گروه معادن
 
عارضه يابي عوارض صادرات معدني
گروه معادن - وضع عوارض صادراتي روي محصول سنگ آهن در ابتدا به منظور تشويق فعالان حوزه معادن براي جلوگيري از خام فروشي مطرح شد؛ موضوعي که در دوره اي حتي با عنوان کردن مبحث اقتصاد مقاومتي هم مورد بحث قرار مي گرفت، هرچند اکنون با گذشت دو سال از تصويب قانون وضع عوارض روي صادرات سنگ آهن اين طرح اجرا نمي شود ولي فارغ از بحث ها و درست و غلط اين طرح، به منظور استخراج نقد و نظر پيرامون اين قانون و نقاط ضعف و قوت بخش معدن به بررسي اين موضوع پرداخته ايم.مبحث وضع عوارض روي سنگ آهن، منتقدان و موافقان را در دو دسته قرار مي داد، منتقدان اين طرح که بخش خصوصي معادن را شامل مي شوند و موافقان طرح که اکثرا دولتمردان و مسوولان دولتي در بدنه وزارت صنعت هستند؛ با اين حال موافقان اين طرح دلايلي داشتند که جلوگيري از خام فروشي يکي از مهم ترين اين دلايل بود. از سويي مخالفان اين طرح هم بر اين موضوع پافشاري زيادي مي کردند و با دلايل بي شماري وضع عوارض را اقدامي رو به عقب مي دانستند، به طوري که ملغي شدن اين طرح به مطالبه اصلي سنگ آهني ها در دوره اي بدل شد.اما آيا ديدگاهي که صادرات سنگ آهن را اشتباه مي داند و بر اين باورند که کساني که صادرات سنگ آهن انجام مي دهند، سرمايه کشور را هدر مي دهند، ديدگاه صحيحي است؟
 
به گزارش ماین نیوز، در پاسخ به اين سوال و به گفته فعالان بخش خصوصي معادن بايد گفت: معادن کشور هنوز راه زيادي دارند تا بتوانند به شرايط ايده آل برسند، هنوز از ماشين آلات و تجهيزات روز، روش هاي نوين دنيا، علوم جديد و مشاوره هاي صحيح استفاده نمي کنند. اکتشافات معادن، اکتشافاتي سطحي است، تجهيزات اين اکتشافات غالبا وجود ندارد و دلايل متعدد ديگري در اين راستا مي توان بيان کرد.حال در نظر بگيريد که در شرايط اين چنيني و ضعف هايي که وجود دارد عوارض مربوط به صادرات سنگ آهن مطرح شود؛ حال آنکه يکي از بازوهاي مهم زيست و قدرت گيري معادن به وسيله انتفاع مالي از راه صادرات تامين مي شود. مهرداد اکبريان رئيس انجمن توليدکنندگان و صادر کنندگان سنگ آهن در اين باره مي گويد: اگر دولت نه تنها براي صادرات سنگ آهن مشکلي به وجود نياورد بلکه کنار صادر کننده بايستد و حمايت و تشويق به بازگشت سرمايه ها به بخش معدن کند، اين موضوع تبديل به يک کار احسن مي شود، اما متاسفانه اين موضع در ديدگاه نمايندگان مجلس و مسوولان وجود ندارد.

اکتشاف مجدد معادن کوچک
اکبريان در پاسخ به اين سوال که توليدكنندگان فولاد معتقدند صادرات سنگ آهن بايد متوقف شود تا صنعت فولاد با كمبود اين ماده اوليه روبه رو نشود، در زمينه کسري يا مازاد اين محصول مي گويد:آمار ميزان ذخيره سنگ آهن در ايران قابل اتکا نيست؛ به طوري که اين ميزان را رقمي حدود 8/ 2 ميليارد تن در نظر مي گيرند که رقم واقعي نيست و ذخيره کشور قطعا بيش از اين ارقام است. به گفته وي مطالعات ما که منجر به شناسايي ذخيره قطعي شده، غالبا مطالعات سطحي بوده، به اين معنا که مطالعات عميق در اين زمينه انجام نداده ايم؛ در کشورهاي ديگر روي اعماق بسيار پايين تر از ايران هم مطالعه و هم استخراج مي کنند، اين در حالي است که در ايران نه تنها استخراج عميق نداريم و استخراج هايي سطحي و نيمه سطحي است، بلکه مطالعات اکتشافي هم روي معادن انجام نداده ايم. معتقدم اگر مطالعه صحيح راجع به معادن انجام دهيم، قطعا ميزان ذخيره سنگ آهن بالاي 8/ 2 ميليارد تن خواهد بود.اکبريان در ادامه با ذکر يک مثال گفت: قسمت عمده اي از پروانه هاي معادن کشور را به عنوان پروانه هاي «کوچک مقياس» نام مي بريم و ذخاير آنها را کوچک عنوان مي کنيم، در صورتي که اگر روي تمام پروانه هاي کوچک و متوسط سرمايه گذاري شود و بتوان اکتشافات عميق تر و قوي تري روي آنها انجام داد، ممکن است قسمت عمده اي از آنها تبديل به ذخاير بزرگ شوند.

چه تضميني وجود دارد که همين معادن کوچک مقياس در آينده معادن بزرگ محسوب نشوند؟ چه تضميني وجود دارد که معادن کوچک نشانه هاي وجود ذخاير بزرگ نباشند؟ بنابراين تمرکز روي معادن کوچک مقياس به منظور شناسايي ظرفيت واقعي آنها انجام نشده و دولت هاي گذشته هم حمايتي در اين زمينه نکرده اند. مثلا طي سال هاي گذشته و در سير تکاملي دولت هاي مختلف، سازمان زمين شناسي نقش درستي در بحث اکتشافات نداشته است. به گفته رئيس انجمن توليدکنندگان و صادر کنندگان سنگ آهن اگر يک مطالعه صحيح انجام شود، اگر يک راهکار درست براي اکتشافات مجدد پروانه هاي فعالي که وجود دارد، انجام بگيرد قطعا ذخيره سنگ آهن کشور بالاي 5 تا 6 ميليارد تن خواهد بود و اين ميزان با توجه به تواني که فولاد کشور دارد و 55 ميليون تني که افق دستيابي فولاد کشور است تا سال هاي آينده کشور را تامين خواهد کرد.وي در ادامه به تجربه کشورهاي ديگر استناد کرده و مي گويد: با تمام اين تفاسير اما مسير درست را بايد شناخت، خيلي از کشورها وجود دارند که بزرگ ترين توليدکننده سنگ آهن هستند و اتفاقا فولاد هم ندارند؛ در ادامه بايد گفت بزرگ ترين فولادسازان دنيا، سنگ آهن ندارند، چرا در هر دو شرايط در اين کشورها زماني که سنگ آهن توليد مي کنند، فولاد توليد نمي کنند و چرا زماني که فولاد توليد مي کنند، سنگ آهن ندارند؟

اين در حالي است که اين کشورها به درآمدزايي و کسب سود در زمينه معادن دست پيدا کرده اند، به چه دليل؟ به اين دليل که مسير اين کشورها مسير درستي است و زماني که کارخانه اي فولاد توليد مي کند، آن فولاد چه با سنگ آهن وارداتي و چه با سنگ آهن داخل کشور، سودآور است.ولي داخل کشور اين فرمول به درستي اجرا نشده است، به اين معنا که صحبت از ارزش افزوده مي کنيم ولي هنگام محاسبات، آن را اشتباه حساب مي کنيم. وي با طرح اين سوالات که چه زماني آمده ايم و ارزش افزوده حلقه هاي فولاد را محاسبه صحيح کرده ايم؟ آيا در زمان نگارش فرمول ارزش افزوده، براي نيروي انساني محاسبات دقيق و درستي انجام داده ايم؟ براي خسارت و تحميل هزينه اي که واحد معدني براي منطقه خودش به لحاظ آلودگي، محيط زيست و آلودگي شهري ايجاد مي کند محاسبه انجام داديم؟ به برخي از کمبودها در مسير رشد معادن سنگ آهن اشاره کرد.به گفته وي به همين دليل وقتي اين محاسبات را انجام نمي دهيم، عددي که در نهايت به دست مي آيد عدد غلطي است، يعني شايد در بعضي مقاطع فکر مي کنيم که ارزش افزوده ايجاد کرده ايم در صورتي که اين ارزش افزوده، ارزش افزوده اي منفي است و حتي چند قدم هم عقب تر رفته ايم، در واقع چون محاسبه فرمول ارزش افزوده در صنايع معدني محاسبه صحيحي نيست، همگان فکر مي کنند مسير درست همين است و اگر هم از اين مسير نرويم، خائن هستيم. در حالي که اين نگرش غلط است.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۳
کد مطلب: 40277
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد