به گزارش ماين نيوز، براساس سند چشمانداز قرار است تا افق سال 1404 ظرفیت تولید فولاد به 50 میلیون تن برسد، این در حالی است که چندی پیش هم رئیس سازمان توسعه و نوسازی معادن تصمیم 40 میلیون تنی این سازمان در ظرف چهار سال آینده را مطرح کرد. اما از آنجایی که یکی از اصلیترین مواد اولیه تولید فولاد سنگ آهن است، وضعیت آشفته موجود برای معادن سنگ آهن برنامهریزیهای فولادیها را به کل بهم ریخته است.
البته این در حالی است که به تازگی وزیر صنعت ادغام کارخانههای بزرگ و کوچک فولاد را خواستار شده گفته است سال 1400 باید به ظرفیت 50 میلیون تنی فولاد دست بیابیم و با توجه به اینکه پیشبینی میشود تا سال شش سال آینده ظرفیت تولید فولاد در دنیا به دو میلیارد تن برسد، ایران باید 5.2 درصد از تولید این محصول را از آن خود کند. نعمتزاده همچنین تا پایان سند چشمانداز توسعه این ظرفیت را به 60 میلیون تن برآورد کرده است.
این در شرایطی برنامهریزی شده است که اکثر کارشناسان معتقدند روند نزولی قیمت سنگ آهن ادامهدار شده و به دلیل تقاضای پایین چین و عرضه بالای سنگ آهن سال های 2015 و 2016 قیمت سنگ آهن و فولاد همچنان مسیر کاهشی را تجربه میکند و این سالها، سالهای بحرانی معادن سنگ آهن است. اما ایران همانند هند از این وضعیت بازار جهانی تاثیر پذیرفته و بسیاری از معادن سنگ آهن در آستانه تعطیلی هستند.هرچند از این وضعیت صاحبنظران این عرصه به عنوان چالشی بزرگ یاد میکنند، اما جدا از فضای بازار جهانی در پیشبینیها واقعه مهمتری به طور بلندمدت در انتظار در بخش معدن ایران است.
از آنجایی که برای تولید هر تن فولاد تقریبا نیاز به دو تن سنگآهن عیار 50 درصد است، در بازی فولاد سنگآهن مهره اصلی بازی محسوب میشود. در نتیجه اولین سوالی که در ذهن به وجود میآید این است که افزایش تولید فولاد از 17 میلیون به 50 میلیون تن با بهمریختگی اوضاع بازار سنگ آهن چطور محقق میشود؟ ایران چگونه میتواند بازار سنگ آهن و صنعت فولاد خود را با توجه به این اوضاع مدیریت کند؟
اگرچه بیشتر کارشناسان حوزه سنگ آهن برای ساماندهی اوضاع بازار این محصول معدنی همواره ضرورت تشکیل کنسرسیوم خرید و فروش سنگ آهن را پیشنهاد دادهاند اما تبعیضی بین صنعت فولاد و سنگ آهن وجود دارد که به نظر میرسد یک سمت قضیه بحرانی شدن وضعیت معادن سنگ آهن ایران همین امر است.
سنگآهنیها معتقدند برای رفع این تبعیض و تعادل برنامههای حمایتی از این دو بخش اقتصادی کشور باید به صورت اساس صنعت فولاد کالبدشکافی شود و برنامهریزیها در راستای توسعه معادن سنگ آهن و بازارهای صادراتی و بعد افزایش ظرفیت تولید فولاد صورت بگیرد، چرا که دولت برای تولید سالانه فولاد 500 میلیون دلار یارانه به فولادسازان میدهد.
با وجود این، به دلیل ناهماهنگی برنامههای صنعت فولاد و معادن سنگ آهن این احتمال وجود دارد در سالهای آینده با بحران کمبود سنگآهن برای تولید فولاد مواجه شویم. کارشناسان این حوزه بر این باور هستند که از آنجایی که برای گسترش اکتشافات ذخایر سنگ آهن در اینسالها برنامهریزی مناسبی صورت نگرفت، برنامهریزی برای 50 میلیون تن فولاد تا 10 سال آینده متشنج از وضعیت نابسامان عرضه سنگ آهن در بازار خواهد شد، به طوری که روزی خواهد رسید فولادیهای میگویند ما برای تولید فولاد سنگ آهن میخواهیم و سنگ آهنیها میگویند نداریم!
اگرچه چین با حجم بسیار عرضه سنگ آهن به بازارهای جهانی قدرت رقابت ایران را کاهش داد اما بر اساس تحلیلهای کارشناسان میتوان پیشبینی کرد اگر بازارهای صادراتی ایران در این سالها به طرز مناسبی مدیریت نشود، ایران به تدریج برای تامین نیاز فولادسازان و تحقق افزایش تولید فولاد به 50 میلیون تن باید سراغ واردات سنگ آهن از کشورهای خارجی برود و از طرفی ظرفیتهای معدنیاش را از دست بدهد و از طرفی بازارهای صادراتی و فروش را به رقیب ببازد.
در واقع با چنین برآوردی از فضای بازار و تولید سنگ آهن به نظر میرسد در سالهای آینده بهرهبرداران معادن سنگ آهن ایران پایینتر از ظرفیتی که دارند ذخایر موجود را به بهرهبرداری برسانند و بین فولادسازان ایران به دلیل تامین خوراک تولیدشان جنگی رخ دهد و همان طور که سند چشمانداز فولاد برای تحقق افزایش ظرفیت فولاد تا 10 سال آینده برنامهریزی کرده است، جدال فولادیهای در این سالهای بحرانی سنگآهن ادامه یابد.
اما ناتوانی در تغذیه کارخانههای فولادی از سنگ آهنهای داخلی و جهتگیری دولت برای واردات این مواد معدنی باعث میشود صنعت فولاد روز به روز وابستهتر از گذشته به کشورهای خارجی شود. همانطور که در حال حاضر برای تولید فولاد هر سال شش میلیون تن کسری گندله وجود دارد و فولادسازان برای تامین خوراک تولید نزدیک به چهار میلیون شمش وارداتی میخواهند، ناچارند ذخایر سنگ آهنی که در کشور وجود دارد را نادیده بگیرند و بیشتر از گذشته این صنعت مادر مدیون کشورهای خارجی شود.
بررسیها نشان میدهد در سال گذشته نزدیک به 52 میلیون تن سنگ آهن تولید شده که 36 میلیون تن آن توسط هفت شرکت زیرمجموعه ایمیدرو بوده و از این میزان حدود 26 میلیون تن مصرف داخل و حدود 10 میلیون تن نیز صادر شده است. ارزش محصولات توليدی در بخشهای معدن و صنايع معدنی كشور نزديك به 30 ميليارد دلار است که بخش اعظم آن مربوط به ذخایر سنگ آهن و ارزش افزوده این مواد معدنی تا انتهای چرخه تولید فولاد و صنایع پاییندستی است.
با این حال باید منتظر بود تا برنامههای دولت برای دو بحران کمبود سنگ آهن و عدم برآورده شدن تقاضای این مواد معدنی چیست؟ آیا میتوان با توسعه برنامههای اکتشافی بر ذخایر سنگ آهن کشور افزود یا اینکه مشکلی که در بازارهای جهانی است خارج از مدیریت تصمیمگیران دولت است؟