تفکر میلیمتری، راهکار ایمنسازی معادن
گروه معادن
>زغالسنگ
- تجهیزات و فناوریهای معدنی روز به روز توسعه بیشتری مییابند. با این حال هنوز هم ایمنی یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهای معدنی جهان است. چین و ترکیه هر ساله با انفجارهای معدنی و حوادث پیشبینی نشده مواجه هستند.
به گزارش ماین نیوز، در دیگر کشورهای معدنی جهان مانند استرالیا و اندونزی هم وضعیت چندان بهتر نیست. این اتفاقها علاوه بر آنکه هزینههای ناخواسته زیادی بر شرکتها تحمیل میکنند، اعتبار آنها را هم زیر سوال برده و مشکلات قانونی بسیاری برایشان پدید میآورد. از طرفی به دنبال اعتصابهای مختلف، گاهی قیمتهای بازار هم دستخوش تغییر میشوند. برای آنکه از بروز این مشکلات در ایران جلوگیری شود، چه اقداماتی باید انجام داد؟ موانع ایجاد ایمنی در محیطهای کار چیست که هنوز هم معدنکاران با آن دست و پنجه نرم میکنند؟ برای پاسخ دادن به این سوالات، گفتوگویی با سعید صمدی، مدیر پیشین معادن گلگهر تدارک دیدیم که در ادامه میتوانید آن را مطالعه کنید. به تازگی گزارشی در «ماینینگ گلوبال» منتشر شده که یک روانشناس در آن به بررسی نحوه مدیریت ایمنی شرکتهای معدنی پرداخته است. به اعتقاد وی، نحوه برخورد کنونی شرکتهای معدنی با موضوع ایمنی مناسب نیست. آنها در اقدامات ایمنی خود زیادهروی میکنند و در برخورد آنها، اعتماد به تواناییهای کارکنان مشاهده نمیشود. بهترین راه برای ایمنسازی محیط کار آن است که به کارکنان خود اعتماد کنیم و آنها را برای مقابله با شرایط مهیا کنیم. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا واقعا در ایمنی زیادهروی میشود؟ اگر اینطور است، این شیوه رفتار میتواند اثر معکوس داشته باشد؟
خیر، دست کم در ایران چنین موضوعی مصداق ندارد. تمهیدات ایمنی کنونی در کشور به هیچ وجه کافی نیستند. از طرفی مسئله ایمنی و جان انسانها اهمیت بسیار دارد و نمیتوان با بیتوجهی از کنار آن گذشت. ایمنی در صنایع دیگر هم رعایت میشود و براساس اعتماد به کارکنان نمیتوان استانداردها را رها کرد. به عنوان مثال با آنکه قوانین راهنمایی و رانندگی به دنبال توانمند کردن رانندگان و افزایش هوشیاری آنها در هنگام رانندگی هستند، خودروسازیهای جهان هم حفاظت از جان آنها را بر عهده دارند. این شرکتها، اقداماتی را انجام میدهند که حتی در صورتی که راننده آمادگی کافی نداشته باشد، در هنگام رانندگی دچار حواسپرتی شود یا اتفاق ناخواستهای رخ دهد، باز هم بتوان مانع از پیامدهای ناخواسته شد و شرایط را کنترل کرد. سیستمهای ارتجاعی خودرو، افزایش قدرت بدنه و کیسههای هوا تنها بخشی از اقدامات ایمنی شرکتهای خودروسازی است. در معدنکاری و بهویژه معدنکاری زیرزمینی هم علاوه بر آنکه باید به کارکنان اعتماد کرده و اقدام به توانمندسازی آنها برای انجام وظایفشان کرد، باید شرایط کار آنها هم ایمن باشد. تنها در این صورت است که میتوان جلوی حوادث را گرفت و در صورت رخ دادن حوادث هم عواقب و پیامدهای آنها را کاهش داد.
زمانی که صحبت از ایمنی معادن میشود، نام زغالسنگ به ذهن میرسد. با توجه به آنکه شما سابقه فعالیت در معادن زغالسنگ داشتهاید، وضعیت ایمنی معادن زغالسنگ را در جهان و ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
در معادن زیرزمینی بهویژه معادن زغالسنگ بیشترین خطرها وجود دارد و به همین دلیل است که ایمنی در فعالیت آنها حرف نخست را میزند. فناوریهای نوین جهان در مقایسه با گذشته کمک بسیاری به افزایش ایمنی این معادن کردهاند. امروزه محیط کار معادن زغالسنگ، ساده شده است. برای افزایش ایمنی و جلوگیری از ریزش سقف تونلها هم دیگر از چوب استفاده نمیشود و از حفاظهای فلزی موسوم به «شیلد مکانیزه» استفاده میشود که تعداد حوادث را به میزان زیادی کاهش داده است. از طرفی سیستمهای اعلام گاز در گذشته دستی بود که اکنون پیشرفت بسیاری داشتهاند. درحالحاضر همه شرایط کار به طور مرتب رصد میشوند و در صورت هر گونه تغییر، برای مقابله با حوادث اقدام میشود. با این حال، حوادث هنوز هم به صفر نرسیده است و در کشورهای بزرگ تولیدکننده زغالسنگ مانند چین و ترکیه، گاهی شاهد اتفاقها ناگوار هستیم. در هر صورت، وضعیت معادن زغالسنگ ایران در مقایسه با کشورهای دیگر، مناسب نیست و باید بهبودهای زیادی در آن حاصل شود. با توجه به حجم اندک تولید زغالسنگ در ایران، شرایط سادهتر استخراج و همچنین جدیدتر بودن معادن ایران در مقایسه با معادن کشورهای دیگر نباید در داخل کشور شاهد حوادث و تلفات معدنی باشیم. اتفاقاتی که گاهی در کشور رخ میدهد نشاندهنده آن است که سطح ایمنی بسیار پایین است. داشتن حوادث و تلفات در معادن ایران مانند آن است که ۲ دوچرخهسوار با هم تصادف کنند و ۳ کشته بر جای بماند!
وضعیت «فرهنگ ایمنی» در کشور را چگونه میبینید؟ آیا این نکته به اندازه کافی درک شده است که ایمنی معادن باید افزایش یابد؟ چگونه باید به این درک رسید؟
فرهنگ از مهمترین عوامل ایمنسازی شرایط کار است. تمام افرادی که در بخش معدن فعالیت دارند، باید به دنبال افزایش ایمنی محیط کار باشند. برخی تصور میکنند که اگر یک کار اشتباه را بارها انجام دهند و اتفاقی نیفتد، باز هم میتوانند به آن ادامه دهند. در حالی که حادثه یک بار اتفاق میافتد و حتی اگر یک میلیون بار هم اتفاقی نیفتد، باز هم نباید شیوههای ایمن انجام کارها را رها کرد. طرز تفکرها باید تغییر کند. ایمنی با «تفکر میلیمتری» و «تفکر منظم» بهدست میآید. در برنامهریزیها، طراحیها و اجرای کار باید ظرافتها را مدنظر قرار داد و از کوچکترین اشتباهی خودداری کرد. بینظمی در رفتار و «شلختگی فکری» باید در تمام سطوح اجرایی و مدیریتی از بین برود تا بتوان به محیط کاری کمخطر دست پیدا کرد. مشکل دیگری که وجود دارد، ضعف در آموزش است. اعتقاد به آموزش در بخش معدن کشور، جدی نیست. به همین دلیل است که در آموزش، تنها به موارد ابتدایی کار اشاره میشود و آموزش جامعی ارائه نمیشود. هر چند مسائلی که آموزش داده میشوند، لازم هستند اما برای ایجاد محیط کار ایمن، کافی نیستند.
پیش از این عنوان کردید که اقداماتی که تاکنون برای بهبود ایمنی انجام شده، کافی نبوده است. مشکلات موجود هم کم و بیش مطرح شدهاند. با فرض آنکه تمامی فعالان معدنی بر اهمیت ایمنی در فعالیتهای معدنکاری واقف هستند، چه راهکارهایی را باید برای بهبود ایمنی انجام داد؟
از نخستین اقداماتی که باید انجام شود، استفاده از فناوریهای نوین جهانی در محیطهای معدنی است؛ فناوریهایی که در کشورهای معدنی مورد استفاده قرار میگیرند و توانستهاند میزان حوادث را تا حد زیادی کاهش دهند. دومین اقدامی که باید انجام شود، بهبود تجهیزات و ابزار کار است. باید از تجهیزاتی استفاده کرد که مطابق با استانداردهای جهانی هستند. با این حال، متاسفانه هنوز هم در بسیاری از موارد از تجهیزات و ابزارهایی استفاده میشود که سالها پیش مرسوم بودهاند. سومین عاملی که میتواند منجر به محیط کاری ایمن شود، «فرهنگ» است. همانطور که پیش از این هم گفته شد، لازم است که فرهنگ ایمنی برای افراد نهادینه شود و بر معادن کشور، «فرهنگ نظم» و تفکر صحیح حاکم شود. یکی از مشکلاتی که همواره شرکتهای معدنی با آن دست به گریبان بودهاند، هزینه بالای ایمنسازی محیط کار است. بسیاری از شرکتها ادعا میکنند که توانایی اختصاص منابع مالی برای افزایش ایمنی نیستند.
این وضعیت با کاهش قیمت جهانی محصولات معدنی، شدت بیشتری یافته است. برای حل این مشکل چه کاری میتوان انجام داد؟ آیا باید ایمنی را فدا کرد؟
ایمنی، هزینه دارد. برای آنکه شرکتها بتوانند هزینههای ایمنی را پرداخت کنند، نیاز به حمایت دولت دارند. این موضوع در معادن زغالسنگ مصداق بیشتری دارد. این سوخت ارزان توسط بسیاری از دولتهای جهان مورد حمایت قرار میگیرد، در حالی که در ایران موجب بیمهری قرار میگیرد. دلیل آن هم وفور منابع نفتی و گازی است. در هر صورت، از دولت انتظار پرداخت یارانه برای این بخش نمیرود. انتظارها باید واقعبینانه باشند. دولت به جز یارانه، اهرمهای حمایتی بسیاری دارد که میتواند از آنها در مراوده با معدنکاران استفاده کند؛ اهرمهای مالیاتی و سیاستهای دولت درباره حقوق دولتی از جمله مواردی هستند که میتواند وضعیت مساعدتری برای معدنکاران زغالسنگ فراهم کند. هر قدر که حمایتهای دولتی بیشتری انجام شود، علاوه بر آنکه وضعیت ایمنی معادن بهبود مییابد، مزایای اقتصادی بیشماری را هم میتوان برای کشور مشاهده کرد. با توجه به قیمت ارزان زغالسنگ، استفاده از آن در صنایع دیگر باعث کاهش هزینههای تمام شده میشود. از طرفی زغالسنگ یک ماده معدنی است که میتوان با کمترین سرمایهگذاری بر آن، بیشترین بازدهی و تولید را داشت. نکته مهمتر آن است که این تولید در مناطق دورافتاده و محروم خواهد بود. درآمدها و اشتغالزایی از مهمترین مزایای توسعه معادن زغالسنگ است. میتوان با صرف تنها ۱۰۰ میلیارد تومان، برای ۱۵۰۰ نفر ایجاد اشتغال مستقیم و مستمر داشت. ذخیره زغالسنگ کشور بسیار قابل توجه است و امکان چنین امری را فراهم میکند. در نهایت، با توسعه اقتصادی نواحی دورافتاده و محروم از حجم مهاجرتها به شهرهای بزرگ کاسته میشود و میتوان مزایای مثبت بیشتری هم مشاهده کرد.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۵
کد مطلب: 27181