به گزارش ماین نیوز، به نقل از مس پرس، بخش نخست گفتوگو را اینجا بخوانید.
برای آگاهی از چندوچونِ نسبتی که با بازتعریفِ مفهوم و بازطراحیِ پروژهها، بین «شرکت مس» و «اقتصاد مقاومتی» برقرار شده، با «مرتضی دلاوری پاریزی» قائممقام رئیس ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت ملی صنایع مس ایران و دبیر اجرایی این ستاد به گفتوگو نشستیم.
بخش دوم و پایانی:
برگردیم به محور «انجام مسئولیت اجتماعی در بستر اقتصاد مقاومتی». داشتید از تابآوری مناطق جوارکارخانهای میگفتید.
بله. ما تابآوری و اقتصاد مقاومتی را وصل کردیم به مسئولیت اجتماعی. در استان کرمان طرحی مطرح شد که شرکتهای بزرگ، مؤسسات و بنگاههای بزرگ، بیایند محوریت توسعۀ بعضی مناطق را بر عهده بگیرند؛ یعنی ستاد برنامهریزی منطقه، از وزارت کشور، از فرمانداریها و بخشداریها، برسد به یک شرکت اقتصادی که ثبات و پایداری احتمالاً بیشتری دارد. شرکت ملی صنایع مس ایران، مجتمع گلگهر، هواپیمایی ماهان، قرارگاه خاتمالانبیا، بنیاد مستضعفان، دانشگاه آزاد و... 22 معین اقتصادی معرفی شدند. ایده از آقای رزمحسینی استاندار کرمان بود که ما واقعاً از ایشان تشکر میکنیم؛ چون فرصتی را برای شرکتهای بزرگ در منطقه فراهم کردند که بتوانند هزینهکردهایی را که طی سالهای گذشته و به صورت مستمر داشتند و اثربخشی آنها کمتر به چشم میآمد و گاهی هم نارضایتی بهوجود میآورد؛ در بستر اقتصاد مقاومتی بازطراحی کنند. شرکت مس، نقش معین اقتصادی را برای شهرستانهای شهربابک، رفسنجان و انار در استان کرمان پذیرفته است و بههمین نسبت برای ورزقان، اهر و هریس بهعنوان مناطق عملکردیاش در پایلوت دیگر اقتصاد مقاومتی در کشور؛ در استان آذربایجان شرقی.
شرکت مس قرار است نقش معین اقتصادی را چگونه ایفا کند؟ در اینباره توضیح میدهید؟
ما به همگرایی در زمینۀ ادبیات اقتصاد مقاومتی و ایجاد یک درک مشترک در درون و بیرون شرکت نیاز داریم و در این حوزه، هم به فکر گفتمانسازی و تولید ادبیات اقتصاد مقاومتی هستیم و هم به فکر ترویج این ادبیات
مدلی که ما تابآوری را در شرکت مس پیگیری میکنیم مدل هیأتعاملی است؛ یعنی کسی که عاملیت یک حوزه یا برنامۀ مشخص را دارد، بالای سر کار خودش ایستاده. ترکیب به این شکل است که مدیران مس منطقۀ کرمان و آذربایجان عضو این ستادند، سه عامل داریم، ریاست با مدیرعامل شرکت است، و دبیر اجرایی و دبیرخانه هم امور را پیگیری و کارها را هماهنگ میکند. اقتصاد مقاومتی را هم در هر دو حوزهای که قبلاً اشاره کردم، پیش خواهیم برد؛ درون شرکت و بیرون از شرکت.
بحث درون شرکت و محور مقاومسازی تولید را با عامل «مقاومسازی تولید» پی میگیریم که شناسایی مخاطرات و گلوگاهها جزو برنامههای این عامل است. در گزارشهای امور مختلف شرکت میبینیم که هرکسی دارد در حوزۀ تابآوری، حوزۀ شناخت نقاط بحرانی و در زمینۀ گلوگاهها کاری انجام میدهد؛ اما یک ارتباط درونسازمانی ساختارمند باید شکل بگیرد که انسجامبخش باشد. یکی از دستور کارهای این عاملیت همین است. اقدامات خوبی مثل کاهش هزینۀ تولید و افزایش بهرهوری انرژی باید در قالب چهارچوب و دستورالعملهای مشخص با همکاری همۀ حوزهها ادامه پیدا کند.
عامل دیگر، «ظرفیتسازی» است. بههرحال در بحث اقتصاد مقاومتی، بسیاری از وزارتخانهها و سازمانها درگیر شدهاند؛ برخی از این نهادها برنامۀ تدوینشده دارند و برخی ظرفیتهای مغفول؛ پس نیاز داریم که اقدامات را با هم هماهنگ کنیم و از ظرفیتهای آنها هم استفاده کنیم. نکتۀ دیگری هم که وجود دارد آن است که هدایت و تسهیلگری برنامههای مصوب ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی در آذربایجان شرقی، از طریق این عاملیت انجام خواهد شد و انتقال تجارب بین پایلوتهای کشوری نیز از همین مسیر است.
عامل سوم هم، «پیشبرد و پایش» است؛ که بستر افزایش تابآوری در مناطق عملکردی را از طریق پیشبرد و پایش پروژههای مطالعاتی یا اقدامات مقطعی، با هدف حفظ و تقویت تنوع اقتصادی در مناطق فراهم میکند.
گفتید برنامههایی را در کرمان اجرا خواهید کرد. لطفاً دربارۀ این برنامهها توضیح بدهید و بگویید شرکت مس امروز بهعنوان معین اقتصادی، چه تعهداتی در مناطق دارد یا در آینده خواهد داشت؟
چند طرح که ما به درخواست استان کرمان شروع کردیم، مشخصاً از شهرستان شهربابک شروع شد. این طرحها معرفی شده و حدود تعهدات ما هم مشخص است. آن چیزی که ما بهعنوان معین اقتصادی تعهد کردهایم و برداشت ما بوده، این است که مطالعات پروژههایی را که در شهرستانها مطرح هستند، انجام خواهیم داد، از اجرا هم حمایت خواهیم کرد و چیزی بیش از این نخواهد بود. یعنی ما تسهیلگر توانمندساز این مناطق خواهیم بود، نه بیش از این.
سخن رهبر انقلاب است که «اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد مردمی است»؛ این معنایش آن نیست که دوباره شرکت مس بیاید یکسری پروژه تعریف کند؛ مثلاً یک پروژه تعریف کند 500 میلیارد تومان و 50 نفر آنجا مشغول بهکار شوند؛ یعنی هر شغلی مثلاً 10 میلیارد تومان. هدف در اینجا ظرفیتسازی، نهادسازی و ایجاد شرایط کار است.
اتفاقاً در نامگذاری امسال، «اشتغال» هم با «تولید» در کنار اقتصاد مقاومتی قرار گرفته است.
بله، بحث اشتغال موضوع بسیار پراهمیتی است و رویکرد شرکت هم باید باشد؛ اما شرکت مس محدودیتهایی دارد برای اشتغال. همۀ ماها میدانیم دوروبر خودمان، در خانوادهمان چند نفر جوان تحصیلکرده و بیکار هست؛ ولی چهکار باید کرد؟ یعنی همه باید در این مناطق منتظر بمانند که شرکت مس استخدام کند تا بروند سر کار؟!
ما در شهرستان شهربابک حدود 700 کسبوکار میشناسیم که به دلایلی متوقف شدهاند یا آغاز بهکار نکردهاند؛ مثلاً در مرحلۀ مجوز ماندهاند، یا تعدادی جوان آمدهاند کسبوکاری را طراحی کردهاند اما نتوانستهاند محصولشان را به بازار برسانند. حالا از خودِ جوانهای تحصیلکردۀ شهربابک، گروهی آمدهاند برای یک پروژۀ ویژۀ اشتغال که در مرحلۀ اول با کمک همکاران در کمیسیون معاملات، قراردادش هم عملیاتی شده. عنوان پروژه، «احیا و توسعۀ کسبوکارهای منطقه» است. تعهد مشاور در این پروژه، که البته وارد اجرا هم خواهد شد، این است که 300 کسبوکار را عارضهیابی کند؛ 100 کسبوکار باید مسیر بازگشتشان به چرخۀ اقتصادی ترسیم شود و در این راه هدایت شوند تا به چرخۀ تولید بازگردند، 30 کسبوکار بازگشت تضمینی خواهند داشت و نیز طبق تعهد مجری، 20 کسبوکار یا کارآفرین هم برای استقرار یا توسعۀ فعالیت، هدایت و حمایت خواهند شد. بسیاری از این کسبوکارها ممکن است گیرشان گیر دانشی باشد، گیر فنی داشته باشند، یا گیر اداری- حقوقی یا همان مجوزی داشته باشند؛ ستاد اقتصاد مقاومتی شهرستان باید در همۀ این مسائل کمک کند تا مشکلشان برطرف شود. بعضیها ممکن است گیر تامین اعتبار داشته باشند و شرکت مس هم پولی نداشته باشد که بخواهد به آنها بدهد، اما اعتباری در سیستم بانکی یا جاهای دیگر دارد، میتواند از آن استفاده کند برای اینکه بخشی از این کسبوکارها احیا شود.
این طرح برای صاحبان سرمایه یا مخاطبان با سطح درآمدی متوسط است؛ اما همۀ مناطق عملکردی ما دارای وضعیت مشابه نیستند. در برخی قسمتها، شکاف طبقاتی و فاصلۀ درآمدی بسیار زیاد است. بحث استقرار مشاغل خرد در همینجا مطرح میشود. اینکه مثال زدم ممکن است شرکت مس شغلی ایجاد کند که 10 میلیارد تومان هزینه بردارد و البته آن هم ارزش خودش را داراست؛ اما واقعیت این است که ما طبقات ضعیفی داریم که گیر مبالغ خیلی کوچکتری هستند. یک تجربۀ داخلی در جنوب استان خراسان در حسنآباد سربیشه داریم که برنامۀ عمران ملل متحد (UNDP) برای فقرزدایی صندوقهای خرد اعتباری و گروههای شغلی در روستاها شکل میداد. این مدل بعدها توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور که بهعنوان شریک ملی طرح ترسیب کربن (CSP) در آنزمان با سازمان ملل و صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) همکاری میکرد، در هیات دولت مطرح شد و مورد استقبال قرار گرفت. این سازمان، تجربههای دیگری هم در همکاریهای بینالمللی دارد؛ از پروژۀ منارید تا این اواخر احیای اراضی جنگلی (RF) که یک پایلوت آن در استان کرمان و شهرستان ریگان است؛ و با همکاری سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) انجام میشود. در این پروژه، صندوقهای اعتباری نتیجۀ جنبی توانمندسازی جوامع محلی هستند و هدف از ایجاد آنها، تغییر معیشت اهالی برای حفظ خدمات اکوسیستم و مدیریت پایدار عرصههای طبیعی (یا به تعبیر خودشان SLFM) است. اما بهدلیل موفقیت این مدل در استقرار مشاغل خرد، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی الگوی آن را با تغییراتی در قلعهگنج (جنوب استان کرمان) پیاده کرده است. مدلی را هم بانک رسالت با همکاری دانشگاه صنعتی شریف تهیه کرده که حول محور بانکداری اجتماعی و توجه به بازار در عین تقویت تولید طراحی شده است. این مدل هم، با توافقنامۀ هفتجانبهای که شرکت مس یک پایۀ آن توافق است، در منطقۀ شش استان کرمان پیگیری خواهد شد. این طرح، یکجورهایی بهبودیافتۀ همان مدلی است که مشاغل خرد را در مناطق روستایی پیگیری میکند و طرح بسیار جذابی است؛ از این منظر که با رویکرد کاهش فقر و ایجاد تنوع اقتصادی، تابآوری را دنبال میکند. بههرحال، تنوع اقتصادی از طریق کاهش وابستگی مناطق به مس و پرهیز از فروپاشی اقتصادی در دوران پسامعدن، سیستمشان را تابآور میکند و تنوع اقتصادی هم نیازمند این است که مشاغل جدید شکل بگیرد. این طرح هم، در مرحلۀ مذاکرات نهایی است. بانک رسالت که خودش یکی از معینهای اقتصادی است، این قرارداد را در مناطق کرمان اجرا خواهد کرد. عامل ظرفیتسازی هم، مذاکرات و اقداماتی را برای پیادهسازی این روند در آذربایجان شرقی انجام داده است.
پروژههای دیگری هم از قبل مطرح بوده؛ مثل اصلاح نژاد دام در شهربابک. این پروژهها هم در همین قالب پیگیری میشود؟
مدلی که الان مطرح است «کاهش آسیبپذیری معیشت دامپروری» است که درواقع، ادامۀ همان طرح اصلاح نژاد دام منطقه است که به آن اشاره کردید و سهسال است در شهربابک شروع شده و این مدل، مقداری کاملترش کرده است. ما چندین سازمان و وزارتخانه را درگیر کردهایم؛ وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کار، شبکۀ دامپزشکی کشور، میراث فرهنگی و دو پژوهشکده از دانشگاه تهران. اصل طرح این است که ما افق نگاهمان را از حل مشکل دامداری در خاتونآباد فراتر ببریم و به معیشت و درآمد مردم منطقه توجه کنیم. اگر محدوۀ خطری وجود دارد، خب شناسایی و تعیین تکلیف شود، و حتی قرق شود. اما درآمد جامعۀ محلی از طریق معیشت جایگزین یا تغییر رویکرد در معیشتهای فعلی، حفظ و تقویت شود. نیت از بازطراحی پروژۀ اصلاح نژاد دام، تقویت تعامل سازندۀ مس و مردم است، از طریق ایجاد همزیستی مسالمتآمیز سنت و صنعت.
البته دوباره فردا از ما پرسیده نشود که مشاغل خرد چه شد؟ یا فیروزۀ شهربابک به کجا رسید؟ ما بسترسازیم؛ قرار نیست شرکت مس پروژهها را عملیاتی کند؛ مطالعات همۀ این پروژهها را ما انجام خواهیم داد، اما سرمایهگذاران باید بیایند و خود افراد هم در همۀ مناطق ذینفع باید پای کار باشند.
حالا گفتید از ما پرسیده نشود، ولی من با اجازۀ شما میپرسم: بحث گردشگری شهربابک به کجا رسید؟ یادم است در جلسۀ مشترک ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان کرمان و ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت مس در بهمنماه سال گذشته، بحث «میمند» مطرح شد...
بله، بحث گردشگری ابتدا دربارۀ روستای صخرهای میمند مطرح شد، اما مسأله این بود که تکجاذبهها نمیتوانند مقاصد گردشگری جذابی باشند. با معینهای دیگر توافق شد که با توجه به جاذبههای دیگری مثل درۀ راگه و خانۀ حاجآقاعلی در رفسنجان و عمارت موسیخانی در شهربابک و جاذبههای دیگری که هست، محور گردشگری تعریف شود. امروز در اقتصاد، گردشگری پولدرآوردن از هیچ است؛ آنهم به دلار. این بحث بسیار مهم است و بهدلیل اهمیت بناهای تاریخی استان، مشاور این طرح با نظر سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (UNESCO) از دانشگاه آتن، و یا سایر مشاوران بینالمللی خواهد بود و البته «مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی» هم کمک خواهد کرد.
پروژه یا موضوع دیگری هم هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟
پروژههای دیگری هم هست، اما یک نکتۀ مهم در نگاه و رویکرد شرکت مس این است که قرار شده یک گروه، همۀ مطالعات آمایش سرزمینی از دهۀ چهل تا امروز، یعنی هر اتفاقی را که افتاده، دوباره بخوانند و جمعبندی کنند؛ تا اولاً ما کارهای تکراری انجام ندهیم یا چیزی از قلم نیفتاده باشد؛ و دوم اینکه بدانیم چه حوزههایی مغفول ماندهاند. قرار نیست ما چرخ را دوباره اختراع کنیم.
این پروژههایی که به آنها اشاره کردید، الان شروع شدهاند؟
البته بعضی از پروژهها عملاً شروع شدهاند؛ بعضیها هم مذاکراتشان شروع شده؛ مثلاً بحث عدالت آموزشی هم هست؛ ما تجربۀ طرح «زرند؛ شهری برای کودکان» را داریم؛ مجری بینالمللی هم داریم برای این طرح؛ یا بحث مطالعات بازار آب که اصلاً اصل تئوری آقای مهندس مرادعلیزاده بوده؛ برای تقویت ظرفیت مدیریت خودانگیخته و افزایش بهرهوری در بحث آب؛ که منجر به تقویت ارزش افزوده و درآمد ناشی از هر لیتر آب خواهد شد. بحث برندسازی فیروزۀ شهربابک هم هست؛ که ما در هر دو موضوع اعلام آمادگی کردهایم. موضوع فیروزه، هم بحث درونشرکتی است و هم برونشرکتی؛ که مسائل درونی را مس منطقۀ کرمان مدیریت میکند و برای بحثهای بیرونی هم، اعلام آمادگی کردهایم.
جمعبندی من از صحبتهای شما این است که شرکت مس در حوزۀ اقتصاد مقاومتی، کوشیده با بازتعریف دقیق این اصطلاح و تاکید بر مفهوم تابآوری، و بازطراحی پروژهها و طرحها با محوریت انجام مسئولیت اجتماعی در بستر اقتصاد مقاومتی، کار خود را در این حوزه پیش ببرد. فکر میکنید نسبت به این نگاه و رویکرد، چهقدر درک و باور مشترک در دورن و بیرون شرکت وجود دارد؟
ما به همگرایی در زمینۀ ادبیات اقتصاد مقاومتی و ایجاد یک درک مشترک در درون و بیرون شرکت نیاز داریم و در این حوزه، هم به فکر گفتمانسازی و تولید ادبیات اقتصاد مقاومتی هستیم و هم به فکر ترویج این ادبیات.
سخن رهبر انقلاب را نقل کردم که «اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد مردمی است»؛ این هم از سخنانِ ایشان است دربارۀ اقتصاد امریکا که: «امریکاییها این مدل را 150سال پیش شروع کردند و پیشرفت کردند، البته امریکاییها این اندیشه را در جهت مادیگری و پول بهکار گرفتند، اما همین تجربۀ پذیرفتهشدۀ جهانی را میتوان با جهتگیری متعالیتری بهکار گرفت» و من میخواهم روی این بخشِ «تجربۀ پذیرفتهشدۀ جهانی» تاکید کنم. بحثی که یکی از دو گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در ابتدا اشاره کردم، حول آن تهیه شده بود.
ممنونم. حرفی اگر مانده...
بگذارید در آخر گفتوگو، این نکته را هم در تکمیل صحبتهایم یادآور شوم که توسعۀ پایدار شرکت، وابسته به توسعۀ مناطق عملکردی است. بههرحال، برای اینکه شرکت بزرگ شود باید محیط پیرامونی آن هم بزرگ شود. درست مثل یک ماهی که در تنگ است؛ تنگ را باید بزرگ کرد تا ماهی هم بزرگ شود.
شاید این تعبیر فروغ فرخزاد بیربط نباشد که: «هیچ صیادی، در جوی حقیری که به گودالی میریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.»
منبع:مس پرس