به گزارش ماین نیوز، هرچند این اظهار نظر ممکن است تا حد زیادی درست باشد اما تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد تجهیزات و فناوریهای پیشرفته تنها عامل توسعه اقتصاد معدنی نبوده و آنچه باعث رشد و شکوفایی این بخش بوده، آموزش نیروی انسانی متخصص برای استفاده از ماشینآلات است. در اینباره کارشناسان معتقدند قوانین و مقررات به کار گرفته شده در بخش معدنکاری کشورهای توسعهیافته به گونهای است که معدنکار چارهای جز صرف هزینههای بالا برای استفاده از تجهیزات نوین ندارد تا از این طریق ضمن کاهش هزینههای خود بتواند تولید را نیز افزایش دهد.
اما دولت همزمان با اجرای قوانین سختگیرانه با حمایتهای خود در بخشهای تسهیلات و گمرک امکان فعالیت معدنکار و سودآوری را فراهم میکند. موضوعی که در ایران با وجود دستگاهها و تجهیزات نامناسب و نبود سیاستهای حمایتی به ویژه در بخشهای تسهیلات و سرمایه در گردش، فعالیت معدنکاری را حتی با وجود برخورداری از تجهیزات و فناوریهای نوین فاقد توجیه اقتصادی میکند. در اینباره با جمال رستمی، استادیار دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا گفتوگویی انجام دادهایم که در زیر میخوانید:
بخش معدن در ایران در مقایسه با کشورهای مطرح معدنی تا چه حد توسعه یافته است؟رشد بخش معدن تابعی از رشد اقتصادی هر کشور است و به نظر میرسد معدن در ایران نیز همپای بخشهای دیگر رشد داشته با این تفاوت که ظرفیتهای موجود این بخش بسیار بیشتر از صنعت و کشاورزی است چراکه ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه دیگر نیازمند تهیه مواد اولیه برای سایر صنایع و همچنین درآمدزایی و ایجاد اشتغال است؛ موضوعی که تمام مولفههای آن در بخش معدن فراهم است.
نگاهی کوتاه به آمار توسعه و رشد اقتصادی ایران در ۹ ماه سال ۹۳ نشان میدهد که آهنگ رشد در این بخش بیشتر از بخشهای اقتصادی بوده و اگر بخشهای دیگر رشد منفی یا تک رقمی داشتند این بخش رشد دو رقمی را تجربه کرده است.
اما در مقایسه با دیگر کشورها باید ابتدا سطح سرمایهگذاریها در این بخش و استفاده از فناوری در معدن ارزیابی شود و سپس به مقایسه ایران با سایر کشورها پرداخت. مشاهدات نشان میدهند باوجود اینکه در ایران معادن بزرگی در حد استاندارد جهانی وجود دارد اما هنوز سرمایهگذاری عظیمی همچون کشورهای مطرح معدنی انجام نشده است. معادن بزرگ ایران در قالب چارچوبهای سرمایهگذاری داخلی دیده شدهاند و محدودیتهای تجارت و فناوری دامنگیر این بخش شده است.
اعمال تحریمها در چند سال اخیر مشکلات زیادی را برای ورود فناوری به ایران فراهم کرده است. نظرتان را در اینباره بیان کنید.معتقدم فناوری تنها خرید ماشینآلات نیست و برای استفاده از این ماشینآلات باید تجربه و دانش خاص آن را هم داشت که بخشی از این تجربه را به مرور زمان میتوان بهدست آورد آنچه در ایران بیشتر میتوان مشاهده کرد، این است که سرمایهگذار بخش معدنی حاضر است پولی را پرداخت کند و تجهیزاتی را بخرد ولی به دو دلیل نمیتواند انتظاری که از کارآیی دستگاه مورد نظر دارد را برآورده سازد.
دلیل اول آنکه به همراه دستگاه، تجربه و دانش را نتوانسته بهدست آورد و دلیل دوم که درواقع وجه تمایز ماشینآلات و تجهیزات معدنی با ماشینآلات و تجهیزات در سایر صنایع است در تخصص شرکتهای ارائهدهنده خدمات است. در واقع شرکتهایی در دنیا وجود دارند که مخصوص هر سایت معدنی و بسته به نوع سنگها و کانیها و تودههای زیرزمینی ماده معدنی، ماشین طراحی میکنند و میسازند. این بدان معناست که برای هر معدن ۲ تا ۳ سال وقت میگذارند و مطالعات اولیه و طراحی دستگاه را انجام میدهند و سپس این دستگاه ساخته میشود و از آنجا که این دستگاه تا به حال وجود نداشته تجربه استفاده از آن و کارگر و متخصص راهاندازی آن نیز وجود ندارد. در این صورت باید از کارگران ماهر و باتجربهای استفاده کرد تا بتوانند کارکرد مفیدی با دستگاه داشته باشند اما در ایران این اتفاق به دو دلیل رخ نمیدهد چراکه شرکتهای ایرانی قادر به تامین هزینههای بالای ماشینآلات نیستند و دلیل دوم نیز این است که در صورت راهاندازی دستگاه نمیتوانند آنقدر زمان بدهند که کارگران تجربه و مهارت کار با فناوریهای جدید را بیاموزند. مدیران شرکتهای معدنی دوست دارند بلافاصله فناوری را خریداری و از آن استفاده کنند. بسیاری از ماشینآلاتی که مخصوص یک سایت معدنی ساخته شده بودند اکنون در معادن دیگر استفاده میشوند و دستگاههای شناختهشدهای محسوب میشوند.
آیا با ورود فناوریهای نوین، بخش معدن بهروز میشود؟همانطور که اشاره کردم با فناوری روز، نمیتوان ادعا کرد بخش معدن بهروز میشود کما اینکه ماشینآلات معدنی مورد استفاده در معادن ایران جدید است و از این لحاظ مشکل زیادی دیده نمیشود. در تعریف فناوری میتوان گفت که مجموعهای از ابزارآلات سختافزاری و نرمافزاری به اضافه نیرویکار انسانی است و هیچکدام از این بخشها به تنهایی فناوری تعریف نمیشود. از طرف دیگر باید در نظر گرفت خریداری و سرمایهگذاریهای کلان برای سفارش ساخت ماشینآلات در برخی موارد به صرفه نیست و بهدلیل آشنا نبودن با تواناییهای دستگاه، کاهش بهرهوری شدیدی را در معدن شاهد خواهیم بود.
نمیتوان بدون محاسبه بازار سرمایه و قوانین معدنی یک کشور گفت که خریداری دستگاهی برای معدن مقرون به صرفه هست یا خیر؛ به عنوان مثال در ایران یک معدنکار بخشی از سرمایه خود را از تسهیلات بانکی فراهم میکند آن هم با حداقل نرخ ۲۲ تا ۳۰ درصد بخش عمدهای از نقدینگی خود را نیز در معدن وارد میکند اما در کشورهای پیشرفته یا حتی درحال توسعهای که میتوانند از منابع پولی کشورهای پیشرفته استفاده کنند تنها ۲ تا ۳ درصد بهره میپردازند و در ضمن تمام سرمایهگذاری خود را از محل تسهیلات بانکی تامین میکنند و خود آوردهای ندارند به این شکل تولید برایشان ارزانتر تمام میشود و ریسک کار کاهش پیدا میکند و میتوانند ماشینآلات سنگینی خریداری کنند. از طرف دیگر در کشورهای توسعهیافته قوانین بهشدت سختگیرانهای برای تامین ایمنی کارگران و مسائل زیستمحیطی وضع میشود و برای معدنکار صرف میکند که در طراحی و ساخت ماشینآلات هزینه کند به جای اینکه با قوانین سختگیرانه دولتی برای محیطزیست و ایمنی جان کارگران و به دنبال آن پرداخت جریمههای کلان درگیر شود یعنی وضع قوانین، معدنکار را به سمتی میبرد که تولید مکانیزه و استفاده از ماشینآلات پیشرفته، برایش بیشتر از کار کردن با ماشینآلات قدیمی و روشهای سنتی کار صرفه داشته باشد. اگر در ایران نرخ بهره را ۳۰ درصد محاسبه کنیم و معدنکاری ۳ هزار میلیارد تومان ماشینآلات خریداری کند باید برای وامی که گرفته در یک سال یک میلیارد تومان بهره پرداخت کند. من معتقدم بخش خصوصی بسیار هوشمند است و روشی که درحالحاضر در پیش گرفته با مجموع عوامل، موثر در سرمایهگذاریاش است بنابراین ماشینآلات دست دوم میخرد یا سرمایه زیادی در این بخش صرف نمیکند.
در ایران نیز زمانی میتوان سرمایهگذاران را به این امر راغب کرد که مجموع قوانین، آنها را به سمت استفاده از فناوری رهنمون کند اما در مقابل برای افزایش تمایل سرمایهگذاران، دولت باید با حمایتهای مالی و پرداخت تسهیلات ارزان قیمت به فعالان واقعی معدن و ثبات قوانین از معدنکار حمایت کند تا راهی جز توسعه و پیشرفت و استفاده از فناوریهای روز نداشته باشد.
کشورهای دیگر چه تجربیاتی در این زمینه داشتند؟باید توجه داشت که ایران در موضوع استفاده از فناوری و دستگاههای نوین تنها نیست و بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز با این مشکلات روبهرو هستند اما تجربه برخی از این کشورها برای حل مشکلاتشان میتواند به ما کمک کند.
ازجمله کشور پرو که باوجود غولهای معدنی بزرگی مانند شیلی و برزیل، دومین ظرفیت معدنی امریکای لاتین شناخته میشود. آنها هم مثل ایران با مشکل کمبود تجربه و سرمایهگذاریهای بزرگ روبهرو هستند اما متوجه شدند تنها وارد کردن فناوری نمیتواند به آنها کمک کند بنابراین سعی کردند با سرمایهگذاریهای مشترک با شرکتهای خارجی، این معادن را توسعه دهند و درحالحاضر یکی از بهترین سرمایهگذاریهای معدنی در این کشور انجام شده و نتیجه موفقیتآمیز بوده است.
البته اعتقاد من این است که تحریمها بهتنهایی بازدارنده محسوب نمیشوند، بلکه دیدگاه حاکم بر تصمیمگیریهای اقتصادی قبل از تحریمها نیز بازدارنده بوده است.
وضعیت حفاری معادن در ایران چگونه است؟براساس اطلاعات موجود آنچه به نظر میرسد اینکه ایران در زمینه سختافزاری و ماشینآلات به نسبت در وضعیت مناسبی قرار دارد از طرف دیگر در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا با ظرفیت بالایی دانشجو میگیرد اما استفاده بهینه از این مجموعهها وابسته به این است که همه مولفهها باهم ترکیب شوند.
مبحث حفاری را اگر به دو بخش تقسیم کنیم یک بخش چال زنی و حفاری بهصورت خردایش سنگ است که دستگاههایی مانند دریل واگن یا جامبو است که بیشتر در معادن زیرزمینی بهکار میرود ولی حجم کاری محدود است. در این روش چال زنی شده و خرج کار گذاشته میشود و بعد از آن با آتشکاری حفاری انجام میشود. این روش سنتی است که البته میتواند به صورت مدرنتر نیز انجام شود و آن آتشباری دیجیتال است که مزیتش نسبت به روش سنتی این است که چالها را میتوان با برنامهریزی دقیق بهشکل متوالی و بدون محدودیت تاخیر و البته با ایمنی بسیار بالاتر از روش سنتی خرجگذاری و منفجر کرد. متههایی که چال ایجاد میکنند به طور همزمان میتوانند سرعت گردش، گشتاور، نرخ نفوذ و نوع سنگ و ترکها و میزان مورد نیاز خرج را محاسبه کرده و این اطلاعات را به صورت آنالیز شده به مانیتور ارسال کنند تا در مصرف مواد منفجره صرفهجویی شود و از نظر ایمنی انفجار کنترل شده و حفاری دقیق و بینقصی انجام شود. البته در ایران به دلیل اینکه مواد ناریه در اختیار وزارت دفاع است تنوعی که بخش خصوصی میتواند در مدرن کردن حفاری به روش آتشباری داشته باشد، ملاحظه نمیشود.
نوع دیگر حفاری، حفاری مکانیزه است که به آتشباری نیاز ندارد و خردایش در یک مرحله انجام میشود. در این نوع حجم تولید بالاست ولی این روش دو نوع کاربرد دارد یک نوع در بخش توسعهای معدن نظیر حفر چاه و تونل مورد استفاده قرار میگیرد که ماشینآلات مخصوص خودش را دارد، بخش دیگر نیز در تولید معادن یا همان استخراج ماده معدنی است. در بخش تولید مواد معدنی، معادن سنگهای نرم و غیرساینده مانند گچ، نمک، سنگ صابون، آهکهای نرم و زغالسنگ را به کار میبرند که روشی جاافتاده و معمول بهشمار میرود و ایمنی و حجم تولید بالایی هم دارد. اما ماشینآلات حفاری که در معادن زیرزمینی به کار میروند یکی از محدودیتهای بسیار مهم در بخش توسعهای معدن هستند چراکه آتشباری در این بخش، راندمان پایینی دارد ولی تجهیزات در مورد سنگهای سختتر، راندمان بسیار خوبی دارد و دنیا به طرف استفاده از این روش رفتهاند ولی نقطه ضعف این ماشینآلات در حفاری معادن زیرزمینی این است که تجربه استفاده از آنها بسیار کم است و تعداد متخصصان آن در دنیا از انگشتان دو دست فراتر نمیرود، چون این ماشینآلات معمولا خاص ازسوی یک سایت معدنی طراحی و ساخته میشوند.
بسیاری از معادن امریکا، کانادا و استرالیا به دنبال این ماشینآلات هستند تا تعداد کارگر آن را کمتر کنند و ریسک ایجاد اتفاقات معدنی برای کارگران را کاهش دهند.
ایمنی و حفظ محیطزیست در کشورهای توسعهیافته چگونه است و آن را در معادن ایران چگونه ارزیابی میکنید؟در کشورهای توسعهیافته برای رسیدن به ایمنی و حفظ محیط زیست در وضعیت کنونی تلاش زیادی شده است. در این کشورها هم با وضع قوانین سختگیرانه از سوی دولت، معادن اعتراض کرده و در مقابل موضعگیری میکنند اما دولت کوتاه نمیآید و در عمل ثابت شده این معدن است که بعد از چند سال خود را آرام آرام با شرایط جدید وفق داده و ناچار به رعایت این قوانین شده است. در عوض دولت با تسهیل و تسریع در انجام امور گمرکی و صدور مجوزهای مورد نیاز به آنها کمک میکند. از طرف دیگر این دیدگاه در آنجا حاکم است که ایمنی یک بحث لوکس نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای معدن است که طی قرنها از آن غفلت و باعث شده دید عمومی مردم در تمام دنیا به بخش معدن منفی باشد و نخبگان جامعه به این بخش رغبتی نداشته باشند. یکی از دلایل ورود نکردن به رشته معدن، کار سخت و نبود ایمنی است و تغییر این تفکر خیلی زمان میبرد. در کشورهای پیشرفته این معادن هستند که هزینه تحصیل دانشجویان معدن را میدهند تا نیرو برای شرکت خود تامین کنند. ایمنی و قوانین زیستمحیطی را دولت میتواند تحمیل کند به شرط اینکه بپذیرد وظیفهاش تنظیم امور است، نه معدنکاری و تعیین روشهایکار، چراکه روش کار را بخش معدن خواهد یافت.