گروه صنایع معدنی فولاد
 
توصیه‌های سزار
چشم‌انداز صنعت فولاد ایران در گفت‌وگو با مدیرعامل دانیلی
گروه صنایع معدنی >فولاد - مدیرعامل 71ساله کمپانی دانیلی که حدود هفت سال است هدایت این شرکت بزرگ طراحی و ساخت کارخانه های فولاد را بر عهده دارد، در میانه هفته گذشته برای شرکت در چهارمین همایش چشم انداز صنعت فولاد و معدن ایران به تهران آمد تا هم از آخرین وضعیت صنعت فولاد ایران و نظرات فعالان این حوزه آگاه شود و هم با مدیران دفتر تهران شرکت دانیلی دیداری تازه کند.
به گزارش ماين نيوز، «جیانپیترو بِنِدِتی» نگاه کاملاً مثبتی به ظرفیت های عظیم صنعت فولاد ایران دارد و مطمئن است که با کمی اصلاحات در قوانین و مقررات فضای کسب و کار و کاستن از بوروکراسی موجود و توجه ویژه مسوولان اقتصادی کشور، حکمرانی صنعت فولاد منطقه در چنگ ایران خواهد بود.

دانیلی در بین سه شرکت بزرگ دنیا در ساخت کارخانه های فولاد و ماشین آلات این صنعت به تازگی احداث کارخانه ای در اصفهان را آغاز کرده که فاز اول آن در نیمه دوم سال بعد به بهره برداری خواهد رسید. بندتی یک ایتالیایی تمام عیار است؛ خوشپوش، مرتب و البته بسیار خوش صحبت. در هنگام صحبت دائم جنب و جوش دارد و سعی میکند همه حرفهایش را با حرکت دستهایش نشان دهد، سوت میزند، میخندد، قهقهه میزند و چندین بار در طول گفت وگو سعی می کند کلمه انشاءالله را بگوید؛ به خصوص وقتی که از آینده و اقدامات دولت ایران صحبت میکند. میگوید نظراتش را به وزیر صنعت انتقال داده و به شوخی ادامه میدهد که اگر لازم باشد حاضر است به خود حسن روحانی هم بگوید. به باور او مزیتی که ایران در صنعت فولاد دارد مساله ای نادر است و دو تا سه کشور بیشتر در جهان نیستند که چنین ظرفیت بالایی داشته باشند.

مدیرعامل و رئیس هیات مدیره یکی از بزرگترین کمپانی های ساخت کارخانجات و ماشین آلات فولادسازی دنیا در تهران است. دوست دارم انگیزه اش از این حضور را بدانم.

یعنی همان اول کار بیایم و استراتژی شرکت دانیلی را رک و راست بگویم؟ (خنده). من برای شرکت در همایشی که برای بررسی وضعیت صنعت فولاد و آینده آن در تهران ترتیب داده شده دعوت شدم و با توجه به اینکه در پیش بینی هایمان وضعیت خوبی برای فولاد ایران متصور هستیم، به اینجا آمدم. از طرفی میدانید که شرکت دانیلی در تهران دفتر دارد و اینطور نبوده که حضور ما در ایران ناگهانی و غیرمنتظره باشد. شرکت دانیلی در منطقه آسیا و خاورمیانه فعال است و ایران احتمالاً خاص ترین کشور در این منطقه برای ما باشد. صنعتی که شرایط رشدش آماده و فراهم است و تنها نیازمند توجه ویژه و اراده محکمی برای بهبود این صنعت است. محاسبات و پیش بینی های ما آینده درخشانی برای این صنعت در ایران نشان میدهد و باید ببینیم تا چه اندازه میتوان این پیش بینی ها را در عرصه عمل به واقعیت تبدیل کرد.

همین امروز شنیدم که قرار است کارخانه ای جدید در اصفهان راه اندازی کنید. درست است؟ فکر میکنید کارخانه ای که برای فولاد ایران احداث کنید چه اندازه جای پیشرفت داشته باشد و بتواند به غیر از بازار داخل به کشورهای منطقه هم صادرات داشته باشد؟ یا طراحی این کارخانه صرفاً با دید تامین نیاز داخل است؟

ما زمینی را که باید کارخانه در آن احداث شود خریداری کردیم و امور ابتدایی ساخت و ساز را پیش برده ایم. یعنی پی ریزی و گودبرداری های لازم و امور اولیه آن انجام شده است. طراحی کارخانه و برنامه ریزی های آن هم به طور کامل صورت گرفته و تقریباً کارهای زیربنایی آن تا پایان هفته بعد به اتمام میرسد. برابر برنامه ریزی ها امیدواریم فاز اول این کارخانه بعد از 12 تا 15 ماه راه اندازی شود. یعنی اگر از زمان آغاز پروژه در نظر بگیریم در نیمه دوم سال آینده باید بتوانیم فاز اول را به بهره برداری برسانیم. بازار محصولات این کارخانه در آغاز کار مشخصاً ایران است. چون ایران ظرفیت صنعتی بسیار بالایی دارد و در حال حاضر هم واردات بالایی در حوزه فولاد و صنایع وابسته آن دارد. بعد از تکمیل کارخانه و راه اندازی کامل آن فکر کنم حدود 40 تا 50 درصد محصولات آن در بازار ایران به فروش برسد و اما ناچاراً باید بازار منطقه ای را هم مدنظر قرار داد. ما امیدواریم این صنعت آینده شکوفایی در این منطقه داشته باشد و با تداوم سیاست خارجی کنونی ایران و کاهش تنش های سیاسی در دولت آقای روحانی خوشبین هستیم که ایران به سمت بهبود روابط بین الملل و در نتیجه افزایش تجارت خارجی و به ویژه صادرات فولاد حرکت کند. از طرفی خود ایران هم در مسیر صنعتی تر شدن قرار خواهد گرفت چرا که جمعیت جوان و تحصیلکرده در آن قابل توجه است. در نهایت اگر منطقه خاورمیانه از تنش های فراوانی که دارد خلاص شود و اوضاع آرامتر شود ایران میتواند صادرات خوبی به کشورهای منطقه مثل قزاقستان، افغانستان و... داشته باشد. چرا که نه؟ ایران با کشورهای منطقه یک تفاوت ویژه دارد و آن هم حضور متخصصان و مهندسان فراوان با قابلیتهای بالاست. این حرف را به این خاطر که اکنون در ایران هستم و فعالیت میکنم، نمیگویم. همه میدانند ایران نیروهای حرفه ای زیادی دارد.

در حال حاضر در چه کشورهایی غیر از ایران فعال هستید؟

مرکز شرکت دانیلی در ایتالیاست اما علاوه بر آن در کشورهای اروپایی مثل آلمان و سوئد هم فعالیت میکنیم. صنعت فولاد در تمام دنیا رو به گسترش است و تقاضای آن نیز روزافزون است. در آسیا هم علاوه بر ایران در چین، هند، ویتنام و تایلند کار میکنیم. یک کارخانه جدید هم همین ماه در روسیه افتتاح کردیم. هنوز برای احداث کارخانجات فولاد در کشورهای مختلف ظرفیت بالایی وجود دارد و فعالیتهای ما هم بسیار گسترده است. از استخراج سنگ آهن تا عملیاتی که در کارخانه باید صورت بگیرد تا تولید محصولات متفاوت با اشکال مختلف و کیفیت های مختلف باید اقدامات زیادی انجام شود و ما تقریباً تمام این کارها را انجام میدهیم.

گردش مالی دانیلی در سال چقدر است؟

حدود چهار میلیارد دلار است. بگذارید آمار دقیقتری از آنچه در شرکت داریم به شما بگویم. ما در سال مالی 2013-2012 توانستیم برابر پیش بینی هایمان جلو برویم و 78/2 میلیارد درآمد داشته باشیم. پیشبینی ما برای سال مالی 2014-2013 بهتر است و باید بین 8/2 تا 3 میلیارد یورو درآمد داشته باشیم که باید مورد محاسبه دقیق قرار بگیرد تا ببینیم چه اندازه موفق بوده ایم. در همان سال 2013-2012 درآمد قبل از بهره و مالیات (EBITDA) ما 5/277 میلیون یورو بوده و برای سال 2014-2013 این درآمد بین 270 تا 290 میلیون یورو تخمین زده شده است.

بزرگترین بازار خدمات شما کجاست و فکر میکنید در سال های پیشرو بیشتر فعالیت هایتان برای ساخت کارخانجات فولاد یا فروش ماشین آلات در کجای جهان باشد؟

منطقه خاورمیانه بازار بزرگ هدف ماست و به ویژه در ابوظبی و قطر بازار بزرگی داریم. بازار ایران هم هست. در حال حاضر در آفریقا هم بسیار فعال شدیم و در لیبی، مراکش و اخیراً نیجریه هم فعالیت داریم و در بازار این کشورها سهیم هستیم. قزاقستان و عراق هم جزو کشورهایی است که ما حضور خوبی در آنها داریم. از دید من این حضور در سالهای آینده با توجه به نیاز توسعه زیرساختها در منطقه و وجود کشورهای صاحب صنعت چون ایران تشدید خواهد شد.

در بین حرفهایتان گریزی هم به سیاست زدید و از کاهش تنشهای سیاسی گفتید.

نه! من اهل سیاست نیستم. میخواهید مرا به کشتن دهید (خنده). سوال سیاسی نپرسید.

سوال من هم مطلقاً سیاسی نیست. وقتی اختلافات موجود بین ایران و برخی کشورهای غربی برطرف شود و تحریمهای کنونی در اقتصاد ایران رفع شود کمپانیهای بزرگی هستند که میخواهند وارد بازار ایران شوند. استراتژی شما برای رقابت با آنها چیست؟

این مساله ماست و فکر میکنم توانایی رقابت با دیگر کمپانیهای خارجی را داشته باشیم. برای همین است که چند سالی است در ایران حضور داریم و دفتر باز کرده ایم. من روی حرفم با شماست. ببینید، از نظر من ایران نسبت به شانس بزرگی که خدا نصیبش کرده بی تفاوت است. ایران یکی از معدود کشورهای دنیا، شاید بین دو یا سه کشور است که هم سنگ آهن دارد و هم انرژی و هم مردم خوب. نخندید. این را حقیقتاً میگویم. قبول کنید. من در ابوظبی هم فعالیت میکنم و آنها را میشناسم. وضعیت تراژیک است در حالی که وضعیت شما مثل معجزه است. من میگویم مردم ایران خوب هستند چون با مردم کشورهای منطقه مثل پاکستان یا هند یا هر کشور دیگری متفاوتند و نیروهای متخصص و آگاه در داخل زیاد دارند. ایران از نظر استراتژیک کاملاً توانایی این را دارد که بازار سنگ آهن و فولاد منطقه را هدایت و رهبری کند. به ویژه در مورد کشورهای حوزه خلیج فارس که نیاز مبرمی به فولاد دارند. بازار محصولات فولادی حاشیه سود بسیار خوبی دارد. ایران باید به گونه ای جلو برود که نه تنها نیاز خودش را تامین کند که بتواند صادرات فولاد داشته باشد. شما به صادرات کم توجه میکنید. ترکها را ببینید. کشوری نیست که ترکها به آن صادرات نداشته باشند. حالا همین کشور ترکیه را با ایران در صنعت فولاد مقایسه کنید. به طور میانگین در 10 سال اخیر اگر بررسی کنیم تولید فولاد در ایران نسبت به ترکیه 100 دلار در هر تن سودآورتر است. دقت کنید یکصد دلار. چرا؟ چون هم سنگ آهن دارید و هم انرژی لازم برای تولید فولاد. اما ترکیه نه سنگ آهن دارد و نه انرژی. اما میبینید که در فولادسازی الکتریکی چقدر پیشرفت کرده اند و چقدر آهن قراضه میخرند تا در کوره های قوس الکتریکی فولاد تولید کنند. آنها بدون هیچ مزیت ابتدایی شروع به این کار کردند و جلو رفتند. چرا شما که مزیت دارید این کار را نکنید.

شما در ایران فعالیت دارید اما بدون شک با موانع و مشکلاتی در تجارت خودتان مواجه هستید. حتماً با نهادهای مختلف در ایران سروکار دارید و دچار گرفتاری هایی در کارتان هستید. این موانع و مشکلات چیست؟ فضای کسب وکار ایران را چگونه میبینید؟

شما در ایران یک مشکل بزرگ دارید. مثل همان مشکلی که ما در ایتالیا داریم: بوروکراسی. انجام هر کاری در کشورهای ما زمانبر است، هزینه زیادی میخواهد، آزاردهنده و خسته کننده است و این همه به خاطر بوروکراسی زیاد است. البته ایرانی ها مردم با صبر و تحملی هستند اما در نهایت این مانع باعث مشکل بزرگی در بهبود اقتصادی میشود. بوروکراسی نخستین قیدی است که باید از آن رها شوید. باید انرژی و استعدادتان رها باشد نه اینکه تلف شود. باید این کار را بکنید وگرنه زمان و هزینه زیادی از دست خواهید داد بدون اینکه به نتیجه رضایت بخشی برسید. به طور طبیعی در یک خانواده، شرکت یا جامعه 10 تا 15 درصد افراد، کسانی هستند که در هر شرایطی مثبت عمل میکنند چون تصمیم گیران خوبی هستند و میتوانند با سرعت بهترین تصمیم ممکن را بگیرند. بقیه افراد خانواده و مردم جامعه هم از آنها پیروی میکنند و این ستاره های چشمکزن را دنبال میکنند. بوروکراسی این استعدادها را از بین میبرد و کل جامعه را تنزل میدهد. ما هم در ایتالیا بوروکراسی پیچیده ای داریم. روزنامه های ایتالیایی در این مورد زیاد از من سوال میکنند و من همیشه میگویم بوروکراسی ایتالیا ما را دیوانه میکند. سیاستمداران ما همیشه زمان رای گیری به این مساله توجه میکنند و نسبت به آن انتقاد دارند اما بعد از اتمام انتخابات دوباره همه چیز را فراموش میکنند.

شما به عنوان یک پیمانکار و سرمایه گذار خارجی وارد ایران شده اید و فعالیت میکنید. نظرتان در مورد قانون سرمایه گذاری خارجی ایران چیست؟ آیا این قانون سرمایه شما را تا حد کفایت ایمن میکند؟


راستش این است که من نص قانون را نمیدانم. اما باید یک نکته بسیار مهم به شما بگویم. بسیار پیش آمده که کسانی از من پرسیده اند چرا در ایران فعالیت میکنم و گاهی هشدار داده اند و دائم میگویند شرایط آنجا چطور است؟ سخت نیست؟ چرا سرمایه ات را به ایران برده ای؟ چرا در آنجا کار میکنی؟ اما از دید من ایران همیشه بین معدود کشورهایی بوده و هست که اگر به تعهدتان پایبند باشید و کاری را که باید، انجام دهید دچار هیچ مشکلی نخواهید شد. شما پولتان را میگیرید و به هر آنچه شرط کرده بودید خواهید رسید. من زیاد به مبانی قانونی و حقوقی وارد نیستم اما میدانم اگر ایران در زمینه سرمایه گذاری قوانین خوب و محکم و شفافی داشته باشد مطمئناً سرمایه گذاران زیادتری جذب خواهد کرد. حداقل میتوانم در حوزه صنعت فولاد این قول را بدهم. چون همانطور که اشاره کردم تقاضای زیادی در منطقه وجود دارد و ایران نیز با داشتن سنگ آهن و انرژی بهترین شرایط تولید را داراست. شما میتوانید کارخانجاتی داشته باشید که ورق فولاد را به مشتریانی بدهید که اکنون از کشورهایی چون برزیل و استرالیا فولاد میخرند. این کار ارزش افزوده خوبی برای شما خواهد داشت. ما محاسبات زیادی در مورد این صنعت و جوانب مختلف آن انجام دادهایم. سرمایه گذاری در صنعت فولاد در ایران برابر محاسبات ما میتواند تا چهار برابر سرمایه گذاری سود داشته باشد و این بسیار عالی است. پس حداقل میتوانم بگویم که در حوزه صنعت فولاد هیچ مشکلی برای سرمایه گذار خارجی وجود ندارد و علاوه بر وجود بازار خوب و مواد اولیه در دسترس، قوانین و مقررات هم نسبتاً شفاف و مناسب است. اما همیشه جای بهبود هست.

رابطه کاری شما با شرکتهای ایرانی چطور است؟ آیا به مشکلی با آنها برخورد کرده اید یا اینکه از کار با آنها رضایت دارید؟

ما با شرکتهای ایرانی رقابتی نداریم و بیشتر همکاری میکنیم. در بازار رقابت وجود دارد و در نهایت کسی که کاراتر باشد موفقتر خواهد بود. ولی در واقع رابطه ما با شرکتهای ایرانی بسیار خوب است و ما دوستان زیادی در ایران داریم که در شرایط سخت به ما کمک کرده اند. من نیز متعهد به جبران هستم گرچه نمیدانم واقعاً توانایی این را دارم یا نه. اما امیدوارم و اکنون هم زمان مناسبی است که برای مردم خوب ایران کاری بکنیم. روند حرکت یک جامعه و حتی زندگی شخصی خود ما یک خط مستقیم و صاف نیست و مثل حرکت سینوسی، بالا و پایین های زیادی دارد. از دید من حداقل 10 سال پیشرو برای ایران مسیر رو به بالایی خواهد بود. این شرایط مرا متقاعد کرد که بیشتر از قبل کار کنم و برای راه اندازی یک کارخانه در ایران دست به کار شوم.

انگار نگاه شما به آینده صنعت فولاد بسیار مثبت است. چشم انداز صنعت فولاد در دنیا و البته ایران را چگونه میبینید؟

اقتصاد دنیا چند سالی گرفتار بحران بود و این اثر زیادی روی صنعت فولاد هم گذاشت. سال گذشته از نظر مالی برای شرکت های فعال در حوزه صنعت فولاد چندان خوب نبود و تنها شرکت های بسیار موفق یا به قولی قهرمانان این صنعت توانستند سود رضایت بخشی به دست بیاورند. وضعیت شرکت ما نیز رضایتبخش بود. در سال جاری وضعیت کمی بهتر است. به صورت استعاری که در نظر بگیرید بعد از سلام علیک تلفنی آقای روحانی و آقای اوباما وضعیت صنعت در ایران هم بهتر شده چون ثبات و امید بیشتری به وجود آمده است. از نظر من امروز شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری در صنعت فولاد ایجاد شده و این مساله تنها مربوط به ایران نیست و در اغلب مناطق دنیا این گونه است. در مورد چشم انداز صنعت فولاد ایران باید بگویم اگر مقدار کمی تعدیل و اصلاح در سیاستهای نظام حاکم اقتصادی و سیاسی صورت بگیرد بدون شک میتوان حکمرانی فولاد منطقه خلیج فارس را به نام ایران زد. ایران خواهد توانست فولاد و محصولات فولادی بسیار بیشتری صادر کند و من مطمئنم این کار شدنی است. اولین گام توسط متخصصان این صنعت نیز در حال برداشته شدن است. من در همایش صنعت فولاد اطلاعات جامع و کاملی دریافت کردم و دیدم چگونه کارشناسان صنعت فولاد به خوبی تصویری واقعی از وضعیت کنونی صنعت ایجاد کرده اند. یعنی قدم اول را برداشته اند. این اولین باری بود که من در ایران دیدم چنین تصویر کاملی وجود دارد و از این بابت خوشحال شدم. حالا امیدوارم مسوولان صنعت ایران به ویژه وزیر صنعت با نگاه به این تصویر از وضعیت فولاد ایران، میزان تولید محصولات مختلف، صادرات و واردات و مواد اولیه بتوانند برنامه ریزی درستی داشته باشند و چشم انداز خوبی برای فولاد ایران رقم بزنند. مجموعه ای از بایدها و نبایدها تدوین کنند تا بتوانند تولید فولاد ایران را جهش دهند. ایران میتواند در شش تا هفت سال آینده تولید فولاد خود را دو برابر کند و به 40 میلیون تن برساند. این تخمین من است اما ایران میتواند این قدم بزرگ را بردارد. من دو سال قبل دیداری با برخی مسوولان داشتم و به آنها توضیح دادم که صادرات فولاد به کشورهای حاشیه خلیج فارس تا چه اندازه میتواند برای ایران درآمدزا باشد. لازمه اش این است که شما رابطه تان را با کشورهای این منطقه بهبود ببخشید. چرا که شما محصولی تولید میکنید که بسیار مورد نیاز و مطلوب آنهاست و این کشورها اکنون دارند محصولات فولادی را از چین و استرالیا میخرند و از راهی دور به کشورشان حمل میکنند در حالی که فاصله آنها با شما بسیار اندک است و به راحتی میتوانند از بندرعباس فولاد را به کشورهایشان حمل کنند. این دید من است. گرچه ممکن است برخی بگویند اشتباه است.

دید شما در مورد چین چیست؟ چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرف کننده فولاد در دنیا نقش عمده ای در این صنعت و بازار آن دارد؟

همه از توقف رشد اقتصادی چین میترسند چون توقف رشد چین به معنای توقف کسب وکار بسیاری از مردم است. اما به هر حال چین هنوز هم رشد نسبتاً خوبی دارد. فکر نمیکنم این رشد متوقف شود. البته درست است که در سال گذشته رشد آنها نسبت به قبل بسیار کم شده بود و آنها از رشد نزدیک به 9درصدی به رشد نزدیک به سه درصدی رسیدند اما در نهایت هنوز هم رشد مثبت دارند. چینی ها بسیار زرنگ هستند. آنها معادن سنگ آهن دارند اما چندان استفاده ای از آن نمیبرند چون هزینه استخراج آن برایشان بالاست و سنگآهن گران درمیآید. اما در ایران هزینه استخراج بسیار پایین است. در صورت استخراج، قیمت سنگ آهن برای چینی ها هر تن حدود 100 دلار خواهد بود در حالی که میتوانند با قیمتی حدود 30 دلار و کمی بالاتر از ایران سنگ آهن بخرند. پس تا زمانی که قیمت سنگ آهن کمتر از 100 دلار در هر تن باشد آنها سنگ آهن شما را میخرند و فولاد تولید میکنند و به خودتان میفروشند. تا زمانی که قیمت به بالای 100 دلار برسد و آن وقت سراغ منابع خودشان میروند. البته شما در آینده مشتریان خوب دیگری مثل افغانستان برای سنگ آهن خواهید داشت. معدنی بزرگ مثل سنگان خواف را در نزدیکی افغانستان دارید که کیفیت سنگ آهن آن بالاست و مشتری زیاد دارد. گرچه شاید بهتر باشد بتوانید محصولات فولادی تولید کنید و بفروشید تا سنگ آهن.

قیمت نفت مورد تهدید اکتشاف جدید آمریکا قرار گرفته و با ورود نفت و گاز شیل به بازار مصرف کننده بزرگی چون آمریکا و کم شدن نیاز او به بازار جهانی، قیمت نفت تحت تاثیر قرار گرفته است. بازار فولاد چگونه خواهد بود؟ فکر میکنید با توجه به صنعتی شدن جوامع اقبال بیشتر با تولیدکنندگان نفت خواهد بود یا فولاد؟ فولاد را خطری تهدید خواهد کرد؟

ببینید بازار فولاد بسیار متکی به رشد است، یعنی افزایش و رشد زیرساختها. شاید بهتر باشد من زیاد وارد این حوزه که تخصص اصلی من نیست نشوم ولی معتقدم تولید نفت و گاز شیل اثر درازمدت و چندان زیادی بر بازار نفت و حتی بازار فولاد نخواهد داشت. اثر تولید گاز شیل در آمریکا بر بازار نفت بیشتر سیاسی است تا واقعی و در حال حاضر تغییر چندانی ایجاد نکرده است. در مورد بازار نفت همچنان مسائل سیاسی منطقه خاورمیانه و رقابت حرف اول را میزند و مولفه های اثرگذارتری است. اما هنوز و در آینده بازار انرژی به خاطر نیاز جهانی پررونق خواهد ماند. در مورد فولاد هم باید بگویم رشد جوامع نیاز به فولاد را بالا نگه خواهد داشت. هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه نیاز فراوانی به فولاد دارند و اگر در نظر بگیرید در آینده شرایط بهبود یابد و کشورهای فقیر و توسعه نیافته هم بخواهند وارد فرآیند رشد شوند باید زیرساختهای زیادی ایجاد کنند که همه این عوامل نشاندهنده افزایش نیاز به فولاد در جهان است. حالا ممکن است بگویید ایالات متحده که به گاز ارزان قیمت شیل دسترسی دارد میتواند در بازار فولاد وزنه مهمی شود که باز هم احتمال کمی در این مورد وجود دارد چون آنها سنگ آهن ندارند. باز باید برگردم به ایران. اگر شما از معادن و کارخانجاتی که دارید منطقی استفاده کنید هیچ کشوری نمیتواند با شما رقابت کند. چون بهره مندی شما بالاست. به این نکته توجه کنید. کار محیرالعقول و غیرممکنی نیست. معادن غنی و سنگ آهن باکیفیت دارید، کارخانجات تولید فولاد دارید و میتوانید بیش از این هم احداث کنید، گاز ارزان هم در دسترس شماست. بعد فکر میکنید کشوری هست که توانایی رقابت داشته باشد؟ چین سنگ آهن شما را میخرد و تنها مزیتی که نسبت به شما دارد کارگر ارزانتر است. شما به راحتی میتوانید در بازار اتحادیه اروپا با دیگر سهامداران بازار رقابت کنید. کره جنوبی حریف سرسختی است اما هیچ یک از شرایط خوب شما را ندارد. ایران در گام اول باید ظرفیت هایش را به خوبی بشناسد و به صورت مدون درآورد. در مرحله دوم باید تیمی از کارشناسان و متخصصان این صنعت که فعال هستند تشکیل دهد تا برنامه ای برای صنعت فولاد بنویسند و مشخص کنند که مثلاً در شش ماه آینده، در سه سال آینده و همین طور مثلاً در پنج سال آینده چه اقداماتی باید انجام شود؛ و بعد حتماً به این برنامه ریزی عمل شود. من نامه ای به وزیر صنعت شما نوشته ام و نظراتم را گفته ام. من در این صنعت فعالیت میکنم و در دیگر کشورها هم حضور دارم. باور کنید شما هزینه و زمان زیادی را تلف میکنید. فکر میکنم این را باید به خود آقای روحانی بگویم (خنده). ببینید متاسفم که این را میگویم اما ایران بسیار شبیه به ایتالیاست (قهقهه). ایران و ایتالیا در برخی موارد کاملاً شبیه هستند؛ مثلاً در سرعت انجام کارها. بوروکراسی قاتل سرعت و نوآوری ماست. برخی موانع دیگر نیز حاصل نوع دموکراسی ماست. مثال میزنم. ما در ایتالیا میخواستیم خط انتقال برق برای کارخانجات کوچک فولاد بکشیم. تیرهای برق آماده شده بود تا نصب شود. اما تعدادی از کشاورزان بدون توجه به اینکه این کار چقدر میتواند برای همه جامعه مفید باشد نسبت به این مساله اعتراض داشتند. فولادسازهای کوچک مدتها با این مساله مواجه بودند و نمیتوانستند برای کارخانه هایشان برق بکشند. حدود 10 سال طول کشید تا توانستند معترضان را قانع کنند و کار تکمیل شود. به هر حال این هم یک مشکل است دیگر. در این مدل دموکراسی پیش میآید. نسبت به ایتالیا میدانم مشکل کجاست. در ایتالیا این مشکل وجود دارد که بعد از موسولینی، قانون اساسی به گونه ای تدوین و تصویب شده که هیچکس نمیتواند تصمیم بگیرد. یکی از مشکلات بزرگ کنونی ما تغییر قانون اساسی است. حتی نخست وزیر هم نمیتواند تصمیمات زیادی بگیرد. این برای نظام حاکمیتی ما یک مشکل است. میدانید که زمینه ساز ایجاد گروههای مافیایی هم شده است. یعنی برای من به عنوان رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت دانیلی با حقوق سالانه 664 هزار دلاری راحتتر است که یک ماشین گرانقیمت بخرم و راننده داشته باشم و دستور بدهم تا اینکه بخواهم صنعت را گسترش دهم و کار اقتصادی صحیح انجام بدهم. شما هم کمابیش مشکلاتی در زمینه قوانین و مقررات دارید که خودتان باید منشاء آن را پیدا کنید. اما انشاءالله این مشکلات را برطرف خواهیم کرد. هم ما در ایتالیا هم شما در ایران میتوانید این مشکل را حل کنید. اکنون هم در ایتالیا و هم در ایران اراده خوبی برای اصلاحات وجود دارد و این میتواند به فضای کسب وکار و رونق اقتصادی در دو کشور کمک زیادی بکند. رونق اقتصادیای که برای همه مردم شرایط بهتری ایجاد کند.

گفت وگو از : رضا طهماسبي
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۴۳
کد مطلب: 4409
 
۱ نظر
مرجع : تجارت فردا
 


گفت و گوی بسیار خواندنی و آموزنده ای بود. ممنونم (86)
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۱۲-۰۷ ۲۱:۳۲:۲۶