گروه معادن
 
شاهمیر در گفت‌وگو با ماین نیوز اعلام کرد:
افزایش بهره‌وری و کاهش بهای تمام شده دو هدف imms استرالیا در همکاری با معادن ایران
گروه معادن - مدیرعامل شرکت imms استرالیا گفت: هدف اصلی شرکت IMMS همکاری با شرکت‌ها و معادن ایران به منظور ارتقاء سطح بهره‌وری و کاهش بهای تمام شده محصول است.
 
خبرنگار ماین نیوز با اشکان شاهمیر مدیرعامل شرکت imms استرالیا گفت‌وگویی انجام داده که به شرح زیر است:

با تشکر از پذیرفتن این مصاحبه لطفا در مورد شرکت IMMS Australia کمی توضیح داده و بفرمایید از چه زمانی فعالیت شما در ایران آغاز شده است؟

شرکت IMMS در شهر پرت واقع در ایالت استرالیای غربی که مرکز معادن بزرگ و فعالیت‌های معدنی استرالیا می‌باشد، تاسیس شده است. هدف اصلی شرکت IMMS همکاری با شرکت‌ها و معادن ایران به منظور ارتقاء سطح بهره‌وری و کاهش بهای تمام شده محصول است. برای تحقق این هدف شرکت استراتژی اصلی خود را روی همکاری با معادن و شرکت‌های EPCM که در این زمینه فعالیت می‌کنند، قرار داده است. IMMS از طریق ارائه خدمات مهندسی، تامین تجهیزات خاص و ارائه خدمات مشاوره‌ای به دنبال تحقق این هدف است. ایده اولیه در سال 2015 شکل گرفت. اولین دیدار و سفر ما به ایران بعد از برداشته شدن تحریم‌ها بود. مطالعات و صحبت‌های اولیه از همان زمان آغاز شد. دسامبر 2016 در همایش معدن که توسط ایمیدرو برگزار شده بود، شرکت کردیم. صحبت‌های وزیر صنعت و ریاست ایمیدرو و بقیه مدیران و صنعتگران بخش معدن بسیار مثبت و به صورت یک فراخوان برای همکاری مشترک بود. تصویری که برای ما ایجاد شد حاکی از علاقه‌مندی زیاد برای سرمایه‌گذاری در بخش معدن (کل زنجیره)، انجام کارهای زیربنایی و بازسازی و افزایش بهره‌وری معادن فعلی بود.

شرکت IMMS چه خدمات و پیشنهاداتی برای ارائه به صنعت معدن ایران دارد؟

پیشنهاد و خدمات ما برای کاهش بهای تمام شده و ارتقاء بهره‌وری است. این موضوع می‌تواند در مورد یک پروژه جدید (Green Field) باشد و از طریق مهندسی و استفاده از تکنولوژی روز دنیا تحقق پیدا کند و یا می‌تواند در یک معدن در حال فعالیت بوده و تمرکز روی ارتقاء سطح بهره‌وری باشد. با دو مثال می‌توان بحث را بهتر مطرح کرد. مثال اول اینکه ظرفیت تولید و فروش سنگ آهن از ایالت استرالیای غربی از عدد 243 میلیون تن در سال 2006 به عدد 757 میلیون تن در سال 2016 رسید. بطور متوسط 12% رشد در سال و طی مدت یک دهه و تا سال 2019-2020 پیش‌بینی و هدف برای 830 میلیون تن در سال است. 82% از تولیدات ایالت استرالیای غربی به چین صادر شده است. اعداد فوق را مطرح کردم تا حجم عملیات ساخت معادن جدید، بهره‌وری و مدیریت تعمیر و نگهداری آنها را بتوان بهتر تجسم کرد. ایالت استرالیای غربی در زمینه افزایش ظرفیت تولید و فروش سنگ آهن به بازار بزرگ چین بسیار موفق بوده است. تشخیص فرصت به موقع بوده و فرصت را از دست نداده و بر موج ایجاد شده سوار شدند. تجربه بدست آمده در این سطح عملیات و در طی یک دهه گذشته چه در قالب مهندسی، تامین تکنولوژی و تجهیزات و مشاوره می‌تواند به ایران منتقل شود. مثال دوم اینکه در فوریه سال 2011 قیمت هر تن سنگ آهن 190 دلار بود. این قیمت در دسامبر سال 2015 به پایین‌ترین حد خودش یعنی هر تن 37 دلار رسید. طی 4 سال بطور مداوم قیمت سنگ آهن کاهش یافت. هزاران نفر کار خود را از دست دادند. بسیاری از معادن سنگ آهن از فضای کسب و کار خارج شدند. تنها شرکت‌هایی باقی ماندند که توانستند هزینه تمام شده خود را با همان سرعت پایین آمدن نرخ تجارت در بازارهای جهانی پایین آورند. تنها تعداد معدودی از شرکت‌ها با شتاب در جهت کاهش بهای تمام شده حرکت کردند. این شرکت‌ها بهای تمام شده را بیشتر از 100% کاهش دادند بطوریکه در حال حاضر بهای تمام شده آنها در حدود 27 تا 37 دلار در هر تن است. رشد سریع ظرفیت تولید همراه با کاهش هزینه‌ها و بهای تمام شده باعث موفقیت و بقاء شرکت‌های معدنی در بخش ایالت استرالیای غربی شده است. مجموعه مدیریت IMMS از مدیران موفق بخش معدن در استرالیا هستند و طی این ده سال با افزایش ظرفیت تولید و کاهش بهای تمام شده و افزایش سطح بهره‌وری همراه شرکت‌های موفق معدنی بخش استرالیای غربی بوده‌اند. پیشنهاد IMMS به بخش معدن ایران انتقال این تجربه، دانش و تکنولوژی است.

استراتژی IMMS برای کمک به کاهش بهای تمام شده چیست؟

از زوایای مختلف می‌توان به این موضوع توجه کرد: استفاده از اهرم افزایش تولید؛ افزایش تولید (با رویکرد اقتصادی) باعث کاهش بهای تمام شده خواهد شد. البته از این مولفه تنها در بازاری که تقاضا بیشتر از عرضه باشد می‌توان بهره برد. برای افزایش تولید (بدون تخصیص سرمایه) می‌توان روی سطح دسترسی کارکرده و آن را افزایش داد. همچنین می‌توان گلوگاه‌های خط را برطرف کرده و نرخ (t/hr) انتقال مواد را تا جایی که ممکن است افزایش داد.

به عنوان مثال بیایید به یک OPF (Ore Processing Facilities) تاسیسات تولید سنگ آهن توجه کنیم. در سال 8760 ساعت در تقویم کاری وجود دارد. سوال اینست که چند ساعت از این 8760 ساعت را بهره‌برداری می‌کنیم و با چه ظرفیتی (t/hr) در حال تولید در آن بازه زمانی قابل دسترس هستیم. مجموعه‌های خوب در ایران حدود 7200 ساعت در سال سطح دسترسی دارند. در حدود 10 میلیون در سال تولید می‌کنند. در نتیجه نرخ تولید آنها در حدود t/hr 1388 خواهد بود. حال می‌توان روی هر دو مولفه کار کرد. هم می‌توان سطح دسترسی را از 7200 ساعت در سال بالاتر برد و هم می‌توان نرخ تولید را از t/hr 1388 را افزایش داد. اگر سطح دسترسی را 1% ارتقاء داده و آن را به 7272 ساعت در سال برسانیم، این افزایش 72 ساعتی در نرخ t/hr 1388 معادل با 99936 تن در سال خواهد بود. فرض کنیم که قیمت سنگ آهن در بازار جهانی 60 دلار در تن باشد. این افزایش تولید برای شرکت 5,999,160 دلار در سال درآمد ایجاد خواهد کرد. اگر فرض کنیم که حاشیه سود خالص شرکت 15 درصد باشد، می‌توان گفت که ارتقاء 1 درصد سطح دسترسی معادل 899,000 دلار سود خالص برای شرکت دستاورد داشته است. (البته با فرض اینکه شرکت قادر به فروش محصولات تهیه شده باشد) هزینه ارتقاء و افزایش سطح دسترسی 1 درصد به مراتب کمتر از سود خالص کسب شده برای شرکت است. استفاده از اهرم کیفیت؛ فکر می‌کنم صنعت فولاد چین در حال حاضر مثال مرتبط و مناسبی برای بحث استفاده از اهرم کیفیت باشد. صنایع فولاد چین در حال به‌روز شدن و و استفاده از تکنولوژی جدید و کم‌آلاینده هستند. این صنایع احتیاج به آهن با کیفیت و عیار (Fe62%) بالاتری دارند. اگر یک تولیدکننده سنگ آهن دارای عیار Fe 58% باشد، بهای فروش محصول او در حدود 15 تا 20 درصد کمتر از قیمت بازار است. بنابراین حوزه دیگری که می‌توان در موردش کار انجام داد ارتقا کیفیت محصول خروجی است. مثال دیگر بحث رطوبت است و جریمه‌هایی که شرکت‌ها بابت بالا بودن درصد رطوبت در محصول خود پرداخت می‌کنند. برای هر دو این مولفه‌ها یعنی عیار محصول و رطوبت می‌توان کارکرد آنها را بهبود داده و تاثیر مالی آن بر تراز مالی شرکت مشهود خواهد بود. استفاده از اهرم کاهش هزینه‌ها؛ در این روش شما بطور خاص و متمرکز روی مواردی کار می‌کنید که هزینه‌ها را پایین خواهد آورد. ارتقاء بهره‌وری نیروی انسانی، کاهش مصرف آب و انرژی، کاهش هزینه‌های تعمیرات و نگهداری و کاهش هزینه‌های معدن. معادن در دنیا در مقایسه با OPFs (تاسیسات تولید سنگ آهن) هزینه‌های بالاتری دارند. هزینه یک OPF با ظرفیت 40 میلیون تن در سال در حدود 4-5 دلار به ازای هر تن است در حالی که هزینه معدن در حدود 10 تا 20 دلار به ازای هر تن است. برای کاهش بهای تمام شده در معادن معمولا مسائل ذیل را در نظر می‌گیریم.

طراحی معدن و نسبت باطله به مواد خالص (Strip Ratio) و حجم عملیات
جابجایی و حرکت ماشین آلات معدن (Equipment Utilization)
هزینه های تعمیرات و نگهداری
مصرف سوخت

چه رویکردی برای کاهش بهای تمام شده چیست و هزینه آن برای متقاضیان چه مقدار خواهد بود؟

رویکرد ما یک رویکرد چند مرحله‌ای است. در مرحله اول یک ارزیابی کامل انجام می‌شود. زمان این ارزیابی می‌تواند بین 1 هفته تا 3 ماه باشد که این امر بسته به پیچیدگی فرایند و صورت مساله دارد. در پایان این ارزیابی اولیه یک برنامه سه مرحله‌ای تدوین می‌شود. در این برنامه جامع جزئیات اجرایی در هر مرحله و منابعی (زمانی و مالی) که باید تخصیص داده شود مشخص می‌شود. شاخص‌های اندازه‌گیری موفقیت برای هر مرحله تعریف شده و اهداف تعیین می‌شود. در مورد هزینه‌های انجام این کار باید بگویم قطعا هزینه‌ها کمتر از میزان منافع بدست آمده خواهد بود. رویکرد مشابه یک طرح توجیه اقتصادی است. در صورتی که در ابتدای کار نتوان نشان داد که منافع حاصل از اجرای پروژه بیشتر از هزینه و منابع تخصیص داده شده است، دیگر دلیلی برای اجرای پروژه باقی نخواهد ماند.

چه حوزه و شرکت‌هایی می‌توانند از خدمات شما بهره ببرند؟


تمامی حوزه‌ها و صنایع امکان استفاده از خدمات ما را دارند اما تمرکز ما در حال حاضر روی بخش معدن آهن، مس، سیمان، زغال سنگ، طلا و روی است.

از نظر شما شرط لازم برای موفقیت در روند کاهش بهای تمام شده چه چیزی است؟

به نظر من شرایط لازم برای موفق شدن در مسیر ارتقاء بهره‌وری و کاهش بهای تمام شده عبارتست از؛

خواست، اعتقاد، حمایت و مشارکت بالاترین رده مدیران شرکت در پروژه

مشارکت و همکاری با گروه‌های تخصصی داخل سازمانی و خارج سازمان

ایجاد حس ضرورت نسبت به انجام پروژه و شتاب دادن به آن (Sense of Urgency)

توجه و تمرکز به مولفه‌های قابل کنترل با تشویق فرهنگ انجام کار و تحقق هدف و جلوگیری از ایجاد فرهنگ فرافکنی و بهانه‌تراشی

دیدگاه صنعت معدن ایران نسبت به این موضوع چیست؟

به نظر من چه در بخش خصوصی و چه دولتی اشتیاق بالایی وجود دارد. بخش خصوصی معدن بسیار علاقه‌مند است و کارهایی نیز انجام شده است.

در انتها اگر نظر و یا پیشنهادی دارید بفرمایید.

ما باید بطور مستمر و پرشتاب به منظور پایین آوردن بهای تمام شده و ارتقاء بهره‌وری کار کنیم. در حوزه معدن و کاهش بهای تمام شده، مثال‌های موفق بسیاری وجود دارد. بسیاری از شرکت‌ها بهای تمام شده خود را تا بیش از 100 درصد کاهش داده‌اند. این کار طی 3 تا 5 سال انجام شده است. بطوریکه بهای تمام شده برخی از شرکت‌های سنگ آهن در استرالیا از شرکت‌های سنگ آهن در ایران پایین‌تر است. می‌توان از این تجربیات استفاده کرد. می‌توان هدف‌گذاری کرده و کارهای مشابه و حتی بهتر انجام داد.

گفت‌وگو از علیرضا جعفری نژاد
تاریخ انتشار : جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۴۷
کد مطلب: 40504