به گزارش ماین نیوز، به نقل از عصرمس، یکی از اتفاقات مهمی که طی سال گذشته در شرکت مس روی داد، راه افتادن نهضت کاهش قیمت تمامشده بود. «محمدعلی جباری»، مدیر مالی مس منطقۀ کرمان در گفتوگو با نشریه «عصر مس» اقداماتی که این نهضت را رقم زده، برشمرده است.
اشاره: اصرار دارد بهجای کلمۀ «کاهش بهای تمامشده» از کلمۀ «بهینهسازی بهای تمامشده» استفاده کنیم. تعریف دقیقی هم از بهینهسازی دارد؛ از نظر «محمدعلی جباری»، مدیر مالی مس منطقۀ کرمان، بهینهسازی یعنی کاهش منطقی هزینهها، نه کاهش در هر شرایطی؛ پدیدهای که اگرچه همیشه در شرکت ملی صنایع مس ایران مدنظر بوده، اما تلاشهایی که طی سالهای گذشته در این راستا شده، بیسابقه و بینظیر است. جباری که پس از تشکیل مس منطقۀ کرمان در سال 1394 بهعنوان اولین مدیر حسابداری صنعتی منصوب شد و پس از آن به سمت مدیر مالی مس منطقۀ کرمان رسید، در این گفتوگو از زیروبم اقدامات مالی برای بهینهسازی قیمت تمامشده گفته است.
واحد حسابداری صنعتی در زمینۀ کاهش قیمت تمامشده فعالیت زیادی داشته است. در ابتدا برایمان توضیح دهید این واحد دقیقاً چه میکند که توانستیم به چنین دستاوردی برسیم؟
حسابداری یکی از اساسیترین ابزارها در هر نوع کسبوکاری است. دو حوزۀ اصلی حسابداری شامل حسابداری مالی و حسابداری مدیریت است. حسابداری مالی متمرکز بر تهیه و ارائۀ صورتهای مالی اساسی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد است که براساس استانداردهای حسابداری تهیه میشود و هدف آنها گردآوری اطلاعات مفید برای استفادهکنندگان برونسازمانی شامل سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، دولت و... است. اطلاعات حسابداری مالی نوعاً تاریخی، کمّی، پولی و معمولاً سالانه هستند و از همین رو منعکسکنندۀ فعالیتهای کل سازمان و بنابراین قابل اتکا هستند. حسابداری مدیریت، مسئولیت تهیۀ اطلاعات مالی و غیرمالی مورد نیاز استفادهکنندگان درونسازمانی نظیر مدیران و صاحبان سازمان را دارد و برای برنامهریزی و شناخت نقاط ضعف و قوت سازمان بهکار میرود. اطلاعات حسابداری مدیریت، نوعاً تاریخی یا جاری یا برآوردی، کمی یا کیفی، پولی یا غیرپولی و بهموقع بوده و برای دورههای روزانه، هفتگی و ماهانه تهیه میشود. این اطلاعات منعکسکنندۀ فعالیتهای قسمتها و بخشهای مختلف یک سازمان است. حسابداری صنعتی (بهای تمامشده) حلقۀ ارتباطی این دو حوزه است و وظیفۀ جمعآوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبۀ بهای تمامشدۀ محصولات و خدمات را بر عهده دارد و به همین دلیل، یک ابزار بسیار مهم برای مدیریت است تا بهوسیلۀ آن، مدیران برنامهریزی، نظارت و کنترل بهتری روی عملکرد خود داشته باشند. در واقع، گزارشهای دقیق و صحیح از عوامل هزینه سبب میشود مدیران در جهت افزایش بهرهوری عوامل تولید گام بردارند.
با این توضیحات برویم سراغ قیمت تمامشدۀ محصولات شرکت مس.
هستۀ مرکزی یک سیستم بهای تمامشده، شامل فرآیند رهگیری بهای اقلام مخلتف نهاده (ورودی) به ستانده (خروجی) است. نهادهها یا همان خوراک حسابداری صنعتی شامل اطلاعات هزینهای (ریالی) که توسط امور مالی تهیه میشود و همچنین اطلاعات مقداری (تناژ) است که توسط امور کنترل فرآیند (محصولات تولیدشده) تهیه شده است، و در اختیار امور حسابداری صنعتی قرار داده میشود. حسابداری صنعتی با توزیع و تخصیص هزینهها بهصورت مرحلهای به محصولات میانی و نهایی تولیدشده، بهای تمامشدۀ آنها را تعیین میکند.
مدیرعامل همیشه در صحبتها روی این نکته تأکید دارد که بهای تمامشدۀ مس، به نقطهای رسیده که در سطح استانداردهای جهانی است؛ این اتفاق چطور افتاده است؟ یا به عبارت دیگر، امور مالی چگونه با کمک واحد حسابداری صنعتی، این اتفاق را رقم زد؟
همانگونه که در پاسخ سوال قبل مطرح شد، بهای تمامشدۀ محصولات یا خدمات از دو قسمت مشخص تشکیل شده است؛ اول، هزینهای که صرف شده است نظیر هزینۀ کارکنان، استهلاک تجهیزات، ماشینآلات و ساختمانها، مصارف انبار (قطعات یدکی و مواد مصرفی)، سایر هزینهها نظیر حقوق دولتی معادن، نگهداری و تعمیرات، انرژی، اجاره، حملونقل و... . دوم، محصولات میانی و نهایی تولیدشده و همچنین خدمات ارائهشده. با توجه به اینکه بهای تمامشده از تخصیص هزینه به محصول بهدست میآید، بنابراین، بهای تمامشده به هر دو مورد وابستگی تنگاتنگی دارد؛ به این معنی که تغییر در هرکدام میتواند تاثیر مثبت یا منفی بر نتیجه داشته باشد. بنایراین، برای کاهش منطقی قیمت تمامشده دو راهکار وجود دارد؛ بهینهسازی (کاهش منطقی) هزینهها و افزایش تولید که هرکدام بهتنهایی یا با هم میتواند تاثیر بسزایی بر کاهش قیمت تمامشدۀ محصول و افزایش سودآوری شرکت داشته باشد. اگر قیمت تمامشده بهصورت منطقی کاهش پیدا کند، مطلوب و مناسب است. ممکن است قیمت تمامشده را کاهش دهیم، اما تعمیرات بهموقع انجام نشود که هزینههای آن به دورۀ بعد منتقل میشود. بنابراین، در یک دوره شاهد کاهش هزینه هستیم، اما در دورۀ بعد قطعاً افزایش هزینه داریم که این موضوع تاثیر نامطلوب خواهد داشت. درخصوص نقش امور مالی باید بگویم که ثبت و ضبط هزینهها در حسابها و مراکز هزینۀ مربوط توسط این امور انجام میشود. حال هرچه این عمل بهموقع، صحیح و دقیق باشد، نقش اطلاعرسانی حسابداری صنعتی را پررنگتر و مؤثرتر خواهد کرد. این اطلاعرسانی دقیق و مؤثر میتواند به مدیریت میانی کمک بسزایی در کنترل عملیات و افزایش بهرهوری کارکنان، تجهیزات و ماشینآلات و سایر عوامل مؤثر در تولید کند. بنابراین، این مهم بهرغم گستردگی فعالیت شرکت ملی صنایع مس ایران بهخوبی انجام شده که نتیجۀ آن همان کاهش روند افزایشی هزینهها، افزایش تولید و نهایتاً کاهش قیمت تمامشدۀ محصولات است. در دوسه سال گذشته، دو اقدام دیگر هم در حوزۀ مالی انجام شد که یکی از آنها موضوع حقوق دولتی بود. حقوق دولتی معادن و عوارض بازسازی که طی هفت سال از سال 1387 تا سال 1392 افزایشی بیرویه داشت و از 300 تومان بهازای هر تن عیار خاک سولفور به 12هزار تومان رسید، با پیگیریهای امورهای مالی و معدن و گزارشهایی که تهیه شد و با حمایت مدیریت محترم ارشد شرکت، قیمت حقوق دولتی از 12هزار تومان در سال 1392، به 6500 تومان در سال 1393 کاهش پیدا کرد. این روند نهتنها هزینههای سال 1393 را تحت تاثیر قرار داد بلکه موجب شد در سالهای بعد هزینۀ کمتری در این زمینه بپردازیم. این اتفاق به نظر من یک اقدام بزرگ بود. موضوع دوم مالیاتهاست. در این زمینه نیز اقدامهای خوبی انجام شده و مسایل مالیاتی شرکت بهنحو مطلوبی حلوفصل شده که انشاءالله در آیندهای نزدیک این موارد بههنگام میشود.
چه شد که این اقدامات در راستای کاهش بهای تمامشده مورد توجه قرار گرفت؟
از سال 1390 تا 1395، نرخ فروش جهانی مس کاتد کاهش پیدا کرد، اما هزینهها متأثر از قیمت داخلی بود؛ وقتی نرخ فروش محصول کاهش پیدا میکند، نقدینگی نیز کاهش خواهد یافت، بنابراین، سود نیز کم میشود. درواقع، کاهش قیمت جهانی مس و موضوع دیگر تحریمها، موجب شد ما یک کاهش درآمد داشته باشیم. بنابراین، قیمت تمامشده باید هرچه بیشتر بهینه میشد. نکتهای که روی آن تاکید دارم این است که آنچه که مدنظر ماست کاهش نیست بلکه بهینهکردن است و خوشبختانه این کار در چند سال گذشته بهشکل مطلوبی انجام پذیرفته است. برای بهینه شدن قیمت تمامشده، باید دو عامل کاهش منطقی هزینهها و افزایش تولید وجود داشته باشد که خوشبختانه کاهش منطقی هزینهها و افزایش تولید با مدیریتی که انجام شد، صورت گرفت. در سالهای گذشته میان مدیریت ارشد، مدیریت میانی و تمامی کارکنان زحمتکش و سایر عوامل تاثیرگذار با توجه به خطراتی نظیر کاهش قیمت جهانی مس، تحریمها و رکود، یک هماهنگی و همدلی ایجاد شد که توانستیم عملکرد خوبی داشته باشیم.
منظورتان از کاهش منطقی هزینهها چیست؟
ببینید؛ با وجود افزایش عمومی قیمتها (تورم) در هر سال ما معمولاً شاهد افزایش 15 تا 20 درصدی هزینهها هستیم، اما خوشبختانه این روند در شرکت ملی صنایع مس ایران، کاهشی بوده است. مثلاً در سال 1394 نسبت به سال 1393 پنج درصد افزایش هزینه داشتهایم. این عدد، عددی بسیار منطقی و خوب است. بنابراین، افزایش تولید در کنار کاهش منطقی هزینهها، یک قیمت تمامشدۀ بهینه و مناسب را برای ما رقم زده است.
کاهش منطقی هزینهها از چه طریق اتفاق افتاده است؟ گفتید همراهی مدیریت ارشد، مدیریت میانی و پرسنل خیلی تأثیرگذار بود.
در کنار افزایش تولید توسط واحدهای تولیدی، تمام واحدهای پشتیبانی هم در جایگاه خود فعالیت و همکاری خوبی داشتند؛ نگهداری خوب از تجهیزات، کاهش تولید ضایعات، کاهش تولید تهپاتیل در کارخانجات ذوب، بهکارگیری قطعات تعمیری بهجای قطعات نو، در نظر داشتن تمامی انبارها و استفادۀ بهینه از قطعات موجود در آن، همه نشان از بهینه شدن هزینهها دارد. با راهاندازی دو پروژۀ توسعۀ تغلیظ، مقدار زیادی افزایش تولید کنستانترۀ مس داشتیم و این افزایش تولید در کنار کاهش منطقی هزینهها، موجب موفقیت شرکت شده است.
از همین رهگذر بود که شرکت مس توانست تمام تسهیلاتی را که پیشتر گرفته بود، پرداخت کند؟
کاهش قیمت تمامشدۀ محصولات و بهتبع آن افزایش سود شرکت، تسهیل در امر فروش و بهتبع ورود وجه نقد و مدیریت مطلوب آن، موجب شد تا در سال 1395 بخش عمدهای از تسهیلات را تسویهحساب کنیم که نتیجۀ بارز آن کاهش هزینۀ کارمزد تسهیلات (افزایش سود شرکت) بود. به این ترتیب، نهتنها نیاز نبود از بیرون تسهیلات بگیریم بلکه تسهیلات را هم بازپرداخت کردیم.
بهینهسازی قیمت تمامشده چه تأثیرات دیگری داشته است؟
افزایش سود شرکت یعنی افزایش منافع تأمینکنندگان سرمایه (سهامداران) که این یعنی سود بیشتری به سهامدار برمیگردد. این، یکی از مهمترین تاثیرات این اتفاق است. سهامداری که پول و سرمایۀ خود را در این شرکت گذاشته، اگر سود نداشته باشد، دلسرد شده و مجبور میشود سهام را با قیمت پایین بفروشد. فروش سهام باعث کاهش قیمت سهم و کاهش ارزش روز شرکت میشود؛ بنابراین، افزایش سودی که داشتیم، در بین سهامداران امیدواری ایجاد کرد که میتوانند روی این سهم حساب کنند و بهجای فروش سهم و خارج کردن پول از شرکت، حتی سهام بیشتری خریداری کنند و سرمایۀ بیشتری به شرکت بیاورند تا شرکت نیازی به اخذ وام نداشته باشد و در مقابل آن، سود سهام را دریافت کنند.
قیمت بهینه بهطور دقیق چیست و در مقایسه با چه چیز قیمت بهینه سنجیده میشود؟
باید عرض کنم در حوزۀ حسابداری صنعتی (بهای تمامشده) برخلاف حوزۀ حسابداری مالی، فاقد استانداردهای داخلی و بینالمللی هستیم. اگرچه قیمتهای جهانی میتواند یک شاخص باشد، اما با توجه به اینکه در این زمینه استانداردی وجود ندارد، نمیتوان دقیقاً گفت روش تهیۀ قیمت تمامشدۀ شرکت مس و فرضاً شرکت کودلکو یکی است. هرچند حسابداری صنعتی یک چارچوب اصلی دارد که میگوید بهای تولید شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت است. با توجه به نبود استاندارد و مسائلی نظیر نرخ ارز، بنده اعتقاد دارم گذشتۀ ما میتواند شاخص خوبی برای سنجش عملکردمان باشد. با وجود تحریم و شرایط بسیار نامطلوب تورمی و رکود، روند قیمت تمامشده در چهار سال اخیر را که نگاه میکنیم، وضعیت مطلوبی داشته است. هرچند که این خوب است ولی کافی نیست و باید تلاشها همچنان ادامه یابد.
گفتید برای رفتن به سمت بهینه کردن قیمت تمامشده، دو دلیل داشتید؛ یکی تحریمها بود و دیگر کاهش قیمت فروش جهانی مس؛ آیا برنامهریزی شده که شرکت مس دوباره مجبور نباشد براساس شرایط خارجی، بهینهسازی را انجام دهد؟
من بالغ بر 20سال است که در زمینۀ قیمت تمامشده و حوزۀ مالی مس فعالم. موضوع بهینهسازی هزینهها، همیشه مدنظر بوده؛ حتی وقتی که وضعیت مطلوب بود و مس را تا 9500 دلار میفروختیم. اما در شرایطی که قیمت جهانی مس کاهش پیدا کرده و درنتیجه، درآمد و سود شرکت کاهش مییابد، موضوع بهینهسازی هزینهها و افزایش تولید اهمیت بیشتری پیدا میکند. با این حال، بهینهسازی بهای تمامشده همیشه مدنظر بوده است.
رفتن به سمت قیمت بهینه، چه تأثیری در تابآوری اقتصادی و اجرای اقتصاد مقاومتی دارد؟
یکی از نتایجی که این اقدام میتواند داشته باشد، جلوگیری از خروج وجه نقد از شرکت در قالب هزینه و از طرفی کاهش نیاز به تأمین وجه نقد به شکل تسهیلات از بانکهاست. وقتی شرکت مس میخواهد از بیرون تأمین مالی کند، قطعاً به اعداد و ارقام بزرگ تهسیلات نیاز دارد. اما وقتی نیاز به این مبالغ نداشته باشد و از تسهیلات استفاده نکند، قطعاً این تسهیلات در اختیار صنایع کوچکتر قرار میگیرد که با مبلغ خیلی کمتری مشکل آنها حل میشود، و این میتواند یک رونق اقتصادی کلی برای کشور داشته باشد.
در تمام این سالهایی که در بخش مالی فعال بودهاید، تجربهای مشابه تجربۀ اخیر در حوزۀ بهینهسازی قیمت تمامشده داشتهاید؟
همانطور که عرض کردم، بهینهسازی بهای تمامشده همیشه مدنظر بوده و در محیط کار هر روز تجربۀ تازهای بهدست میآید، اما گاهی اوقات نتایج کار بیشتر خودنمایی میکند و بینظیر است، مثلاً در حوزۀ حقوق دولتی معادن؛ چراکه در این حوزه تا سال 1387 روند نرخ حقوق دولتی معادن منطقی بود، اما از 1388 روند نرخ، رشد چشمگیری داشت و در سال 1392 مصوبهای صادر و عطف به ماسبق (از 1387) شد که هزینۀ سنگینی برای شرکت مس در بر داشت (جرایم اضافه برداشت چهار برابر نرخ معمول). بنابراین، موضوع را دنبال کردیم و از سال 1390 پروانۀ بهرهبرداری اصلاح و رقم زیادی از بدهیهای ما به سازمان صنعت، معدن و تجارت برداشته شد. یعنی چیزی که غیرعادی اضافه شد و بهحق نبود، برگشت داده شد. این یک تجربۀ خوب بود و هیأتمدیرۀ محترم و مدیریت محترم عامل شرکت در این زمینه خیلی زحمت کشیدند.
و حرف آخر؟
هدف هر مؤسسۀ اقتصادی، کسب سود است؛ تولید محصولات باکیفیت، کاهش هزینهها، خلاقیت و نوآوری و افزایش رقابتپذیری از مزایای وجود منابع انسانی کیفی و دانشمدار است. منابع انسانی داراییهایی هستند که سهم فزایندهای در ارزش بازار سازمان دارد و عملکرد سایر منابع نظیر تجهیزات و ماشینآلات و... نیز متاثر از عملکرد آن است. کارکنان مهمترین دارایی سازمان به حساب میآیند و موفقیت سازمان در گرو اعمال مدیریتی اثربخش بر آنهاست. ترغیب همۀ اعضای سازمان به همکاری با یکدیگر، رساندن آنان به احساس هدف مشترک و رفع نگرانی آنها، مستلزم تلاشی مستمر است. بنابراین، در شرکت ملی صنایع مس ایران همۀ عواملی که تأثیرگذارند، باید با یک همدلی و کوشش مضاعف، در جهت بهینهسازی و کاهش منطقی هزینهها و افزایش تولید و درنتیجه افزایش سود شرکت تلاش کنند. رفاه کارکنان هر شرکتی بستگی به وضعیت اقتصادی آن شرکت دارد. بنابراین، خدمات شرکت و کارکنان به هم متقابل است. ما هر خدمتی به شرکت کنیم، نتیجۀ آن اول به خود ما برمیگردد و بعد به جامعۀ بزرگتری بهعنوان سهامداران، دولت و... باید تلاش در جهت سرافرازی و پایدار بودن شرکت مس را سرلوحۀ کار خود قرار دهیم.
منبع:عصر مس