. مفهوم مد نظر مديريت تبديل تهديد به فرصت است و واقعا ما تلاش کرديم که طي يک سال گذشته هزينه ها را کنترل کنيم. به گونه اي که از تيرماه به سود در شرکت دست يافتيم. علت آن هم اين است که در مزايده Tender که ما در هندوستان برنده شديم، مزيت اين امر براي ما امکان استفاده از ارز مبادله اي بود؛ به گونه اي که 15-10 درصد هم ارزان تر براي ايرالکو تمام شد. در اين قرارداد Long Terms دست همه واسطه ها را قطع کرديم. اين اتفاق اصلاسابقه نداشته و شرکت هايي هم که در گذشته به صورت Long Terms خريد کردند نتوانستند از توليدکننده اصلي خريد کنند بلکه از طريق واسطه ها تامين مي کردند. بايد هزينه هايمان را کنترل کنيم تا بتوانيم محصولمان را به صورت رقابتي به بازار وارد کنيم و توليدکننده پايين دستي نيز از آن بهره مند شود.

نکته ديگر اينکه بايد براي بهينه سازي و نوسازي بنگاه ها راهکاري اساسي اتخاذ شود. درحال حاضر خطوط قديمي ايرالکو از مدار خارج شده به علت چالش هاي موجود شرکت در زمينه محيط زيست برنامه اي جامع ارائه داديم که امروز که خدمت شما هستم تمام سازمان ها و نهاد هايي که با ما نزاع داشتند هم اکنون در تعامل هستند.

ما بدون تبليغات 6 ماه پيش يک خط از سه خط قديمي را کاملابهينه سازي کرديم. به گونه اي که در 30 روز اخير نصف خط 4ايرالکو را از مدار خارج کرديم. با بهينه سازي انجام شده مصرف انرژي شرکت 15 درصد کاهش يافت و همچنين به لحاظ اقتصادي ميزان مصرف برق خطوط نيز با کاهش 15 درصدي مواجه شد و 5 درصد توليد هر ديگ افزايش يافت و همچنين 8 درصد پرت مواد اوليه کاهش پيدا کرد که تمام اين عوامل روي قيمت تمام شده تاثير بسزايي داشته است.

مشکل اصلي توليد کنندگان صنعت آلومينوم در شرايط کنوني کمبود نقدينگي است. صادرات شمش از سوي ايرالکو در سال 94 نسبت به سال 93 با کاهش مواجه شده است و تلاش کرديم که بيشتر بازار داخل را حمايت کنيم. در نيمه دوم سال 94 که شرکت را تحويل گرفتم شرکت با زيان 180 ميليارد توماني نيمه نخست سال 94 مواجه بود. طي 6 ماه دوم سال 94 توانستيم ميزان زيان را به سمت صفر ببريم.

اين امر واقعا يک اتفاقي بود که براي صنعت آلومينيوم کشورموفقيت بزرگي تلقي مي شود. در زمينه صادرات نيز در سال 93، 66566 تن صادرات داشتيم که اين عدد در سال 94 به 54565 تن رسيد يعني 29 درصد صادرات کاهش پيدا کرد به اين معني که در سال 94 نسبت به 93، عرضه شرکت در بازار داخل افزايش يافت. همچنين توليد ايرالکو در سال 93 به ميزان 181645 تن بوده و در سال 94 به ميزان 182235 تن شده است، يعني نزديک به 1000 تن افزايش ظرفيت توليد داشتيم.

معتقدم در مرحله نخست نه تنها بايد مسائل و مشکلات صنعت آلومينيوم برطرف شود، بلکه مشکلات بخش پايين دست نيز بايد رفع شود. در مجموع بازار صنعت آلومينيوم بسيار مهم است در واقع موتور محرک هر صنعتي بازار است حال چه داخلي يا خارجي. در حال حاضر کمبود نقدينگي، عدم وضع تعرفه و مشکل پريميوم از جمله چالش هاي صنعت آلومينيوم است. ايرالکو يک صنعت «صنعت ساز» است چرا که هم اکنون اين شرکت تنها فلز آلومينيوم توليد نمي کند بلکه مي تواند در ساخت کارخانه هاي آلومينيوم هم مشارکت داشته باشد، همچنين تلاش مان اين است که کمک کنيم براي اينکه کارخانه المهدي دوباره به روزهاي رونق برگردد.

برخي از مسوولان کشور، باورشان اين است که چون ايران بوکسيت و ماده اوليه ندارد؛ در توليد صنعت آلومينيوم موفقيت ندارد. در حالي که عامل نخستين مزيت بخش در صنعت آلومينيوم ماده اوليه نيست، بلکه انرژي است. ايران رتبه نخست ذخاير هيدروکربني جهان را دارد. در جغرافياي استقرار صنعت آلومينيوم بيش از آنچه ماده اوليه معدني اهميت داشته باشد، انرژي تاثيرگذار است. حال سوال اينجاست که چرا صنعت آلومينيوم ايران در شرايط کنوني قرار دارد؟ براي اينکه ما صنعت آلومينيوم را صنعت تبديل انرژي مي دانيم؛ تبديل انرژي حرارتي گاز به انرژي جامد. اين صنعت بايد موردحمايت ملي قرار بگيرد. صنعت آلومينيوم قادر است که اگر فقط دو فاز عسلويه را که ظرفيت هر کدام 25 ميليون نرمال مترمکعب در روز است را به صنعت آلومينيوم اختصاص بدهند، در سال فقط با گاز حاصل از دو فاز عسلويه 5 ميليون تن آلومينيوم توليد کنيم و اکنون شاهديم که کشورهاي کوچک عربي حاشيه جنوبي خليج فارس فقط با تکيه بر مزيت گاز قطر، چه حجم بزرگي آلومينيوم توليد مي کنند.

در حال حاضر به يک مطالبه جدي رسيديم که آن هم بررسي شيوه قيمت گذاري آلومينيوم در سنديکا است؟
پورعطار: ما نبايد تمام نيازهايمان را از همديگر بخواهيم البته به عنوان دو طرف يک بازار (عرضه کننده و متقاضي) قطعا بايد نيازهاي همديگر را برآورده کنيم. اما نکته اصلي مطالبه يک صنعت است. بنابراين به عنوان يکي از بزرگ ترين واحدهاي توليد کننده آلومينيوم در کشور خواستار آن هستم که جايگاه سنديکاي آلومينيوم تقويت شود. اميد است که از ظرفيت سنديکا به طور کامل استفاده شود و بتوان با جمع بندي و توافق آرا به يک نظرات درست کارشناسي دست يابيم تا از تصميم گيران، تصميمات ساخته شده خودمان را در راستاي حمايت از صنعت آلومينيوم کشور مطالبه کنيم. چرا که در صورت حمايت از واحدهاي بزرگ آلومينيوم در کشور صنايع پايين دستي به هيچ حمايتي نياز نخواهد داشت.

بازار و صنعت آلومينيوم از نگاه صنايع پايين دستي
در بخش دوم اين گفت وگو پاي صحبت بخش هاي پايين دستي صنعت آلومينيوم نشستيم تا وضعيت اين صنعت را از نگاه بخش هاي مصرف کننده فلز آلومينيوم بررسي کنيم.، آريا صادق نيت حقيقي عضو هيات مديره و دبيرکل سنديکاي آلومينيوم و هوشنگ گودرزي رئيس هيات مديره سنديکاي آلومينيوم ميهمان اين گفت وگو بودند.

هم اکنون شرايط بازار داخلي و شيوه قيمت گذاري ها را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
حقيقي: هم اکنون قيمت گذاري بر مبناي قيمت هاي جهاني صورت گرفته يعني بهاي دلار در بازار داخلي در کنار متوسط هفته قبل قيمت جهاني آلومينيوم در بورس فلزات لندن مورد توجه قرار مي گيرد که به صورت کلي اين چارچوب مي تواند قابل پذيرش باشد، اما در مورد هزينه پريميوم نيز بايد همچون شرايط جهاني عمل کنيم. در سال هاي قبل هزينه پريميوم رقمي نزديک به 400 دلار در هر تن را نيز تجربه کرده بود ولي هم اکنون در بازارهاي جهاني کمتر از 100 دلار در هر تن مورد محاسبه قرار مي گيرد.

وقتي هزينه هاي جهاني پريميوم تغيير مي کند، اين انتظار وجود دارد که هزينه هاي داخلي پريميوم نيز تغيير کند. هم اکنون محصولات وارداتي که از پريميوم جهاني تبعيت مي کند، گاهي ارزان تر از قيمت هاي بازار داخلي مورد معامله قرار گرفته و از طرف ديگر، بالابودن هزينه پريميوم داخلي مصنوعات توليدشده از آلومينيوم باعث شد تا صنايع پايين دستي و مصرف کننده آلومينيوم بخش بزرگي از بازارهاي صادراتي خود را به دليل قيمت تمام شده بالاتر به نسبت رقباي منطقه اي و حتي بين المللي، از دست بدهند که ضربه بزرگي براي اين صنعت به شمار مي رفت.

با توجه به اين شرايط، وضعيت بازارهاي صادراتي محصولات توليد شده از آلومينيوم چگونه است؟
حقيقي: البته در کنار بالابودن هزينه مواد اوليه، نرخ بالاي بهره بانکي و افزايش هزينه تامين سرمايه در گردش نيز به مشکلات دامن زد، هر چند که برخي مباحث مربوط به تعرفه واردات مصنوعات ساخته شده آلومينيومي به کشور در کنار عدم حمايت هاي تعرفه اي يا حمايت هاي مختلف از صادرات نيز مشکلات مضاعفي را براي ما به همراه داشت. زماني 90 درصد صادرات مصنوعات آلومينيومي کشور به بازار عراق صورت مي گرفت که البته هزينه پريميوم در اينجا براي ما بسيار مهم بوده و عاملي محدود کننده به شمار رفته است مثلادر مورد کابل تفاوت هزينه پريميوم داخلي در مقايسه با رقباي منطقه اي تاثير منفي بزرگي براي ما به جاي گذاشت.

هم اکنون در بازارهاي منطقه اي مثلابازار عراق رقابت تنگاتنگي در جريان است و هر يک دلار تفاوت بهاي تمام شده يا قيمت فروش، تاثير بسياري در رقابت ها به جاي گذاشته است، البته رکود در بازارهاي مختلف جهاني نيز به وخامت اوضاع دامن زده تا جايي که مثلادر بازار عراق با هجوم تجار از کشورهاي مختلف مخصوصا ترکيه رو به رو هستيم که تجميع اين موارد در کل باعث شد تا دست صنعت آلومينيوم ايران از اين بازار مهم کوتاه شود. هم اکنون صنايع پايين دستي در صنعت آلومينيوم از واحدهايي با 10 نفر کارگر تا چند صد نفر پرسنل مشغول فعاليت هستند.

اهميت صنعت آلومينيوم و شرايط تجاري آن چگونه است؟
گودرزي: اهميت صنعت آلومينيوم در کشور ما غيرقابل کتمان و حتي غيرقابل انتقاد است حتي برخي از صنايع دفاعي نيز در کشورهاي مختلف به اين صنعت وابستگي دارند، البته بدنه صنعت آلومينيوم هميشه يکي است يعني بخش هاي بالادستي و پايين دستي در تعامل با يکديگر فعاليت مي کنند، هرچند که بخشي از مواد اوليه مورد استفاده، از طريق واردات تامين مي شود. هم اکنون بخش بزرگي از توليد مواد اوليه در کشور به صورت خام صادر شده، هرچند که تغذيه بازار داخلي نيز از همين مواد اوليه توليد داخل تامين مي شود. بايد به صراحت بازار اصلي مصرف آلومينيوم واحدهاي بزرگ را بازار داخلي به شمار آوريم زيرا شرکت هاي بزرگ اگر مي توانستند، شايد تمامي توليدات خود را صادر مي کردند که تاکنون و به رغم بسياري از انتقادات، چنين رخدادي به ثبت نرسيده است.

شايد ارتباط با هندي ها به ما آموخته باشد که با واسطه ها وارد داد و ستد تجاري شويم که همين مطلب باعث شده بود تا قيمت ها در بازار داخلي بعضا کمتر از قيمت هاي بورس کالاباشد که نشان مي دهد منافع صنايع بالادستي و پايين دستي، توامان در حال تهديد شدن است. برخي مشکلات باعث شده تا براي برخي معاملات تخفيفات بيشتري اعمال شود و يا فروش هاي اعتباري نيز در برخي اوقات به بدنه صنعت ضربه بزند که به نظر مي رسد اين شرايط در حال بهبودي سريع است.

مشکلات صنعت آلومينيوم ريشه هاي تاريخي دارد که شايد به سال ها قبل بر گردد. در زمان بني صدر، وي به صراحت عنوان مي کرد که آلومينيوم صنعتي لوکس است همين ديد تاريخي که شايد هنوز هم به ندرت ديده شود باعث شد تا آن گونه که بايد و شايد به صنعت آلومينيوم توجه شايسته اي صورت نگيرد. اهميت صنعت آلومينيوم از آن جهت است که اين فلز به کشور استقلال صنعتي مي دهد بنابراين وظيفه همه ما است که براي تقويت جايگاه صنعت آلومينيوم تلاش کنيم. گله اصلي اول از دولت است زيرا به ندرت صنعت آلومينيوم مسوولي داشته که در کنار شناخت از اين صنعت، به آن توجه داشته باشد شايد در ذيل همين نگاه در سال هاي قبل، صنايع بالادستي و پايين دستي موضعي انتقادي نسبت به يکديگر ابراز مي کردند که اين رويکرد از اصل اشتباه است.

نگاه دولت به اين صنعت را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
گودرزي: به صراحت بايد گفت که دولت بايد توجه بيشتر و حتي ويژه اي به صنعت آلومينيوم داشته باشد ولي اين انتظار به صورت جامع و کامل محقق نشده است. دولت بايد بررسي کند که چرا قيمت تمام شده توليد اين فلز در کشور ما بالااست. نرخ بهره بالاي بانکي در مقايسه با کشورهاي منطقه، قيمت برق، ريسک سرمايه گذاري ها و بسيار موارد ديگر باعث شده تا اين صنعت به جايگاه درخور خود نرسد، هرچند که هم اکنون تلاش هاي بسياري براي بهبود سازوکارهاي توليدي در حال انجام است. اگر بخواهيم وضعيت صنعت آلومينيوم ايران را براي بررسي، با نقطه اي ديگر از جهان مقايسه کنيم مي توان از شرکت دوبال امارات ياد کرد. هم اکنون در ايران يک سوم ماده اوليه از معادن داخلي توليد شده همچنين نيروي کار متخصص و ورزيده اي همچون ايران در آن کشور با اين هزينه و دستمزد وجود ندارد ولي دوبال امارات مي تواند تا رقمي نزديک به 10 برابر ما آلومينيوم توليد کند بنابراين مشکل جاي ديگري است.

باز هم مي توان به بحث جايگاه دولت اشاره کرد. به نظر من هم اکنون يک استاندارد دوگانه اي در صنايع کشور در حال خودنمايي است صادرات مواد خام چندان هم جالب نيست، هرچند که شايد در زمان تحريم وضعيت به گونه اي ديگر بود، اما هم اکنون و در دوراني موسوم به پسابرجام شرايط تغيير کرده است. متاسفانه در پاره اي از اوقات شرکت هاي توليدکننده آلومينيوم زيان مي دادند که بايد ريشه يابي شود که چرا چنين رخدادي به وقوع پيوسته است. ساده ترين دليل اين وضعيت را بايد در عدم حمايت هاي جانبي دولت از اين صنعت جست وجو کرد که همين وضعيت يعني عدم حمايت هاي دولتي شايد دليل اختلافات بين صنايع بالادستي و پايين دستي بوده است، هرچند که هم اکنون اين اختلافات پيشين بهبودي جدي يافته است.

باز هم تاکيد مي کنم براي قدرت گرفتن صنعت آلومينيوم دولت بايد شرايطي مشابه وضعيت جهاني را براي اين صنعت ايجاد کند تا بتوانند با قيمت مناسب توليد کرده و به قيمت هاي جهاني، توليدات خود را به فروش برسانند. به عنوان مثال بايد بخشي از هزينه هاي اشتغال براي صنايع بالادستي را دولت براي آنها فراهم کند، يعني به دليل اشتغال زايي بالاي صنايع بالادستي بخشي از هزينه آن را دولت فراهم کند. عملکردي که در برخي کشورها اجرايي مي شود. در بازار داخلي به جز بحث پريميوم که به آن پرداخته شده، عدم تزريق مستمر مواد اوليه به بازار داخلي و مخصوصا استفاده از واسطه ها باعث شده تا شرايط مطلوبي در بازار حاکم نبوده، مواد اوليه با قيمت هاي بالاتري به دست مصرف کننده نهايي رسيده و در نهايت قيمت تمام شده براي صنايع بالادستي و پايين دستي توامان افزايش يابد يعني همه متضرر شوند.

وضعيت تعامل بخش هاي مختلف اين صنعت با يکديگر چگونه است؟
حقيقي: از نظر ما به عنوان سنديکاي آلومينيوم يا بخش هاي مختلف اين صنعت، ما تمامي اين صنعت را يکپارچه مي بينيم يعني از معدن جاجرم که بيش از 30 درصد نياز داخلي را تامين نمي کند تا شرکتي همچون ايرالکو که شايد مهمترين عرضه کننده در بورس کالاباشد تا توليدکننده در صنايع تکميلي آلومينيوم، همگي در يک جبهه و موضع هستيم و اين انتظار وجود دارد که به کل اين صنعت نيز اين گونه نگريسته شود. به عنوان نمونه عرضه در بازار داخلي با قيمت بالاتر و عرضه صادراتي به بازار ترکيه با هزينه پريميومي بسيار کمتر مطلبي است که به کل اين صنعت ضربه وارد خواهد کرد. در هر حال انتقاداتي به عملکرد ايرالکو وارد بوده است ولي ما تمايلي نداريم تا اين قبيل بحث هاي کارشناسي را به صورت شخصي و حتي صنفي پيگيري کنيم چون معتقديم که منافع کل صنعت آلومينيوم در يک چارچوب کلي مي گنجد.

مطالبه اصلي صنعت آلومينيوم با محوريت صنايع پايين دستي از چه نهاد يا ارگاني است؟
گودرزي: بخش بزرگي از مطالبات مصرف کنندگان آلومينيوم نه از يک توليدکننده خاص، بلکه از دولت است. به صورت دقيق تر مي توان اين گونه عنوان کرد که دولت بايد به نحوي از صنايع بالادستي و پايين دستي حمايت کند که همچون توليدکنندگان منطقه اي، بتوانيم توليد کنيم و کمبودهايي که تاکنون باعث شده تا قيمت تمام شده افزايش يابد را بايد هدف گذاري کرده و آن مشکلات را برطرف سازيم، زيرا تاثير آن در نهايت به تمامي بخش هاي اين صنعت بازمي گردد.

براي بهبود مشکلات اين صنعت چه اقداماتي صورت گرفته است؟
حقيقي: بررسي مشکلات صنعت آلومينيوم به داور نياز ندارد. اگر بتوانيم سنديکاي توليدکنندگان آلومينيوم را به جايگاه اصلي آن برسانيم مي توانيم گام هاي بزرگي را براي رفع مشکلات موجود در صنعت آلومينيوم برداريم. هم اکنون سنديکاي آلومينيوم به افرادي با بضاعت بيشتري نياز دارد تا بتواند گام هاي بلندتري بردارد بنابراين به حضور فعال تر صنايع بالادستي در سنديکاي آلومينيوم نياز خواهيم داشت.

در صورت ايجاد اين قبيل روابط کاري و حتي صنفي، مي توانيم مطالبات برنامه ريزي شده بسياري را با انسجامي بيشتر از دولت طلب کنيم. حتي درخصوص تامين نياز واحدهاي بالادستي مخصوصا تامين آلومينا براي ايرالکو مشخصا از طريق سنديکا در نامه اي از آقاي سيف رئيس کل بانک مرکزي، تامين ابزارهايي براي انتقال وجوه ارزي واردات مواد اوليه را خواستار شديم. در هر حال فعاليت بيشتر ايرالکو هم اکنون به يک بازي برد – برد براي کشور تبديل شده زيرا از يک سو صنعت آلومينيوم رونق گرفته و از سوي ديگر منابع ارزي ايران در هند آزاد شده و وارد نقل وانتقالات اقتصادي مي شود.

به عنوان صحبت پاياني اگر بحثي باقي مانده است بفرماييد.
حقيقي: ما مطالبات صنفي خود را از يکديگر طلب نمي کنيم زيرا همگي اعضا يک پيکر هستيم و با انسجام ايجاد شده، مي توانيم مطالبات صنعت آلومينيوم را با قدرت بيشتري پيگيري کنيم که چنين رويکردي هم اکنون شکل گرفته است.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۶ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۲
کد مطلب: 34343
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد