به گزارش ماین نیوز، به نظر مي رسد شرايط بازار فولاد در مناطق مختلف جهان اوضاع متفاوتي را روايت مي کند که البته شرايط کلي عرضه و تقاضا و قيمت تمام شده آنها است که قيمت هاي نهايي در معاملات را رقم مي زند. تعطيلات عيد فطر در کشورهاي اسلامي را مي توان همگام با کاهش تقاضا ارزيابي کرد اما کشورهايي که تعطيلات کمتري دارند (همچون مصر و ترکيه) با ثبات نسبي توليد و تقاضا رو به رو هستند. درخصوص قيمت تمام شده نيز شاهد رشد بهاي زغال سنگ، سنگ آهن و قراضه هستيم؛ هرچند که بارش باران هاي موسمي در شرق آسيا ناخودآگاه به کاهش تقاضا منجر خواهد شد.
کاهش قيمت نفت در بازارهاي جهاني هم به کاهش هزينه حمل ونقل دريايي کمک کرده، ولي سخت گيري هاي تجاري و اما و اگرهاي دامپينگ هنوز هم اجازه فعاليت آزادانه تجار را در کشورهاي مختلف نمي دهد. بازارهاي جهاني غالبا به سمت کاهش قيمت ها و حتي اعطاي تخفيف بيشتر متمايل هستند ولي آن دسته از توليدکنندگاني که هنوز از بازارهاي کافي برخوردار هستند، تمايلي به کاهش قيمت از خود نشان نداده حتي در تلاش براي اعمال رشد قيمتي با يکديگر رقابت مي کنند. نگاهي به قيمت هاي شرق آسيا با محوريت چين نشان مي دهد که روند کاهشي جديدي در اين بازارها آغاز شده که ميلگرد و ورق نورد گرم را مي توان پيشقراول اين روند کاهشي به شمار آورد.
در بازار ميلگرد به دليل کاهش تقاضا و تغيير شرايط آب و هوايي و افزايش رطوبت هوا، مشکلات حمل ونقل و انبارداري و عقب نشيني خريداران شاهد کاهش قيمت ها هستيم. در بازار ورق گرم نيز به دليل کاهش قيمت ها در بازار آتي (معاملات کاغذي) کاهش قيمت ها به ثبت رسيده و البته ضعف تقاضا به افت قيمت ها دامن زده و به نظر مي رسد اين روند کاهش قيمت ها باز هم ادامه يابد. توجه به تجربيات پيشين نشان مي دهد که براي تحليل وضعيت بازار در روزهاي پيش رو بايد پر اهميت ترين و تاثيرگذارترين رخدادها را مورد بررسي قرار داد. هم اکنون نوسان قيمت مواد اوليه و احتمال رشد بهاي آن، تعطيلات عيد فطر در کشورهاي اسلامي و البته فرارسيدن زمان بارش باران هاي موسمي در شرق آسيا مواردي است که تاثيرات بيشتري بر بازار فولاد بر جاي مي گذارند، بنابراين توجه به اين موارد را در دستور کار قرار مي دهيم.
خوش بيني به بازار قراضه فولادي و مواد اوليه
در بازار سنگ آهن شاهد رشد محدود قيمت ها هستيم تا جايي که براي عيار 62 درصد در بازار کيندائو چين قيمت 56 دلار و 75 سنت به ثبت رسيد که از رشد محدود قيمت ها خبر مي دهد. در بازار زغال سنگ نيز شاهد افزايش آرام محموله هاي وارداتي به چين هستيم، زيرا از هم اکنون انتظار براي کاهش توليد به دليل شرايط آب و هوايي را بايد مد نظر قرار داد. به نظر مي رسد از هم اکنون بتوان به رشد قيمت قراضه، سنگ آهن و زغال سنگ اميدوار بود. در بازار قراضه نيز شاهد پراکندگي هاي قيمتي برجسته اي هستيم ولي روند عمومي بازار به سمت رشد قيمت ها متمايل بوده و حجم تقاضا متعادل و متوسط است.
در ترکيه به دليل نزديکي به تعطيلات عيد فطر حجم معاملات در سطوح پاييني بسته شده، ولي با افزايش واردات قراضه رو به رو هستيم و در کل بازار اين کالا در ترکيه از شفافيت مطلوبي برخوردار بوده و مي توان از احتمال افزايش نرخ دفاع کرد. در بازار هند به دليل پايين بودن موجودي انبارها شاهد تمايل بازار به رشد قيمت ها هستيم؛ هرچند که از ماه آينده شرايط مالياتي اين کشور تغيير خواهد کرد يعني ممکن است تغييراتي در دورنماي کوتاه مدت تا ميان مدت بازار قراضه هند تجربه کنيم. قيمت قراضه در بازار چين پايين است و شايد تا کف قيمتي فاصله چنداني نداشته باشد که همين نکته احتمال رشد قيمت ها را تقويت خواهد کرد. با توجه به پايين بودن سودآوري توليد از قراضه چندان هم بازار اين کالا از سوي خريداران کوچک تر با جذابيت بالايي همراه نيست ولي واحدهاي توليدکننده بزرگ که قيمت تمام شده پايين تري داشته و از توانمندي مالي بالاتري برخوردار هستند با افزايش قيمت هاي خريد خود به سمت افزايش موجودي انبارهاي خود متمايل شده اند. شرايط بازار قراضه از احتمال رشد قيمتي مهمي خبر مي دهد، هرچند که احتمال افزايش قيمت سنگ آهن و زغال سنگ نيز بر اين موارد افزوده خواهد شد. در نهايت نگراني از افزايش بهاي مواد اوليه و رشد قيمت تمام شده در آينده نزديک را بايد سيگنالي به شمار آورد که نمي توان از کنار آن به سادگي عبور کرد.
تعطيلات عيد فطر در کشورهاي اسلامي
يکي از تاثيرگذارترين رخدادها در بازار کشورهاي اسلامي با محوريت غرب آسيا و حتي شمال آفريقا را بايد تعطيلات عيد فطر دانست زيرا در کنار تعطيلات گسترده، جشن هاي مذهبي بسياري برگزار خواهد شد که به کاهش محسوس تقاضا و شايد توقف بسياري از فعاليت ها منجر خواهد شد؛ هرچند که تعطيلات عيد فطر در ايران 2 روز است ولي حداقل تعطيلات عيد فطر در کشورهاي اسلامي متعلق به پاکستان، افغانستان و ترکيه با سه روز تعطيلات متمادي است، ولي متوسط تعطيلات در کشورهاي اسلامي در گذشته 5/ 5 روز بوده که براي سال جاري افزايش يافته است.
در عراق تعطيلات 3 روز بوده ولي با فرض اميدواري به آزادسازي موصل و نابودي مهم ترين پايگاه داعش، اين تعطيلات به يک هفته در سال جاري افزايش يافته تا احتمالا با يک جشن ملي – مذهبي گسترده رو به رو باشيم. در عربستان نيز تعطيلات 12 روز بوده ولي در سال جاري به 23 روز افزايش يافته تا باز هم انتصاب محمد بن سلمان جشن گرفته شود و البته حجم اعتراضات نيز کاهش يابد. در قطر تعطيلات 11 روز بوده که در کنار مشکلات داخلي و ارتباطات سياسي و حتي سختگيري هاي تجاري و حمل ونقل با مشکلات اقتصادي رو به رو شده است.
تعطيلات عيد فطر سال جاري در عربستان 23 روز، قطر 11 روز، امارات، کويت، سوريه و عمان 9 روز، عراق و مالزي 7 روز، فلسطين و اردن 6 روز، مصر 5 روز، پاکستان، افغانستان و ترکيه 3 روز است. اين اعداد نشان مي دهد که غرب آسيا براي هفته پيش روي ميلادي که از دوشنبه آغاز مي شود به تعطيلاتي عميق فرو رفته يعني از هم اکنون زماني براي جشن هاي مذهبي در اين منطقه از جهان فرارسيده است که قطعا در اين جشن ها و تعطيلات نيازي به فولاد نخواهد بود. اين شرايط يعني نيمه تعطيل بودن بخش هاي بزرگي از منطقه در هفته هاي پيش رو در کنار نگراني هاي اقتصادي در حوزه قطر و مشکلات حمل و نقل در کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس قطعا به کاهش تقاضاي روزهاي پيش رو منجر خواهد شد. موارد فوق نشان مي دهد از هم اکنون يک فاز رکود جديد در بازارهاي فولادي مخصوصا بازارهاي منطقه اي آغاز شده است.
زمان بارش باران هاي موسمي در شرق آسيا
بازار چين 4 روز است که با کاهش قيمت ميلگرد رو به رو است و خبري از بهبود تقاضا وجود ندارد. پيش بيني مي شود حجم تقاضا به خاطر شرايط آب و هوايي باز هم کاهش يابد و بازار به رکودي عميق تر وارد شود. از هم اکنون مي توان نسبت به کاهش استخراج زغال سنگ و سنگ آهن در چين هم محتاط بود که مجموع اين موارد را بايد به واقعيت هاي آب و هوايي در شرق آسيا مرتبط دانست.در کشورمان هميشه فصل کاهش تقاضا در روزهاي سرد سال قرار دارد ولي در شرق آسيا و مخصوصا شمال و شرق چين فصل رکود تقاضا در تابستان قرار دارد و البته دليل آن نيز بارش باران هاي موسمي است که از اواخر خردادماه آغاز شده و بعضا تا شهريورماه ادامه مي يابد. در اين بازه زماني شاهد بارش هاي بسيار زياد، سريع و موقتي هستيم که اغلب با سيل همراه بوده و رانش زمين را نيز به همراه دارد. شايد در نگاه اول بارش باران آن هم در کشوري همچون چين اهميت چنداني نداشته باشد ولي تجربه حضور در اين ايام در شهرهاي شمالي اين کشور نشان مي دهد که نگراني هاي دولتمردان اين کشور و عقب نشيني بازار کاملا منطقي است زيرا در زير باران خطر به راه افتادن سيل کاملا مشهود است. اين در حالي است که شرايط زمين شناسي شمال چين و پوشش هاي گياهي بعضا ضعيف و مخصوصا مقاومت پايين خاک و رسي بودن بسياري از مناطق به صراحت از احتمال سيل و رانش زمين خبر مي دهد.
در اين دوران تقاضا کاهش مي يابد زيرا نگراني از تخريب بناي نيمه ساخته شرايطي را ايجاد مي کند که تمايل به احداث کاهش يابد. تغيير شرايط آب و هوايي، رطوبت هوا و بارش باران هاي فصلي و موسمي هم اکنون مواردي است که به کاهش تقاضا و نگراني از کاهش قيمت ها در بازار فولاد در شرق آسيا منجر خواهد شد. از سوي ديگر با افزايش رطوبت هوا امکان انبارکردن ميلگرد و ساير مقاطع و مصنوعات فولادي نيز کاهش مي يابد زيرا فرآيند اکسيده شدن آن (زنگ زدن) سريع تر بوده و البته توليدات را بايد در زمان محدودتري انبار کرد. اين وضعيت نيز جذابيت خريد و حتي توليد براي کارخانه هاي بزرگ را کاهش مي دهد. از هم اکنون بايد منتظر کاهش استخراج سنگ آهن، افت توليد زغال سنگ و حتي بروز برخي مشکلات حمل و نقل بود که به احتمال افزايش قيمت مواد اوليه حتي قراضه منجر خواهد شد. اين شرايط يعني کاهش تقاضا و افزايش قيمت تمام شده واحدهاي فولادي را با مشکل رو به رو ساخته و بنا بر تجربه هاي پيشين ممکن است پس از يک فاز کاهش قيمتي در چين، شاهد جهش نرخ ها باشيم.
دورنماي بازار فولاد در روزهاي پيش رو
به نظر مي رسد خوش بيني هاي موجود در بازار فولاد به دليل رشد بهاي مواد اوليه و افزايش هزينه توليد در کنار سودآوري بالاي فعلي از توليد بر پايه سنگ آهن بتواند از بازار فولاد در مسير رشد قيمت ها حمايت کند ولي اين نکته يکي از چهره هاي اصلي در اين بازار است. به عبارت ساده تر قيمت تمام شده فولاد افزايش مي يابد ولي بازار با اين رشد قيمتي همراهي نخواهد کرد. تقاضا در اقصي نقاط جهان مخصوصا چين محدود خواهد ماند ولي تلاش براي افزايش فروش نيز بر دشواري هاي توليد اضافه کرده و ممکن است حجم عرضه با کاهش رو به رو شود. اين در حالي است که افزايش قيمت تمام شده در کنار کاهش سودآوري واحدهاي توليدي و همچنين بازگشت تقاضا پس از تعطيلات عيد فطر در کشورهاي اسلامي موجب تغييراتي ديگر در اين بازار خواهد بود. در نهايت مي توان اين گونه ادعا کرد که بازار فولاد اگرچه در کوتاه مدت به سمت کاهش نرخ ها متمايل خواهد شد ولي باز هم به صورت جرقه هايي پراکنده به رشد قيمت ها به صورت کلي در بازار جهاني فولاد منتهي مي شود.
تمايل مجدد بازار فولاد به تعديل قيمت ها
هرچند بازار داخلي فولاد در 5 هفته اخير با نوسان ممتد قيمتي رو به رو شده و در نهايت رشد مطلوبي را به ثبت رسانده ولي روز گذشته شاهد بوديم که بازار با صراحت به سمت کاهش قيمت ها متمايل شده است؛ هرچند که مشخص نيست دورنماي نوسان نرخ ها به چه سمتي گرايش داشته باشد. دليل اصلي رشد قيمتي را بايد در افزايش قيمت قراضه و کاهش جمع آوري و عرضه آن در ماه رمضان، اما و اگرهاي عرضه و بهاي آهن اسفنجي، رشد قيمت شمش، نيم نگاه برخي از فعالان بازار به سمت سفته بازي، خوش بيني به رشد قيمت دلار و ايجاد يک جريان افزايشي در قيمت غالب کالاها، اميدواري به افزايش قيمت مسکن و آغاز دوره رونقي مجدد در اين بازار در کنار رشد فروش واحدهاي مسکوني و مواردي از اين قبيل به شمار آورد. اين در حالي است که روال کلي در بازارهاي جهاني هم اکنون از عقب نشيني آرام و شکننده قيمت ها خبر مي دهد يعني واقعيت هاي بازار داخلي با فرض ثبات نسبي قيمت دلار چندان هم در تعامل با بازارهاي جهاني نيست که مي تواند به محدود شدن صادرات مصنوعات فولادي منجر شود. خوش بيني به دورنماي بازار فولاد به رغم ضعف تقاضا را بايد واقعيت مهمي در معاملات روزهاي اخير به شمار آورد که موجب شد قيمت ها به نسبت هفته هاي قبل در سطوح بالايي قرار بگيرند. اين در حالي است که تعطيلات پيش رو زماني براي واقع بيني اوضاع است زيرا سيگنال هاي اميدوارکننده فعلي آن قدر برجسته نيست که بتواند تغييري عميق را در ذات اين بازار پديد آورد. در سال هاي اخير بارها شاهد بوديم که حتي در جهش قيمت دلار، باز هم تقاضاي موثر بود که در نهايت قيمت هاي نهايي را تعيين مي کرد نه تلاش واحدهاي توليدي.
اين در حالي است که هم اکنون تعداد واحدهاي توليدي به شدت افزايش يافته و البته حجم توليد نيز برتري قابل توجهي به نسبت گذشته پيدا کرده است يعني بايد به صراحت عنوان کرد که بخشي از خوش بيني هاي موجود نه واقع بيني بلکه روياپردازي است زيرا قيمت ها تاکنون نيز رشدهاي بسياري را تجربه کرده و شايد فضاي چنداني براي افزايش نرخ هاي بيشتر نداشته باشد. اين در حالي است که بايد واقعيت هاي بازار شمش را جدي تر ارزيابي کرد زيرا افزايش حجم توليد در واحدهاي نوردي برابر است با افزايش تقاضاي شمش بنابراين پاشنه آشيل شمش را بايد نکته کليدي در اين بازار به شمار آورد. به نظر مي رسد واقع بيني هاي جديد به آرامي در بازار فولاد در حال خودنمايي باشد بنابراين انتظار آرامش بازار فولاد براي روزهاي بعد از تعطيلات منطقي به نظر مي رسد.
فولاد
