گروه صنایع معدنی فولاد
 
عدم توازن در زنجيره توليد فولاد
گروه صنایع معدنی >فولاد - كسري سنگ آهن در آينده چگونه جبران خواهد شد؟
 
به گزارش ماین نیوز، نگراني هايي مبني بر ضعف روند سرمايه گذاري در چرخه اکتشافات معدني و زنجيره فولاد در شرايطي مخابره مي شود که برخي معتقدندفولادسازان تا دو سال آينده ممکن است به واردکننده گندله و کنسانتره سنگ آهن تبديل شوند. مهرداد اکبريان، رئيس انجمن سنگ آهن در اين باره اخيرا گفته است: در افق ۱۴۰۴ ايران بايد ۱۶۰ ميليون تن سنگ آهن توليد کند که بعيد است به اين عدد برسيم؛ چراکه فرآيند اکتشاف سنگ آهن تا توليد محصول با ارزش بالا زمانبر است. اما به چه دلايلي ايران ممکن است به واردکننده سنگ آهن تبديل مي شود؟

کارشناسان صنعت سنگ آهن، در اين باره مساله مواد اوليه را در سال هاي پيش رو بسيار مهم عنوان مي کنند و در اين باره بر اين باورند در سال هاي آتي کشورهايي در بازار جهاني و عرصه توليدات داخلي به توسعه و رشد دست پيدا مي کنند که در روند حکمراني زنجيره سنگ آهن و فولاد دچار يک توازن ساختاري و فکري باشند؛ موضوعي که ضعف سرمايه گذاري مناسب در حوزه معدني ايران را روشن مي کند، چنانچه معدن کاران ايراني در سال هاي گذشته تمرکز خود را بيشتر روي چرخه پايين دست مواد اوليه اعم از کنسانتره و گندله گذاشته اند و از چرخه بالادست توليد که همان روند اکتشافي معادن اما به شيوه متوازن است جامانده اند.

اين در حالي است که سرمايه گذاري ها در حوزه معادن سنگ آهن و روندهاي اکتشافي، سرمايه گذاري پرريسکي محسوب مي شود که مغفول مانده است. سجاد غرقي عضو هيات نمايندگان اتاق بازرگاني ايران در توضيح فرآيند اکتشافي سنگ آهن و دستيابي به فولاد و همچنين درخصوص چرخه زنجيره فولاد به «دنياي اقتصاد» مي گويد: براي توليد يک تن شمش فولاد حدود ۶/ ۲ تن سنگ آهن با عيار ۴۵ درصد نياز داريم. از طرفي روش هاي توليد در اين باره متفاوت است. طبق روش کشورهايي مثل ژاپن، ترکيه، آلمان يا به طور کل کشورهايي که فولاد مرغوب و با کيفيت توليد مي کنند، اين کشورها از «آهن قراضه» براي توليد فولاد استفاده مي کنند. بنابراين کشورهاي عمدتا صنعتي که نرخ مصرف آهن بالايي دارند، عمده ظرفيت توليدشان از آهن قراضه اي است که در چرخه مصرف مجددا بازمي گردد و بخشي ديگر از مصرفشان از محل سنگ آهن پرعيار تامين مي شود.

اما درخصوص ايران بايد به روش دوم توليد فولاد اشاره کرد. ايران کشوري است که عمده تکنولوژي توليد فولادش مبتني بر ماده اوليه سنگ آهن و بر مبناي مزيت ذخاير و منابع طبيعي است که در داخل دارد، در اين باره براي توليد هر تن فولاد به حدودا ۸/ ۲ تن سنگ آهن نياز داريم که در توليد کلوخه، دانه بندي، کنسانتره و گندله اين نسبت ها کاهش پيدا مي کند. اين درحالي است که در افق ۱۴۰۴ يک برنامه توليد ۵۵ ميليون تني فولاد برنامه ريزي شده است. به اين ترتيب با احتساب ضريب ۸/ ۲ به عدد ۱۵۸ تا ۱۶۰ ميليون تن سنگ آهن نياز داريم. به گفته وي، از سوي ديگر حداکثر ظرفيت توليد سنگ آهن (که امروزه با ۱۵ درصد کمتر از اين ظرفيت به توليد مي پردازيم) حدود ۶۰ ميليون تن است، در اين باره چيزي در حدود ۱۰۰ ميليون تن در افق ۱۴۰۴، طبق برنامه پيش بيني شده کسري توليد سنگ آهن خواهيم داشت. اما با توجه به اينکه تحقق عدد ۵۵ ميليون تن ممکن است با اما و اگرهايي مواجه باشد سناريوي ديگري قابل طرح است.

به گفته غرقي، با توجه به نرخ رشد متوسطي که از دهه ۷۰ شمسي و با توجه به عواملي همچون نوسانات بازار، شرايط رونق و رکود، توان سرمايه گذاري دولت در زير ساخت و مواردي از اين دست در نظر گرفته شده است، نرخ رشد توليد فولاد به طور سالانه و متوسط چيزي در حدود ۸ درصد است. وي در ادامه با اشاره به اين موضوع که دستيابي به عدد ۵۵ ميليون تن توليد فولاد چيزي در حدود ۲/ ۱۱ درصد رشد سالانه صنعت فولاد را طلب مي کند، مي گويد اين روند واقع بينانه به نظر نمي رسد؛ چين در دهه ۷۰ ميلادي با ظرفيت توليد ۳۷ ميليون تن فولاد شروع به توليد کرد و از سوي ديگر نرخ رشد سالانه اش به طور متوسط ۹ درصد بود، لذا اگر ايران بخواهد از کشوري مانند چين هم سرعت رشد بيشتري داشته باشد، دور از ذهن است. اما اگر نرخ رشد حدود ۸ درصد را لحاظ کنيم، ظرفيت توليد واقعي مان در افق ۱۴۰۴ مي تواند حدود ۳۶ ميليون تن آن هم در حالت واقع بينانه رو به خوش بينانه باشد، اين موضوع مشروط به چند عامل است:

۱- براي توليد اين ميزان بازار داخلي داشته باشيم؛ به اين معنا که شاهد توسعه رشد داخلي کشور به ميزان نسبت حدود ۶/ ۲ باشيم.

۲-بازار صادراتي منطقه را در دست داشته و حفظ کرده باشيم که چيزي حدود ۱۸ تا ۲۰ ميليون تن از ميزان ۳۶ ميليون تن صادر شود.

در اين باره اگر اين موارد محقق شود مي توانيم به ميزان ۳۶ ميليون تن فولاد توليد کنيم. در اين باره اگر عدد ۳۶ ميليون تن را ضرب در ۶/ ۲ کنيم به عدد ۶/ ۹۳ ميليون تن مي رسيم که نشان دهنده رقم کسري قابل توجهي است. غرقي در ادامه سوالي را مطرح مي کند و آن اينکه براي تامين اين ميزان در بازه هاي زماني کوتاه، ميان و بلندمدت بايد چه کرد؟ در بازه زماني کوتاه مدت، راه حل تجاري است، يعني واردات سنگ آهن، کنسانتره و گندله. اين موضوع به اين معنا خواهد بود که در کوتاه مدت با کسري کنسانتره و گندله و بالطبع سنگ آهن مواجه خواهيم بود، اين روند دست کم يا در کمترين حالت به ميزان ۳۰ تا ۴۰ ميليون تن کسري سنگ آهن را گوشزد مي کند.

وي در پاسخ به اين سوال که در بازه زماني برنامه ۱۴۰۴ ميزان کسري ۴۰ ميليون تن سنگ آهن را چگونه مي توانيم جبران کنيم، گفت: بخشي از اين روند از طريق واردات جبران مي شود؛ اما واردات به دو دليل محدوديت هايي دارد:

اولين دليل، بنادر و زيرساخت هاي آن است، در واقع زيرساخت بنادر و کشتي ها به اندازه اي نيست که بتواند اين ميزان از واردات را جذب کند، چنانچه بنادر ظرفيت بالايي براي جذب اين ميزان از سنگ آهن ندارند، از سوي ديگر و علاوه بر ضعف سخت افزاري و ضعف در حوزه زيرساخت هاي لجستيکي داخل، زيرساخت هاي ديگر مانند حمل و نقل ريلي و زميني هم کفاف واردات ۳۰ تا ۴۰ ميليون تن را نمي دهد، طبق بررسي هاي انجمن سنگ آهن امکان ظرفيت وارداتي ما از طريق بنادر چيزي در حدود ۴ تا ۶ ميليون تن در بهترين حالت است که نصيب فولادسازان ساحلي خواهد شد.

دومين بحث، سرمايه گذاري داخلي است که دو مسير دارد، يک مسير کوتاه مدت و يک مسير بلندمدت است که در اين باره دولت مسير بلندمدت را شروع کرده و آن مربوط به «اکتشاف پهنه ها» مي شود؛ با اين حال همان طور که رئيس انجمن سنگ آهن هم توضيح داده، اکتشاف پهنه ها به اين معنا است که چند روند متناوب و پشت سر هم طي شود: يعني اکتشاف صورت بگيرد، به نقاط اميد بخش برسد، در ادامه نقاط اميد بخش را اکتشاف تفصيلي کنيم، اکتشاف تفصيلي منجر به ذخيره شود، فرآيند قانوني و ثبت آن انجام شود، اراضي تملک شود، زيرساخت ها، راه، آب و... فراهم شود، عمليات آماده سازي شروع شود و باطله برداري انجام شود. در واقع اين روند، فرآيندي است که يک دهه زمان مي برد تا آن معدن به بهره برداري برسد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۷
کد مطلب: 43645
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد