به گزارش ماین نیوز، به نقل از مس پرس، «شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی، شرکتی مسئولیتپذیر است و بر این باوریم که در عرصۀ خدمات فنی و بازرگانی همواره در حال تکاملیم. میدانیم بیعیب نبوده و نیستیم، اما معتقدیم میتوان نقاط قابل بهبود را با صداقت، صراحت و صمیمیت به نقطۀ قوت سازمان تبدیل کرد؛ بر این اساس خود را در معرض نقد قرار دادهایم و نقد مشفقانه را لطف بر خود میدانیم و باور داریم که اساسیترین راه توسعه، شنیدن از زبان دیگران است.
در یک کلام، رعایت اخلاق فردی و حرفهای، اساسیترین ارزش این سازمان است.» این بخشی از بیانیۀ ارزش شرکت «خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی» است که «محمدجعفر ذبیحی» مدیرعامل این شرکت در گفتوگویش با نشریۀ «عصر مس»، آن را برای ما خواند. ذبیحی تأکید میکند که آنچه ما را سر پا نگه داشته است پذیرش مسئولیتها با رعایت اخلاق فردی و حرفهای -بهعنوان اساسیترین ارزش این سازمان- است. در ادامه، با این گفتوگو همراه باشید.
همانطور که میدانیم، شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی، از شرکتهای بسیار تأثیرگذار در زنجیرۀ تأمین و تولید شرکت ملی صنایع مس ایران است. با توجه به اهمیت این موضوع، برای پرسش نخست بفرمایید که این شرکت در چه زمانی و با چه رویکردی تأسیس شد؟
در راستای سیاست خصوصیسازی و خروج دولت از تصدیگری در حوزۀ اقتصاد، در سال 1371 تصمیم گرفته شد که بخشهای عمدهای از اقتصاد از سیستم دولتی خارج و به بخش خصوصی سپرده شود؛ چراکه در بخش خصوصی، نیرو پاسخگوتر است و با قراردادها و تضمینهایی که نسبت به سیستم دولتی ایجاد میکند، میتواند روانتر کار کند. بر این اساس، یکی از اولین بخشهایی که در وزارت معادن و فلزات به بخش خصوصی واگذار شد بخش تأمین و تدارکات شرکتهای زیرمجموعۀ معاونت فلزات غیرآهنی در سال 1371 بود. به همین منظور، شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی تأسیس شد و عملیات تدارکات و پشتیبانی شرکتهای معدنی غیرآهنی به این شرکت واگذار شد.
این شرکت، در طول دوران 25سال گذشته، تجربۀ بسیار بالایی اندوخته است. دورۀ تحولات آییننامهای و مقرراتی در شرکت خدمات بسیار کوتاه است؛ بنابراین، این شرکت با ربع قرن که از تأسیس آن گذشته، دارای تجربهای است که شاید در دانش آکادمیک پیدا نشود و این تجربه، بالاترین سرمایۀ شرکت است. این شرکت در طول 25سال با دورههای مدیریتها و نگرشهای مختلف سرویسدهی داشته و تاکنون، به نحو احسن به وظیفۀ خود عمل کرده است.
اکنون این شرکت به غیر از شرکت مس، به چه شرکتهایی خدمات میدهد؟
در بدو تأسیس، عملیات تدارکات و پشتیبانی شرکت مس، آلومینیم اراک و آلومینیم المهدی به شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی واگذار شد؛ اما پس از حدود هشتسال، شرکتهای آلومینیم شرکتهای موازی تأسیس کردند و بهتدریج خریدهای آلومینیم از شرکت خدمات منتزع شد و بهدلیل ارتباط بیشتر آن با شرکت مس، فعلاً فقط با شرکت ملی صنایع مس ایران همکاری میکند.
ارتباط تأسیس شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی با تأمین و بومیسازی قطعات چیست؟ آیا در بدو تأسیس، بومیسازی در نظر گرفته شده بود یا فقط تأمین در دستور کار بوده است؟
در اهداف شرکت خدمات بازرگانی در بدو تأسیس، با توجه به خط تولید شرکت بزرگی مثل شرکت ملی صنایع مس ایران و صنایع معدنی دیگر، تدارک بهموقع یکی از اساسیترین موارد بود. دومین مسأله که اشاره کردید و بجا بود، بومیسازی قطعات مورد نیاز و ایجاد شرکتهایی بود که بتوانند قطعات و مواد اولیۀ شرکت مس را تأمین کنند. حتی در سطح ساخت گلولههای آهنی هم نیاز به سفارش از خارج کشور بود، اما امروز تعداد زیادی شرکت داخلی طرف قرارداد ما هستند که بیشتر قطعات شرکت مس را در داخل میسازند و تأمین میکنند. از اینرو، یکی از نگرشهای مهم در شکلگیری شرکت خدمات بازرگانی، همین نکته بود که تأمین برخی قطعات مشکل بود و در بخش دولتی آییننامهها و بخشنامهها منع قانونی ایجاد میکنند، اما شرکتهای خصوصی با این مشکلات مواجه نیستند؛ بنابراین، شرکت خدمات، رسالت بزرگی در تأمین قطعات و بومیسازی قطعات دارد و میشود گفت از معدود شرکتهای موفق کشور در این زمینه است؛ ضمن اینکه امروز هم کمیتههای مختلفی برای شناسایی توانمندیها در داخل کشور تشکیل شده و در حال مطالعه هستند.
در سال 92 در شرکت مس یکسری تغییر و تحولات مدیریتی اتفاق میافتد، بهتبع آن یکسری تغییرات خاص هم در شرکت خدمات بازرگانی رخ میدهد و یکسری اهداف و مأموریتهای جدید برای تأثیرگذاری بیشتر تعریف میشود؛ این اهداف و مأموریتها چه بود و بر چه اساسی استوار شد؟
شرکت خدمات بازرگانی با یک اندوختۀ دانش فنی در زنجیرۀ تأمین کالا و مواد اولیه برای شرکت مس، از سال 92 تصمیم گرفت از این سرمایۀ بهدستآورده بهعنوان خدماتی در جهت ارتقای صنایع معدنی کشور استفاده کند؛ بنابراین، چشماندازی برای سال 98 تعریف کردیم که این شرکت در پایان این سال به برند مطرح تأمین و تدارکات کشور در حوزۀ معادن، صنایع و انرژی تبدیل شود. درواقع، بر پایۀ این چشمانداز، شرکت خدمات بازرگانی قصد دارد با تکمیل سبد خدمات خود، علاوه بر تأمین قطعات، تجهیزات و مواد مصرفی صنایع معدنی، سهم بیشتری در تأمین اقلام دیگر صنایع داشته باشد. علاوه بر این، یکی دیگر از خواستههای شرکت خدمات در این رویکرد نوین، این است که با توجه به حضور در بازارهای وسیع در حال توسعۀ منطقهای با تکیه بر دانش و تلاش کارکنان خود و همکاری با شرکتهای معتبر بینالمللی و روشهای نوین خدماترسانی، در تأمین و تدارکات با زمانی کوتاهتر، کیفیت بالاتر، قیمتی مناسبتر و منابعی مطمئنتر پیشرو باشیم.
همچنین، در دورۀ جدید بر پایۀ تجربههای بهدستآمده، مأموریتهایی برای شرکت خدمات بازرگانی تعیین شد که عبارت است از: کسب توانمندی بازرگانی در حوزۀ صنایع معدنی با حداقل تصدیگری، ایجاد زنجیرۀ خلق ارزش بازرگانی و اقتصادی با رویکرد ماندگاری، ادارۀ بهینۀ واحدهای تحت پوشش، ایجاد برند بازرگانی در حوزۀ تأمین مواد و قطعات صنایع معدنی و عضویت در تشکلهای حرفهای.
پس با این حساب، چشماندازهای شما در این دورۀ جدید بر مبنای گسترش بازارهای هدف و تبدیلشدن به بهترین برند در تأمین خدمات صنایع معدنی کشور و حتی خاورمیانه است؟
انشاءالله. با توجه به تجربۀ 25ساله، خیلی از مواردی که جز با تجربه و ممارست و تلاش بهدست نمیآیند، در این شرکت وجود دارد که میخواهیم این تجربیات را سازمانبندی و عرضه کنیم و به یکی از برندهای مطرح در داخل کشور تبدیل شویم و حتی در گسترۀ فرامنطقهای کار کنیم که بسیار کار بزرگی است، اما پرسنل خوب و باتجربهای در این زمینه داریم.
شرایط کار کردن در کشور ما خاص است؛ کار کردن در ایران، تجربههای لحظهای میخواهد؛ تجربیاتی متناسب با بافت سیاسی و اقتصادی کشور که براساس یکسری قوانین ثابت با یک چشمانداز طولانیمدت نیست؛ یعنی امکان دارد سیستم اقتصادی کشور تغییر کند و شما در همۀ زمینهها باید آمادگی لازم را داشته باشید.
با توجه به چنین شرایط و وضعیتی، شرکت خدمات بازرگانی بسیار آماده است. الان اتفاقاتی که در منطقه میافتد؛ بهطور مثال در یکماهۀ اخیر اتفاقاتی که برای قطر افتاد، طی 48ساعت تمام معادلات در رابطه با خریدها و انتقال عرض را در این کشور به هم زد، اما شرکت ما آماده بود تا تمام این موارد را پوشش دهد.
یکی از شرکتهای خارجی که قطعه فروخته بود، گرفتار تحریم قطر شد. به من مراجعه کرد و گفت قطریها اولینبار است که تحریم شدهاند و راهکار را بلد نیستند، اما شما سالهاست تجربه بهدست آوردهاید و میدانید در مواقع مختلف چگونه رفتار کنید.
با توجه به این سرمایههای ارزشمند، آیا اقدامی برای سامان دادن به این تجربههای سازمانی در شرکت خدمات صورت گرفته است؟
ما داریم به این تجربیات یک نظم سازمانی میدهیم تا بتوانیم به تمام سازمانها سرویسدهی کنیم. هماکنون با 6000 وندور کار میکنیم و اینها سرمایههای ماست. استعلامهای ما نیز سازماندهی و بهصورت الکترونیک تبدیل شده؛ فروشندهها با کد اعتباری وارد سیستم میشوند و دیگر تصمیم فردی نیست، بلکه برای ورود به سیستم، بازگشایی پاکتها و انتخاب مسیر حرکت، تصمیم سیستمی است. شناخت تأمینکنندگان اصلی در بازار، کار آسانی نیست و هر نقطهضعفی که پیدا کنند، بلافاصله افرادی که مأموریتهای دیگری در بازار دارند، از همان دریچه فشار وارد میکنند؛ بنابراین، ساماندهی، شفافسازی و سیستمی کردن فرایند بهشدت به شفافتر شدن کار کمک میکند.
در تحولاتی که در کشور در جهت بررسی سیستمهای مالی شرکتهای بزرگ اتفاق افتاد، خیلی از مراجع رسیدگی وضعیت شرکت خدمات بازرگانی را بررسی کردند؛ اما چیز ویژهای در سیستم ما به چشم نخورد و دلیل آن تجربهای است که شرکت ما براساس آن، مسئولیتپذیر و پاسخگوست.
بر پایۀ این چشمانداز و مأموریتها، شرکت خدمات بازرگانی چه اهدافی را با چه برنامۀ زمانی دنبال میکند؟
برنامۀ چشمانداز، مأموریتها و اهداف شرکت از دوسال پیش تعریفشده و تا سال 1398 ادامه دارد؛ اما اهدافی که شرکت دنبال میکند، شامل ایجاد سازمانی کارآمد با حداکثر بهرهوری، رشد مستمر و پایدار فعالیتهای هدف، بهبود کیفیت و ارتقای استانداردهای خدمات و فرایندها، حضور فعال در بازار داخلی و بینالمللی، ساخت قطعات صنایع معدنی، ایجاد مجموعهای از منابع انسانی با انگیزۀ وفاداری و کارآفرین و تلاش در تعالی ایشان بهعنوان ارزشمندترین منابع سازمان، حفظ حقوق و منافع ذینفعان، ایجاد نرمافزار و سایت برای حضور تمام فعالان تأمین کالا و قطعات، غنیسازی بانک اطلاعات فروشندگان و سازندگان، ارزیابی و مکانیزهکردن حضور فروشندگان و سازندگان، مکانیزهکردن لیست استعلام و پاسخگویی و آگهی نیازها، شفافسازی مسیرهای خرید و اطلاعات، ایجاد شبکۀ مستقیم ورود به سیستم مالی کارفرما و سرعتبخشی به سیستم پرداخت و سرعت در کار تأمین، ایجاد گروه مهندسی و نظارت قوی در جهت تکمیل مشخصات کالا و کمک به شناخت قطعه و مواد در بازار است.
اگر بخواهید مقایسهای بکنید، هماکنون شرکت خدمات بازرگانی چه تفاوتهای بارزی نسبت به چهارسال پیش دارد؟ و آیا یکسری تلفیقها که اتفاق افتاد، به حرکت شرکت خدمات بازرگانی سرعت بخشید؟
شرکت خدمات بازرگانی با انتقال وظایف مدیریت بازرگانی شرکت مس و انتقال بخش ساخت قطعات و مواد از شرکت «کانی مس»، از یک شرکت کارپردازی صِرف فراتر رفته و مسئولیت کارگزاری بخش تأمین قطعات و مواد را بر عهده دارد؛ بنابراین، تمام مسئولیتهایی را شامل میشود که در حوزۀ این فعالیتها با نظارت کارفرما به شرکت ما واگذار شده است. در رابطه با اهدافی که ذکر شد، آموزش کیفیت دانش فنی پرسنل، سیستمهای نرمافزاری، سامانههایی که در اختیار داریم و شناخت بازار را در برنامه قرار دادیم.
از سال 93 و 94 که ادغام اتفاق افتاد، شرکت به نیمی از اهدافش رسیده؛ ازجمله مکانیزهکردن سیستم، وندورلیستها تنظیم شدند و در حال ارزیابی هستند، مسیر ورود وندورهای جدید با شفافیت کامل در سیستم تعیین شد، و اینها کارهایی است که شرکت خدمات بازرگانی در مسیر چشماندازش در حال انجام و تکمیل کردن است؛ بنابراین، اولین چیزی که اتفاق افتاد، واگذاری دو مسئولیت بسیار بزرگ به شرکت خدمات بازرگانی بود و در ادامه، تبدیل شرکت به شرکتی که در رأس زنجیرۀ تأمین بهطور مستقل همۀ کارها را انجام دهد؛ در ضمن، یک تحول بزرگ در سیستم مکانیزۀ مالی شرکت مس در سال 93 و 94 اتفاق افتاد که شرکت خدمات بهعنوان مؤثرترین عامل، خودش را به سرعت با این سیستم تطبیق داد و بهطور مستقیم در ساماندهی این کار دخالت داشت و اکنون سیستم پرداخت و سایر سیستمها ساماندهی و از تشخیص فردی به سیستم مکانیزۀ روشن و شفافی که پاسخگوست، تبدیل شده است.
به کاهش قیمت تمامشده اشاره کردید؛ میدانیم شرکت مس در پایان سال 59 علیرغم تمام سختیها و تحریمها موفق شد برای حفظ حیات اقتصادی خودش، به کاهش حدود 0031 دلاری قیمت تمامشده دست یابد؛ جایگاه و نقش شرکت خدمات بازرگانی را در کاهش قیمت تمامشده چگونه میبینید؟
سهم ما در قیمت تمامشده، یک سهم مشخص است؛ شاید بهاندازۀ 10 تا 15درصد هزینههای شرکت مس را تدارکات کالا رقم میزند. ما در این رابطه، فعالیتهایی را انجام دادهایم.
میدانیم همیشه اتفاقات در لحظاتِ ایجاد هیجان در تأمین کالا رخ میدهد؛ اگر بتوانیم این هیجاناتِ اضطرارِ تأمین کالا در لحظات خاص را ساماندهی و از تأمینهای لحظهای به تأمینهای بلندمدت تبدیل کنیم، میتوانیم کاهش قیمت چشمگیری داشته باشیم. برای این موضوع مهم باید ورود وندورهای اساسی درست و کالای درست، در لحظه بهدست آید و این، یکی از اهدافی است که دنبال میکنیم.
همیشه اضطرار در خط تولید در یکلحظه اتفاق میافتد که باید اثر همین حرکتها را در شفافسازی مراحل خرید بررسی کنیم و ساماندهی در این راستا هم یکی از اهداف است. در سال 95 حدود 25درصد تأثیر کاهش هیجانات در حوزهای که ما مسئول بودیم، اتفاق افتاده است. 75درصد کالاهای ما، کالاها و مواد اساسی است و در شرکت مس مصرف روزانه دارد که البته تعداد آنها محدود است، اما تأثیر قیمتی آنها 75درصد است که بخش عمدهای از آنها ساماندهی شده و بخش دیگر در حال ساماندهی است. گلوله، آهک، سیسلیس و مواد روانکننده ازجمله مواد و کالاهایی است که برایشان حتی قراردادهای بلندمدت منعقد شده است. ما بهاندازۀ وظیفهای که بر عهدهمان گذاشته شده، تلاش میکنیم اهدافی را که مدیریت کلان در زمینۀ مدیریت هزینهها و کاهش قیمت تمامشده دنبال میکند تحقق ببخشیم.
با توجه به تجربۀ شما، بزرگترین چالشهای پیشِ رو برای تحقق اهدافتان چیست؟
تأثیر تحولات منطقه، رفتارهای بینالمللی و مسائل داخلی کشور بر بخش تولید بسیار زیاد است؛ اگرچه برای اینکه تأثیرات را بهسرعت خنثی کنیم، آمادگی داریم، اما توقع داریم هرچه امکان دارد با آییننامه، مسئولیت به ما واگذار شود و نظارت با کارفرما باشد؛ چراکه هر اندازه مراکز تصمیمگیری زیاد شود، به همان میزان میتواند مشکل ایجاد کند.
تعدد مراکز تصمیمگیری در سطح کلان کشور یا در سطح شرکت مس؟
تصمیمگیری در سطح کلان کشور را، که شرکت خدمات بازرگانی با آن درگیر است و شرکت مس با آن درگیر نیست، ما حل میکنیم، اما دنبال این هستیم که تعداد مراجع تصمیمگیری در داخل شرکت کاهش پیدا کند و برابر آییننامه مسئولیت به ما واگذار شود و درعینحال، نظارت قوی بر کار ما وجود داشته باشد. نظارت در مسیر اجرای کار باشد اما مسئولیت به ما واگذار شود، که اگر این اتفاق بیفتد، تأثیر قیمتی و کیفیتی خواهد داشت و میتواند در خط تولید تأثیر بگذارد.
به غیر از تعدد مراکز تصمیمگیری، چه چالشهای دیگری پیش روی شرکت خدمات بازرگانی برای تحقق اهدافش قرار دارد؟
چالش دیگر، وضعیت نیروی انسانی است؛ ما بهشدت نیازمندیم تا بتوانیم آموزشهای مختلف را به نیروی انسانی ارائه دهیم و تغییراتی در جهت سطح دانش نیروها داشته باشیم. نکتۀ دیگر، سیستم مکانیزۀ متعددی است که در بخش کارفرمایی در رابطه با ما وجود دارد که اگر بهسرعت بتواند به یک سیستم واحد تبدیل شود، برخی از مشکلات حل میشود. بقیۀ موارد نیز در چشمانداز دیده شده و در حال رفع چالشها هستیم.
یک اصل معروف وجود دارد که میگوید «در بازار همۀ سیبها را نباید داخل یک سبد گذاشت». بر پایۀ این اصل، شرکت خدمات در پی گسترش بازارهای هدف در حوزۀ دیگر صنایع معدنی است تا ارزش افزودۀ بیشتری عاید شرکت شود. در این مسیر چه اقداماتی انجام و مذاکراتی صورت گرفته است؟
بازار بزرگ کشور که مرتبط با خدمات ماست مشتمل بر انرژی، معادن و صنایع است که دربارۀ این بازار مطالعه کردهایم و حتماً باید خود را برای ورود به آن آماده کنیم؛ چون بخش تدارکات یک بخش بسیار حساس در هر سازمان است؛ اول نیروی داخلی بهشدت مقاومت میکند که این کار به بخش خصوصی واگذار شود؛ بنابراین، باید قدرتمند و آماده باشیم و بتوانیم بهخوبی سرویس دهیم و به یک سیستم تأمین کالای حسابشده و قابلاطمینان برای کارفرما تبدیل شویم و بعد به این حوزه وارد شویم. همچنین، داریم روی بازار منطقه کار میکنیم؛ بهویژه در کالاهایی که در تأمین آنها تجربۀ خوبی داریم.
الان، معاونت توسعۀ بازار شرکت، مطالعاتی خوبی در این بخش انجام داده و امیدواریم طی چهارسالی که برنامه را تدوین کردهایم، بعد از پایان برنامه بتوانیم با حضور در نمایشگاهها بهعنوان شرکت ارائهدهندۀ خدمات خوب معرفی شویم و خیلی امیدوارم ظرف مدت کوتاهی وارد این کار شویم، اما فعلاً در حد مطالعه است و هنوز در این زمینه کار اجرایی خاصی نکردهایم.
به تغییر و تحولات در سیستم اشاره کردید و گفتید سیستمسازی روند کارها برای شفافسازی و کاهش مشکلات است. در مدتی که این روند اجرا شده، بازخوردی از فروشندهها و طرفحسابها داشتهاید و آیا رضایت از شرکت خدمات بیشتر شده است؟
افرادی که با شفافسازی مشکل ندارند، رضایت دارند؛ البته در ابتدا مقداری در ورود به سیستم و گرفتن کُد مشکلاتی وجود داشت. فروشندههای ما به دو دسته تقسیم میشوند؛ یکدسته تأمینکنندههای اصلیاند که بسیار از این روند استقبال میکنند؛ اما قطعاً یکسری خریدهای خُرد وجود دارد که امکان دارد در این روند به معطلی بخورند؛ ولی تأمینکنندههای عمده که 75درصد کالای ما را تأمین میکنند، رضایت دارند.
منبع:مس پرس