پایگاه خبری ماین نیوز 5 دی 1395 ساعت 12:26 https://www.minews.ir/fa/doc/news/35509/بازار-فولاد-دو-روايت-متناقض -------------------------------------------------- عنوان : بازار فولاد در دو روايت متناقض -------------------------------------------------- ادامه کاهش قيمت ها در بازار فولاد را بايد چهره اصلي اين روزهاي داد و ستد در اين بازار به شمار آورد؛ هرچند تحليل ها و شنيده هاي ضد و نقيض بسياري نيز نظرها را به خود معطوف کرده است که نياز به موشکافي دقيق تري دارد. متن : به گزارش ماین نیوز، روزهاي جاري شاهد هستيم که روند کاهش قيمت ها در بازار فولاد ادامه يافته تا جايي که دومين هفته کاهش ممتد قيمت ها آغاز شده است. تقريبا غالب فعالان برجسته بازار و همچنين رسانه هاي مختلف اقتصادي يا فولادي به اين رويکرد کاهشي بازار واکنش نشان داده و در تحليل هاي خود، جوانب مختلف آن را مورد توجه قرار داده اند. نکته جالب توجه در اين خصوص را مي توان نگاه هاي مختلف به دورنماي قيمت ها در کوتاه مدت و ميان مدت دانست، زيرا برخي از ورود بازار به فازي با ثبات و سپس رشد نرخ ها صحبت کرده و برخي ديگر ادامه رکود تقاضا و کاهش مجدد قيمت ها را هشدار مي دهند. اين در حالي است که داده هاي بنيادين غالب صاحب نظران اين حوزه يکسان بوده و اختلاف نظر تنها در تحليل اوضاع آتي خودنمايي مي کند. تقريبا همه متفق القول هستند که ضعف تقاضا جدي است و احتمالاادامه مي يابد. همچنين عرضه هاي انباري يعني فروش کالااز انبار به جاي فروش مستقيم از کارخانه هنوز وجود داشته؛ اگرچه با شدت و ضعف هايي همراه است. از سوي ديگر نگراني از کاهش قيمت هاي جهاني نيز موردنظر بوده و غالبا احتمال بازگشت قيمت هاي بين المللي با محوريت بازارهاي آسياي جنوب شرقي را خطري واقعي ارزيابي مي کنند؛ هرچند نمي توان به صراحت تحقق اين رخداد را مشاهده کرد و شايد هنوز زمان سقوط قيمت ها در بازار جهاني فرانرسيده باشد. از سوي ديگر کاهش قيمت شمش و قراضه نيز واقعيتي ديگر به شمار مي آيد که مي تواند دورنماي بازار را در مسير افت قيمت ها ترسيم کرده، همچنين ضعف تقاضاي موثر را با صراحت بيشتري نمايش مي دهد. از طرف ديگر اميدواري به حمايت بازار فولاد به دليل افزايش قيمت ارز نيز سيگنالي حمايتي به شمار آمده که يک بار در روزهاي اخير تاثير خود را بر بازار نشان داده و ابزاري قدرتمند در جهت مديريت بازار به شمار رفته است ولي مشخص نيست که آيا سلاح دلار در بازار فولاد هنوز از فشنگ کافي برخوردار است يا خير. اين موارد در کنار سرماي هوا، مشکلات حمل و نقل در کنار بارش برف در مناطق مرتفع و سردسير، ضعف تقاضاي موثر از سمت مصرف کنندگان نهايي، گمانه زني ها از تغيير تعرفه واردات، حمايت هاي بانکي از بخشي از صنايع کوچک و متوسط، کاهش اعتماد به بازار و ترس از ادامه ريزش قيمت ها، کاهش توان مديريت بازار از سوي توليدکنندگان اصلي به دليل بالابودن موجودي انبارها و قيمت هاي خريد پايين در گذشته در کنار برخي تلاش هاي دولتي در جهت حمايت از بخش هاي مختلف اجتماعي مواردي است که تا حدي چهره اصلي بازار فولاد را ترسيم کرده ولي براي ترسيم چهره اي بدون روتوش از بازار فولاد بايد عقايد و نظرات مختلف را مورد بررسي قرار داد. مهم ترين دليل گروهي که در رسانه ها از احتمال توقف کاهش نرخ صحبت کرده و پس از ورود به فاز ثبات احتمال رشد قيمت را مطرح مي کنند دو نکته اصلي است. يکي آنکه در افزايش قيمت دلار بازار فولاد نيز مي تواند تاثير پذيرفته و سيگنالي حمايتي در جهت حفظ سطوح قيمتي در اين بازار قلمداد مي شود. نکته ديگري که حائز اهميت است را بايد کاهش آرام موجودي انبارها در کنار ادامه افت نرخ ها به شمار آورد، زيرا به مرور زمان بازار فولاد به سطوحي از قيمت ها دست يافته که در همان نرخ هاي خريد قرار گرفته است؛ يعني در صورت کاهش بيشتر قيمت ها، خريدار پيشين و فروشنده فعلي وارد فاز زيان شده بنابراين در برابر کاهش بيشتر قيمت ها موضع گيري خواهند کرد. از طرف ديگر با کاهش آرام موجودي انبارها بار ديگر نبض بازار در دست توليدکنندگان اصلي قرار خواهد گرفت؛ يعني باز هم زمينه هاي پيشين دال بر مديريت بازار ايجاد شده و ابزارهاي موردنياز حمايتي نيز در دست بخش عرضه از محور توليدکنندگان برجسته بازار فولاد، ايجاد خواهد شد. اين در حالي است که با توجه به تجربه هاي پيشين درخصوص مديريت بازار و ادامه نشست هاي تخصصي فعالان اصلي در بازار فولاد، امکان در پيش گرفتن اين رويکرد اجرايي دور از ذهن نيست و به آرامي به زماني وارد مي شويم که بازار فولاد، شرايط عرضه و قيمت ها امکان مديريت بازار را به فعالان اصلي آن تفويض خواهند کرد. در صورت پذيرفتن اين موارد بايد منتظر باشيم که بخش عرضه جهت گيري هاي مديريتي خاصي را در روزهاي آينده اعمال کرده و به اميد حفظ سطوح قيمتي فعلي، در برابر کاهش قيمت ها موضع گيري کرده و حتي براي افزايش قيمت ها نيز تلاش کند. اين در حالي است که قطعا تقاضا با اين رويکرد مديريتي به مقابله برخاسته؛ يعني اميدواري به افزايش قيمت ها، به ثبات نرخ ها منجر شده، بنابراين بازار در ابتدا وارد يک فاز کاهش نرخ شده و سپس با شتاب بسيار محدودي به سمت رشد قيمت ها حرکت خواهد کرد. رويکرد ديگر بازار يعني ادامه کاهش قيمت ها نيز طرز فکر ديگر بازار به شمار مي رود که به نظر مي رسد بخش بزرگ تري از فعالان بازار از آن حمايت مي کنند. اصول اوليه در اين طرز فکر بسيار ساده است که همين سادگي احتمال تحقق آن را افزايش مي دهد. ضعف مبرم تقاضا از سوي مصرف کنندگان نهايي، بي رمقي محسوس سفته بازي و حتي واسطه گري و خريدهاي انباري، سرماي هوا و رکود سنتي بازار در روزهاي سرد سال به استثناي استان هاي گرمسير، کاهش روزشمار قيمت قراضه و شمش که بهاي تمام شده فولاد را کاهش مي دهد، ترس از کاهش جدي قيمت هاي جهاني و نگراني از حبابي بودن رشد قيمت ها در بازارهاي شرق آسيا و بي رمق بودن فعاليت هاي مديريتي به منظور حمايت از بازار به دليل ضعف تقاضا را مهم ترين دلايل کاهش قيمت ها برشمرده اند. تقريبا تمامي موارد صحيح است و در صورت پذيرش اين موارد بايد منتظر ادامه کاهش قيمت ها باشيم اما در مورد نوسان قيمت هاي جهاني بايد با دقت بيشتري به واقعيت هاي اين بازار بنگريم. آمارها نشان مي دهد حجم توليد فولاد خام چين به نسبت سال قبل افزايش يافته هرچند حجم صادرات اين کشور نيز هنوز در سطوح بالايي قرار دارد. اين در حالي است که قيمت هاي زغال سنگ و سنگ آهن هر دو کاهش يافته يعني افت قيمت تمام شده توليد فولاد واقعيتي مهم به شمار مي رود. از طرف ديگر نگراني از کاهش قيمت سنگ آهن نيز وجود داشته که به افت احتمالي قيمت ها کمک خواهد کرد. از سوي ديگر نگاهي به شاخص هاي فولادي نشان مي دهد در روزهاي اخير غالب قيمت ها به سمت کاهش نرخ متمايل شده يعني احتمال کاهش جدي تر قيمت ها وجود دارد هرچند نمي توان به صراحت در اين خصوص اظهارنظر کرد اگرچه شواهد کلي در بازار فولاد افت نرخ ها را محتمل ترسيم کرده است. البته افزايش آرام قيمت جهاني نفت خام را نيز بايد در نظر گرفت زيرا مي تواند با افزايش قيمت تمام شده توليد و حمل، از قيمت هاي فولاد حمايت کند ولي در کوتاه مدت تا ميان مدت چندان قدرتمند نخواهد بود. با توجه به موارد فوق بايد نگران کاهش قيمت هاي جهاني باشيم ولي همان گونه که تجربه نشان داده است داده هاي بنيادين شايد در کوتاه مدت يا شايد در ميان مدت تاثير خود را بر بازار بر جاي گذارد يعني مشخص نيست که افت قيمت ها از هفته آينده آغاز شده يا از هفته هاي بعد و همين سيگنال خطرناک بودن برخي تحليل ها را گوشزد مي کند. درخصوص نوسان قيمت دلار و شکسته شدن رکورد 4000 تومان در روزهاي اخير نيز بايد گفت که در روزهاي اوج التهاب دلار شاهد رشد قيمت فولاد نبوديم بنابراين بايد اين گونه استنباط کرد که تاثيرپذيري فولاد از نوسان دلار به حداقل رسيده ولي اين سيگنال هنوز نابود نشده و بهتر است از واژه آتش زير خاکستر استفاده کنيم. به عبارت ساده تر نوسان قيمت ها در بازار فولاد هنوز مي تواند از بازار دلار تاثير بگيرد ولي اگر شاهد باشيم که در بازار ارز جذابيت چنداني ديده نشود، فولاد به عنوان يکي از بازار هاي رقيب مي تواند با جذب سرمايه از بازار ارز هرچند ناچيز، شتاب مجددي به دست آورد. از طرف ديگر کاهش اعتماد به بازار را بايد جدي گرفت زيرا نه دورنماي قيمتي مشخصي وجود داشته و مشخص نيست که جهت گيري بازار به چه سمتي ميل کند. در اين شرايط بايد نگاه کرد و ديد که غالب بازار چه طرزفکري داشته و به کدام سمت متمايل است. به نظر مي رسد هم اکنون گفتمان غالب در بازار به سمت افت نرخ ها متمايل است يعني مکانيزم خود متحقق در بازارها در بي اعتمادي فعلي دقيقا خودنمايي خواهد کرد و هرچه فعالان بازار به آن مي انديشند و منتظر وقوع آن هستند، محقق خواهد شد. در گذشته بارها به خطرات خودنمايي مکانيزم هاي خود متحقق در بازارهاي توام با بي اعتمادي اشاره کرده ايم ولي تاکنون هيچ گونه اهداف قيمتي از سوي بدنه تصميم سازي در بازار فولاد مشاهده نشده است. با توجه به اين شرايط در گام اول شاهد ادامه روند کاهشي قيمت ها خواهيم بود زيرا بازار انتظار دارد تا قيمت ها کاهش يابد بنابراين چنين رخدادي به احتمال زياد محقق خواهد شد همان گونه که تاکنون موثر بوده و قيمت ها کاهش يافته است. اين در حالي است که نمي توان به خوش بيني برخي ديگر از تحليلگران نيز بي توجه بود زيرا نشان دهنده رخدادهايي هرچند کوچک در بازار فولاد است ولي همين خوش بيني ها مي تواند به تصميماتي بزرگ در جهت مديريت بازار منجر شده و با ابزارهاي مديريتي به کمک قيمت گذاري هاي دستوري از سمت بخش عرضه، بازار به سمت تثبيت قيمت ها متمايل شود ولي هنوز نمي توان از رشد قاطع و فراگير قيمت ها سخن گفت. اين در حالي است که تجربه هاي پيشين نشان داده بازار به مديريت از سمت عرضه ها متمايل است يعني همسويي توليدکنندگان اصلي براي اعلام جهت گيري قيمتي واحد که بارها تجربه شده و اغلب موثر بوده است، مي تواند باز هم تکرار شده که اساس و بدنه اصلي خوش بيني ها را همين امکان ايجاد کرده است. در هر حال اظهارنظر قاطع درخصوص دورنماي بازار نه ممکن است و نه از ضمانت اجرايي بالايي برخوردار است ولي توجه به واقعيت هاي مطرح شده را بايد مهم ارزيابي کرد زيرا فعالان اصلي بازار با در نظر گرفتن رخدادهاي مشهود و پنهان در بازار فولاد مي توانند نگاهي دقيق تر به آينده قيمت ها داشته باشند و از زيان احتمالي جلوگيري کرده و يا بتوانند رخدادهاي موثر بر حجم داد و ستد و نوسان قيمت ها را با شفافيت بيشتري نظاره کنند. به نظر مي رسد هنوز بازار با رخدادهاي پيش بيني نشده رو به رو است که مي تواند وقايع عجيبي را ايجاد کند. در هر حال در بازارهايي که حجم اعتماد کمتري را در ذات خود نهفته دارند اين قبيل نوسان قيمت ها نيز بخشي از واقعيت هاي آن به شمار مي آيد.