به گزارش ماین نیوز، به نقل از عصرمس، قبل از شروع رسمی گفتوگو میگوید میخواهد بدون تعارف موضوعی را با ما در میان بگذارد؛ بعد اشاره میکند به درخواستهای قبلیمان برای مصاحبه که ردشان کرده، و دلیل رد درخواستهایمان را میگوید: «فکر میکردم مصاحبه اثری ندارد». اما حالا چه شده که درخواست اخیرمان را برای گفتوگو پذیرفته؟ جواب میدهد شاید قبلاً دچار نوعی «پیشداوری» دربارۀ مصاحبه بوده؛ حالا اما مهمتر این است که با این گفتوگو به دنبال «اثرگذاری» است؛ نوعی اثرگذاری در فرهنگ مصرف انرژی. «نصرتالله کاظمی»، مدیر امور انرژی شرکت ملی صنایع مس ایران، از آن دست مدیرانی است که «بستر» انجام کارها برایش به اندازۀ خود انجام کارها مهم است.
به همین دلیل است که میگوید سالها وقت مدیریت امور انرژی صرف این شد که در حوزۀ انرژی، بستری برای سنجش شاخصهای انرژی تعریف شود؛ بستری که شناخت و تغییر نگرش حرف اول را در آن میزند. حالا او امیدوار است این تغییرات باعث اثرگذاری در فرهنگ تولید و مصرف انرژی در کل شرکت شود؛ بهطوریکه نهتنها منافع شرکت، که منافع کل کشور و حتی نسلهای آینده را تامین کند.
برای شروع گفتوگو، از همین اتاق شروع کنیم؛ این اتاق خیلی خنک است؛ برای اینکه یک اتاق مثل اینجا خنک شود، چقدر انرژی نیاز است؟
محاسبۀ انرژی مورد نیاز برای خنک کردن اتاق یا سالن، به عوامل بسیاری مثل ایزولاسیون اتاق، وجود وسایل مولد حرارت (از چراغهای روشنایی و الکتروموتور فنکویل تا لوازم کامپیوترها و... )، آفتابگیر بودن دیوارها و سقف، اینکه درب اتاق به راهرو یا فضای بیرون باز شود و حتی تعداد افرادی که در اتاق حضور دارند، بستگی دارد؛ بنابراین، در چنین اتاقی باید از ایزولاسیون خوبی استفاده کنیم که اگر یکساعت وسایل خنککننده را بهکار گرفتیم، دمای ایجادشده تا ساعاتی دوام داشته باشد. گاهی در فضایی هستیم که هدررفت انرژی زیاد است و ایزولاسیون آن خوب نیست؛ بنابراین، وسایل خنککننده بهجای یکساعت باید چند ساعت متوالی کار کند. اساساً این سوال را نمیشود صرفاً با توجه به ابعاد اتاق یا سالن پاسخ داد؛ چون فاکتورهای بسیاری را باید برای پاسخ دادن به آن لحاظ کرد.
ما هر روز در همین اتاقهای خنک کار میکنیم اما کمتر کسی از پرسنل شرکت مس هست که بداند برای خنککردن این اتاقها چقدر انرژی مصرف میشود و با فاکتورهایی که شما گفتید، چقدر از آن هدر میرود، و سوال مهمتر اینکه چقدر از این انرژی مصرفشده، به ارزش افزوده تبدیل میشود. آیا در شرکت ملی صنایع مس ایران محاسبه میشود انرژیای که بهصورت روزانه استفاده میکنیم، در قیمت نهایی محصول و ارزش افزوده چه تأثیری دارد؟
در پاسخ به سوال شما، لازم است مقدمهای کوتاه بگویم؛ بهطور کلی در خلقتِ جهان هستی، ماده و انرژی دخیل بوده است. درواقع، به جرأت میتوان گفت قبل از خلقت بشر، انرژی وجود داشته و با تشکیل جهان هستی، انرژی خلق شده است. اما اگر بخواهیم از آن تاریخ به مقولۀ انرژی بپردازیم، از حوصلۀ این گفتوگو خارج است. به همین دلیل، من به دهۀ 70 میلادی که مقارن است با دهۀ 50 شمسی گذری میزنم و بحثم را از این نقطه شروع میکنم. در این دهه، تغییراتی در بهای انرژی و سوختهای فسیلی بهوجود آمد و به شکلی غیرمنتظره قیمت نفت در دنیا افزایش یافت؛ بنابراین، تمام مصرفکنندگان اصلی انرژی که عموماً کشورهای صنعتی بودند، به این نتیجه رسیدند که ضرورتاً باید تغییری اساسی در رویکردشان در حوزۀ انرژی ایجاد کنند. به همین دلیل، موضوع بهینهسازی انرژی در دستور کار آنها قرار گرفت. هرچند منظور این نیست که تا قبل از آن در کشورهای صنعتی، به استفادۀ درست از انرژی بها داده نشده بود؛ بلکه از زمان انقلاب صنعتی، این کشورها یاد گرفته بودند و جزیی از خطمشی آنها بود که از امکاناتشان بهدرستی استفاده کنند؛ منتها در دهۀ 70 سرفصلی بهعنوان «بهینهسازی انرژی» مطرح شد. در ایران هم، قانون برنامۀ عمرانی پنجم، اشارههایی به توسعۀ تولید و مصرف انرژی داشت و در قانون برنامۀ ششم که از سال 1356 به بعد باید اجرا میشد و هیچوقت فرصت اجرا پیدا نکرد، بر موضوع بهرهوری انرژی تاکید شده بود. این برنامه به لحاظ کار کارشناسی که روی آن انجام شده، یکی از برنامههایی است که هنوز هم مورد تأیید خیلیهاست. پس از وقوع انقلاب اسلامی، در برنامۀ دوم توسعۀ کشور دوباره بر موضوع بهرهوری انرژی تأکید شد؛ بنابراین، همانطور که میبینید حتی اگر تاریخ پیش از انقلاب را لحاظ نکنیم، بیش از 30سال است که موضوع بهرهوری انرژی در کشور مطرح است.
پس چرا ما اکنون در بسیاری از شاخصهای انرژی، ازجمله سرانۀ مصرف، شدت انرژی و... دچار وضعیتی هستیم که خیلی با استانداردهای جهانی فاصله داریم؟
من معتقدم برای تغییر و هدایت هر پدیدهای، اولین قدم، شناخت وضعیت آن پدیده است. ساختار کشور ما بهگونهای است که برنامهها از بالا دیکته میشود؛ اگرچه در برخی موارد باید اینگونه باشد و سیاستهای جامعه را ارکان بالای جامعه دیکته کنند، اما وقتی این افراد بدون شناخت دقیق که نام آن مطالعات کارشناسی و تصمیمسازی صحیح است، تصمیمی را میگیرند، طبیعتاً تصمیم، جامع و کامل نیست. در این 30سال که در زمینۀ بهرهوری انرژی کار کردهایم، همواره مدیریت و ممیزی انرژی به شرکتهای بزرگ دیکته شده؛ بهطوریکه امروز دیگر این موضوع یکی از الزامات این شرکتهاست. اما شما میبینید که در جامعه، وضعیت مصرف حاملهای انرژی مناسب نیست، سرانۀ انرژی بالاست و پِرت انرژی داریم و اینها، کارنامۀ ما در حوزۀ انرژی در این 30سال است؛ امروز هرکسی خودش میتواند قضاوت کند کارنامۀ 30سال گذشته قابل قبول است یا خیر و اگر قابل قبول نیست، حتماً کارهایی باید میکردیم که نکردیم و بدتر اینکه شاید باید کارهایی نمیکردیم که کردیم. شما اگر پدیدهای را به حال خودش رها کنید، خودش یک سیر تکاملی دارد اما ممکن است ما تغییری در این سیر ایجاد کنیم که باعث شود آن پدیده از سیر تکاملیاش بازبماند و تازه بعد از یک فاصلۀ زمانی، مشخص میشود کاری که انجام دادهایم، درست نبوده است. من معتقدم با کارهایی که انجام شده، الان از اهدافی که در این حوزه تعریف شده بود، فاصله گرفتهایم.
شما علت اصلی این فاصله نسبت به اهداف اولیه در حوزۀ بهینهسازی مصرف انرژی را سیاستهای دیکتهشده از بالا که عموماً با شناخت کامل و جامع هم همراه نیست، عنوان کردید. اما شرکت مس اکنون یک شرکت خصوصی است. در زمینۀ شرکتهای خصوصی در دنیا شاهد این هستیم که سیاست دیکتهشدۀ چندانی دربارهشان وجود ندارد و تنها براساس منطق سود و زیان عمل میکنند؛ آیا ما در شرکت مس به این سمت رفتهایم که سیاستهای دیکتهشدۀ حوزۀ انرژی را کنار بگذاریم و سود و زیان شرکت و سهامدار را در زمینۀ بهرهوری انرژی در نظر بگیریم؟
یکی از وظایف و رسالتهای شرکت ملی صنایع مس ایران، فارغ از بحث خصوصی بودنش، برداشت صحیح و صیانت از منابع معدنی است؛ بنابراین، من معتقدم برداشت صیانتی از این منابع معدنی تمام مسائل را، ازجمله بهینهسازی انرژی، کاهش قیمت تمامشده، استفادۀ درست از نعمت خدادادی معدن، به کار بردن تکنولوژی و تجهیزات نوین و... را شامل میشود. به قول حافظ: «یک قصه بیش نیست غم عشق، وین عجب/ کز هر زبان که میشنوم نامکرر است». به نظر من، همۀ اینها یک ترجمه دارد و نقش هر کاری که ما در این شرکت انجام میدهیم باید در قیمت تمامشده مشخص باشد. اگر اینگونه نگاه کنیم، که درستترین نگاه هم است، باید به این بپردازیم که برای کاهش قیمت تمامشده، افزایش سود و وظیفهای که در قبال سهامدار داریم چه کردهایم، چه باید میکردیم و نکردیم و چه باید بکنیم؟
خودتان بگویید در زمینۀ بهینهسازی مصرف انرژی که بتواند بر کاهش قیمت تمامشده اثرگذار باشد، چه کردهایم، چه باید میکردیم و نکردیم و چه باید بکنیم؟
هر کاری را میشود به روشهای مختلف انجام داد. یکی از روشهای معمول، طبقهبندی و جمعبندی کارهای گذشته و سپس اولویتبندی اقدامات برای رسیدن به نقطۀ هدف است. اما برای انجام این کارها باید ابتدا بستری را که قصد دارید در آن کار کنید، بشناسید؛ بنابراین، شناخت یک پدیده، اساسیترین قدمی است که باید برای تغییر آن برداشته شود. اما ما برخی اوقات قبل از اینکه وضعیت فعلی را بشناسیم، نقطۀ هدف را تعریف میکنیم و اشکال هم از همینجا بهوجود میآید؛ بهعنوان مثال، نقطۀ هدف این است که «انرژی را 5 تا 10درصد کاهش دهیم» و میگوییم «این اتفاق باید تا چهار سال آینده بیفتد»؛ درحالی که اصللاً نمیدانیم وضعیتِ الانمان چگونه است و این درصد و زمان را از کجا آوردهایم!؟ این کارها اتفاق افتاده است، به عنوان مثال، در طول برنامههای چهارم و پنجم توسعه، کاهش 50درصدی تلفات انرژی مطرح شد.
درحالیکه مصرف انرژی خود بهتنهایی شاخص خوبی نیست و باید شاخص بهرهوری را هم در نظر گرفت چون مثلا در کشورهای پیشرفته صنعتی میزان مصرف بالاست اما در عین حال میزان بهرهوری هم...
بله، دقیقاً. اتفاقاً خطمشی کلی که هماکنون در شرکت مس دنبال میشود همین است. اصلاً بحث ما کاهش مصرف نیست؛ بلکه مسألۀ ما این است که مصرف برای سوددهی چقدر مفید است؟ برای پاسخ به این سوال هم باید فرایند تولید را بشناسیم و از منظر انرژی به آن نگاه کنیم، که همۀ اینها اصول خاص خودش را دارد؛ مثلاً هنگامی که یک فرایند را بررسی میکنیم، قلههای مصرف انرژی را پیدا میکنیم، سپس مطالعه میکنیم که زیاد یا کم است و اگر بخواهیم میزان آن را کاهش دهیم، در بقیۀ فرایند چه تأثیری دارد؛ چراکه پروسۀ تولید را نمیتوانیم متوقف کنیم و باید در کنار پروسۀ تولید حرکت کنیم. پس باید بدانیم اگر میخواهیم در میزان مصرف انرژی تغییر و اصلاحی انجام دهیم تا مصرف انرژی را بهینه کنیم، تأثیر آن در بقیۀ پروسه چیست؟ واقعیت این است که الان بعد از حدود یکدهه موفق شدهایم جا بیندازیم که مرحلۀ شناخت باید اینگونه انجام شود؛ ضمن اینکه ما حدود یکسالونیم فقط جستوجو میکردیم مجموعهای را پیدا کنیم که خواست و تفکر ما را متوجه شود تا با کمک هم بتوانیم این مهم را انجام دهیم. متاسفانه شرکتهایی که بهعنوان مشاور یا مهندس انرژی در کشور ما فعالیت میکنند، غالبشان حرف ما را متوجه نمیشدند.
بالاخره چنین شرکتی را پیدا کردید؟
بله، بعد از یکسالونیم چنین مجموعهای را پیدا کردیم و پروژه را برای آنها توضیح دادیم و هنوز معتقدم رسیدن به درک نسبی مشترک و انتخاب تیمی (شرکتی) دارای اخلاق حرفهای و توانمند برای انجام یک کار اصولی و اساسی برای ایجاد ابزاری مناسب در دست بهرهبردار، یکی از مهمترین بخشهای کار بوده است. بد نیست به این موضوع اشاره کنم که کارهای اساسی عموماً زمانبر هستند و وقتی کاری در طول زمان انجام میشود شاید بقیه آنطور که باید، متوجه نتایج آن نشوند؛ ولی ما این موضوع را با جانودل پذیرفتیم که کارمان نمود آنچنانی نداشته باشد، اما یک کار اساسی باشد.
و الان در چه مرحلهای هستید؟
از حدود دو سال پیش، بررسی فرایندهای تولید در حوزۀ معدن و کارخانجات تغلیظ بنا گذاشته شد و الان به جرأت میتوانم بگویم با همکاری و همراهی همکاران خوبمان، این پروژه در مجتمع میدوک پیادهسازی آزمایشی شده، در سرچشمه در حال انجام است و در سونگون تا فاز دوم آن؛ یعنی تجزیه و تحلیل سیستمها از منظر انرژی، پیش رفته. حاصل آن، این است که در دو فرایند معدن و تغلیظ، زیرسیستمهای فرایندها را بهطور کامل جدا کردهایم و اصطلاحاً مصرف انرژی آنها را تجزیه و تحلیل و آنالیز حساسیت میکنیم. درواقع، قبل از اینکه بخواهیم تغییرات را در فرایند اعمال کنیم، این امکان را داریم که بدانیم روی بقیۀ سیستم چه تأثیری خواهد داشت؛ چون واقعاً بحث بر سر این نیست که این تجهیزات موجود A کیلووات در یک دورۀ کاری انرژی مصرف میکنند و بخواهیم آن را 10درصد یا 5درصد کاهش دهیم؛ بلکه موضوع این است که در درجۀ اول، تولید محصولی با مقدار و کیفیت مشخص، چقدر تحت تأثیر قرار میگیرد و در درجۀ دوم، این تغییرات در قیمت تمامشده چه تأثیری خواهد داشت. اگر هر دوی اینها دیده شود، میتوانیم مدعی شویم که در زمینۀ انرژی کاری انجام شده است. تاکنون در داخل کشور، چنین ابزاری ایجاد نشده است؛ در سطح بینالمللی و در دنیای پیشرفته نیز یکسری نرمافزارها وجود دارد که اولاً خیلی کلی طراحی شدهاند، و دوم اینکه عموماً مبتنی بر سیستمهای اتوماسیون هستند؛ بنابراین، نمیتوانند نیازهای ما را پاسخگو باشند. هماکنون با همکاری و همراهی و زحمات بهیادماندنی همکاران مجتمع مس میدوک، ما شاهد برخی نتایج اولیه، صحت و دقت این نرمافزار در مراحل اولیۀ بهرهبرداری خود در این مجتمع هستیم.
خلاصۀ کلام اینکه ما هماکنون یک سیستم یکپارچه در دست تهیه داریم که امیدواریم با همدلی و همکاری خوب همکاران گرامی در مجتمعها و کارخانجات، بتوانیم هرچه زودتر آن را به بهرهبرداری برسانیم.
قبل از شروع این پروژه و هماکنون نیز خود ما با اطلاعاتی که بهطور مرتب از مجتمعها دریافت میکنیم و با استفاده از یکسری نرمافزارها و محاسباتی که انجام میدهیم، میدانیم هر بخش چقدر انرژی مصرف میکند، علت مصرف بالای یک بخش چیست، میزان کاهش چقدر است و مقایسۀ آن با یک سیستم مشابه چگونه است؛ ما همۀ این کارها را تکتک در بخشهای مختلف انجام میدهیم.
این طرح در میدوک تمام شده است؟
بله، در معدن و تغلیظ پیادهسازی شده و همانطور که اشاره شد مراحل اولیۀ بهرهبرداری خود را سپری میکند. درواقع، هرچه زمان استفاده از آن بیشتر شود از یکطرف بانک اطلاعات (دادهها) بیشتر و غنیتر خواهد شد و از طرف دیگر، دقت و صحت خروجیها و همچنین اشکالات احتمالی آن شناسایی و رفع خواهد شد.
ادامه دارد...
منبع:عصرمس