گروه معادن ساير حوزه ها
 
عضو اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران:
اقتصاد آمریکا با ترامپ و اقتصاد ایران دستخوش ترامپیسم داخلی
 
ماین نیوز، امروزه شاید کمتر کسی اسم آقای ترامپ رئیس جمهور بزرگترین اقتصاد جهان را نشناسد. کشور آمریکا با داشتن 50 ایالت، یک منطقه فدرال، 5 سرزمین خودمختار و مجموعه ای از جزایر پراکنده با بیش از 8/9 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 330 میلیون نفر دارای تولید ناخالص داخلی بیش از 13 تریلیون دلار یعنی حدود 20% تولید ناخالص جهان، نخستین اقتصاد بزرگ جهان است. از لحاظ حجم مبادلات، آمریکا بزرگترین واردکننده و پس از آلمان و چین سومین صادرکننده بزرگ جهان است.

بزرگ‌ترین اقلام صادراتی آمریکا به ترتیب تجهیزات صنعتی (۲۹٫۸٪)، ماشین‌آلات (۲۹٫۵٪)، کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۱۲٫۴٪)، خودرو و تولیدات وابسته (۹٫۳٪)، تولیدات صنایع غذایی (۸٫۳٪)، و تولیدات صنایع هوایی (۶٫۶٪) هستند، در حالی که بزرگ‌ترین اقلام وارداتی به آمریکا کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۲۳٪)، سوخت (۲۲٫۱٪)، ماشین‌آلات (۱۹٫۹٪)، تجهیزات صنعتی (۱۴٫۸٪)، تولیدات خودرو (۱۱٫۱٪)، صنایع غذایی (۴٫۲٪)، و صنایع هوایی (۱٫۷٪) هستند. بیشتر چرخ‌های اقتصادی آمریکا متعلق به بخش خصوصی است، تا جاییکه بخش دولتی فقط ۱۲٫۴٪ تولید ناخالص ملی را سالیانه باعث می‌شود. با اینحال ۷۵٪ تولید ناخالص ملی محصول بخش خدماتی بوده‌است. با اینکه تولیدات کشاورزی آمریکا حدود ۱٪ تولید ناخالص ملی این کشور است، همین سطح تولید حدود ۶۰٪ کل تولیدات کشاورزی جهان را تشکیل می‌دهد.

اما این کشور بزرگ با داشتن اینهمه افتخارت جهانی به دست فردی هدایت می گردد که هر چند از دید ما ایرانی¬ها کمی سبک مغز است، اما به واقع او فردی موفق در عرصه تجارت شخصی خود می باشد و اقتصاد امروز آمریکا متاثر از تکنیکهای اقتصادی اوست. هرچند به دید ما در رفتار اجتماعی مضحک به نظر می¬رسد اما در تئوریهای اقتصادی می توان او را سرآمد تئورسین های موفق دانست. در رفتار اجتماعی خصوصیاتی همچون خودشیفتگی، ناسازگاری و بزرگنمایی نتایج تحقیقات روان شناسی شخصیت دونالد ترامپ است. اما در مورد رفتار اقتصادی او یک سوپر من است که شاید اقتصاد بدهکار آمریکا را طی این چند سال نجات داده و به تبع آن اقتصاد اروپا هم نجات یافته است.

بارها گزارش¬های متعددی از بدزبانی و سخنان توهین آمیز ترامپ علیه مخالفانش منتشر شده است. گفته شده، ترامپ در گردهمایی خود مخالفانش را با بدترین و رکیک ترین الفاظ مورد حمله قرار داده و از حامیانش می¬خواهد که آنان را از مراسم بیرون بیندازند. او خبرنگاران و روزنامه نگارانی را که علیه اش مطلب می نویسند نفرت انگیز و بازنده می خواند. به عبارتی ترامپ همه چیز را در نفع خود می¬داند و در این راه اگر عده¬ای، یا قومی، یا ملتی نابود گردد، مهم نیست فقط اهداف اوست که مهم است! جایگاه ترامپ با داشتن منابع مالی و بکارگیری قوای نظامی آمریکا همواره ایمن است اما هر کسی که این امکانات را ندارد زیر افکار و رفتار او له می گردد.

حال چرا ما به دنبال ارتباط رفتار ترامپ آمریکایی با ترامپهای داخلی می گردیم؟! دونالد ترامپ که این روزها بعنوان اسطوره عجایب مطرح است، هر روز یک سخن عجیب یا حرکاتی خلاف عادت و رسم عمومی از او سر می زند، که این امر از او شخصیتی ناهمگون ساخته است که رفتار اقتصادی او با رفتار اجتماعی او سازگارنیست، هرچند می دانیم که او از لحاظ اقتصادی فکری پویا و منحصر به فرد دارد و زندگی نامه و شواهد تجارت ترامپ در دنیا دلیلی بر این مدعاست و اگر منحصر بفرد نباشد جزء افراد کمیاب است.

پس اگر ترامپ ایده ای اقتصادی بیان نماید نمی توان سریعاً به تفکر و تعقل او شک کرد چرا که تجربیات و روزمه او در ارائه راهکارهای اقتصادی در تجارت شخصی او هویداست. هر چند اگر در مورد رفتارهای اجتماعی حرکتی ناشایست انجام دهد این امر جزء بدیهیات زندگی ترامپ است و بیشتر مضحکه بودن رفتار ترامپ که باعث ایجاد پدیده ترامپیسم شده است از روی رفتار اجتماعی اوست نه ایده های اقتصادی! چه بسا اگر پدیده ترامپیسم از رفتار اجتماعی به سمت رفتار اقتصادی پیش رود رخدادهای فاجعه آمیزی بوجود می آید. اما نکته جالب اینست که ایده¬های ترامپ در اقتصاد آمریکا از مقوله ترامپیسم نیست!.
در ایران متاسفانه رفتارهای ترامپیسم اعم از خودشیفتگی، خودبزرگ بینی، تصمیمات عجولانه و دستوری، عدم توجه به قشر آسیب پذیر، یکطرفه دیدن و مال خود دیدن منافع و ثروت ملی، هزینه کردهای بی منطق در دیپلماسی سیاسی، ضعف در نشان دادن تصویر بهتر از شخصیت واقعی کشور به جهان و دهها اتفاق دیگر باعث عقب ماندگی و مضحکه قرار گرفتن نظام اقتصادی کشور در بین کشورهای درجه چندم جهان شده که آمار ضعیف ترین پول جهان هم تبلور همان ایدئولوژی و نظام اجرایی است.

عملاً ظرفیت‌های اقتصادی ایران که همواره در دولت‌های هاشمی و خاتمی محور اصلی دیپلماسی قرار می‌گرفت، در دولت احمدی‌نژاد کارساز نبود و از همان زمان مشخص شد که محور دیپلماسی ایران با غرب باید تغییر کند. این ضرورت تغییر را در دوره مذاکرات هسته‌ای تیم جلیلی با غرب شاهد بودیم. نزدیک به 6 سال مذاکره عملاً هیچ دستاوردی برای برون‌رفت ایران از تحریم و قطعنامه‌های تنبیهی سازمان ملل و غرب نداشت. بعد از آن هم هرچند تیم ظریف و دولت روحانی سعی در ایجاد دیپلماسی جدید داشت و با آن تا حدودی موفق بود و منجر به توافقات برجام شد اما همواره تیم ایران سعی می‌کرد از امتیازها و ظرفیت‌های اقتصادی کشور بهره بگیرد اما غرب از لحاظ نیاز اقتصادی به ایران به استغنا رسیده بود و امروزه هم با تحریم جدید آمریکا و خارج شدن آن از برجام جذابیت اقتصاد ایران برای اروپایی¬ها زیاد نشده است. بنابراین برگ برنده ایران که شوآف پتانسیل های طبیعی در جذب سرمایه گذاری خارجی بود، عملاً بی‌فایده بوده است.

با آنکه ورود ظرفیت‌های اقتصادی ایران به بازار می‌تواند هزینه‌ها را کاهش و اقتصاد ایران را بهتر کند، اما با 4 سال غیبت ایران در بازار انرژی در سالهای گذشته عملاً اتفاق خاصی روی نداد. بنابراین محور مذاکرات ایران با جهان غرب باید از ظرفیت اقتصادی به ظرفیتهای دیپلماسی سیاسی و تعاملات ایدئولوژیکی تغییر یابد. این نکته را می‌توان از تغییر رفتار عربستان‌سعودی پس از برجام شاهد بود. در حقیقت یکی از مشکلات ایران این است که منافع ملی آن به منافع کشورهای دارای قدرت به‌صورت کامل گره نخوره است و اقتصاد نسبتاً بسته ایران عملاً این منافع مشترک را کمتر و محدودتر کرده است. ما نیاز داریم منافع مشترکی میان ایران و قدرت‌های اصلی ایجاد کنیم و طبیعتاً مسیر اصلی این هدف از جاده اقتصاد می‌گذرد اما باید ایدئولوژی و سیستم مدیریت جدیدی در این راه داشته باشیم.

حال در این بحران زمانی افرادی با تفکر و تعقل شخصی و حزبی سعی در نجات اقتصاد ایران دارند که متاسفانه این تفکرات شخصی پدیده ترامپیسم داخلی را طی یکسال اخیر بصورت صعودی توسعه داده است. دخالتهای بی دلیل دولت و یا بعضاً شخصیتهای سیاسی و دولتی بصورت جزیره¬ای در اقتصاد کف بازاری که متولیان آن عامه مردم می¬باشند، دخالت در تناسبات عرضه و تقاضا که باز هم متولیان آن نیازی به دخالت دولت نمی¬بینند، حکم دستوری قیمت ثابت ارز و دخالت در کاهش نرخ ارز و تعطیلی صرافیها که جز افزایش چندبرابری نرخ ارز و افزایش فساد جدیدی با شکل جدید را به همراه نداشت، مفتوح نمودن پرونده¬های فساد مالی در قوه قضاییه با وجود میلیونها پرونده قبلی از سر ممنوعیت ارز آزاد و دریافت رانت گونه ارز دولتی و افزایش بار فکری و مالی به دستگاه قضا و عامه مردم و تاثیر پذیری زندگی روزانه ملت از تشنج¬های اقتصادی، افزایش جلسات هم اندیشی و قانون گذاری پارلمانهای مجلس و دهها اتفاق بی اثر و پر هزینه از تصمیم گیرهایی با ایدئولوژی ترامپیسم در کشور سناریوی جدید اقتصادی را کلید زده است.

آیا وقت آن نرسیده که جور دیگر ببینیم و در راستای ایجاد یک سیستم اصولی در مدیریت کشور تفکر نمائیم؟! اگر ایده ها و نظرات ترامپیسمی برخی از شخصیتها تا کنون سازنده بود روند رو به رشدی را شاهد بودیم اما به واقع این ایده ها کار ساز نیست و اگر مقام معظم رهبری تاکید به وقوع جنگ اقتصادی دارند، با این ابزار و سلاح های فکری مندرس شده ترامپیسم های داخلی نمی¬توان به جنگ اقتصادی رفت و پیروز بیرون آمد. کشور ما از نبود نظام سیستماتیک در همه بخش ها رنج می برد بنابراین با روی کارآمدن هر فرد وابستگی شدید به تصمیمات فردی و حزبی جای خود را به نظام یکپارچه سیستماتیک می دهد و تصمیمات فردی جای خود را به قانون¬مداری و همگرایی فکری می دهد.

پدیده ترامپیسم هر چند از رفتارهای اجتماعی ترامپ نشات گرفته اما در اداره نظام اقتصادی آمریکا جایی ندارد و شاید افکار ترامپیسم هم تحفه ای غربی برای دول جهان سومی است که واردات آن کمر تفکر و تعقل داخلی را بمانند صنعت داخلی شکسته است. پدیده ترامپیسم نه تنها در بخش دولتی بلکه در بخش خصوصی هم نفوذ داشته و انگار یک عده جز با این افکار، کارهایشان پیش نمی رود و منافعشان تامین نمی¬گردد!. در میدان نبرد اگر جدیدترین امکانات و ابزار را داشته باشید ولی توان مدیریت آن را نداشته باشید با یک تاکتیک نظامی حریف، آخرین داشته¬هایتان تنها جانتان خواهد بود و در این جنگ اقتصادی اگر رئیس جمهور مردم را امید به گشنه نماندن می دهد یعنی تاکتیکی نداریم و تنها جانمان بقای بودنمان است.

تنها راه نجات از این جنگ اقتصادی ورود افراد خوشفکر، پویا و دنیا دیده بدور از هرگونه ایدئولوژیهای ترامپیسمی است که در بین هشتاد میلیون ایرانی کم هم نیستند و فقط پشت درهای تفکرات ترامپیسمی برخی سیاستمداران، آقازاده¬ها و لابی¬های خویشاوندی گیر افتاده¬اند.

دکتر علی غنی زاده ضرغامی
عضو اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران
تاریخ انتشار : شنبه ۲۳ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۹
کد مطلب: 44208
 
مرجع : اتاق بازرگانی تهران