به گزارش ماین نیوز، به نقل از مس پرس، «طرح جامع آب» شرکت ملی صنایع مس ایران، دستاوردهای مهمی در زمینه استفاده بهینه از آب داشته است؛ بازیافت 80درصدی آب در چرخه تولید مس و شش بار استفاده از هر مولکول آب، ازجمله این دستاوردهاست که مجله «عصر مس» آنها را در میزگردی بررسی کرده است.
شرکت ملی صنایع مس ایران، بیش از یکدهه پیش طرحی با عنوان «طرح جامع آب» اجرا کرده که باعث مصرف بهینۀ آب در صنعت مس شده است. ابعاد مختلف این طرح را در میزگردی با حضور «سیداحمد هاشمیان»، مدیر پروژۀ مشاور طرح جامع آب و «همایون ذاکر»، رئیس هیأتمدیره و مدیر مهندسی پروژۀ طرح جامع آب بررسی کردهایم تا علل توجه بنیاد جهانی انرژی به این طرح مشخص شود.
مهندس هاشمیان! دربارۀ ویژگیهای خاص «طرح جامع آب» برایمان بگویید. این طرح چه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر طرحهای بهینهسازی آب در صنایع متمایز میکند؟
هاشمیان: همانگونه که میدانید، معدن مس سرچشمه در استان کرمان واقع شده است و این استان جزو مناطق کمآب کشور محسوب میشود؛ از سوی دیگر، تولید مس به آب نیاز دارد؛ به همین دلیل، ضروری است از آب موجود بیشترین استفاده را ببریم. خوشبختانه از ابتدای دهۀ هشتاد، مدیریت شرکت ملی صنایع مس ایران که اتفاقاً آن موقع هم مهندس مرادعلیزاده مدیریت فعلی شرکت بودند، با آیندهنگری و دوراندیشی، طرح جامع آب را تعریف کردند. مطالعات این طرح را شرکت ATC استرالیا انجام داد و این طرح با همکاری مشاور داخلی به اجرا درآمد. آنچه در ارتباط با این طرح مهم است، این است که در آن به شکلی یکپارچه تمام مراحل آبگیری از باطلۀ معدن، انتقال و ذخیرۀ آب و باطله، بهصورت جامع دیده شده است.
آقای دکتر ذاکر! به نظر شما اهمیت «طرح جامع آب» در چیست؟
ذاکر: اهمیت طرح جامع آب برای شرکت ملی صنایع مس ایران، مثل اهمیت آب برای کشور است. خوشبختانه مدیران مس اینقدر تیزبینی داشتند که زودتر از بقیه، در مواجهه با بحران آب اقدامات عملی کنند. از سال 1382 که هنوز بحران آب در سطح عمومی جامعه خیلی مطرح نشده بود، مدیران مس خطر را احساس کردند و از همانزمان «طرح جامع آب» تعریف شد. با اجرای پروژههای این طرح است که امروز صنعت مس در کرمان به بنبست نخورده است. اگر این پروژهها در آنزمان شروع نشده بود، الان مس با مشکلات زیادی در جهت تامین یا مصرف آب روبهرو بود. کلیدیترین هدف «طرح جامع آب» بهرهوری بیشتر و بهتر از آب مورد استفاده در فرآیند تولید مس بوده است. رسالت «طرح جامع آب» را حول دو محور میتوان بیان کرد؛ اول، انجام مطالعات برای شناسایی، تامین و انتقال منابع آب خام مورد نیاز در طرحهای جاری و توسعهای شرکت مس و دوم، مدیریت باطلۀ خروجی از کارخانۀ پرعیارسازی مس برای بازیافت حداکثری آب از مواد باطله و همچنین انتقال و انباشت باطله با روشهایی مطمئن و با رعایت کامل ضوابط ایمنی و زیستمحیطی.
آیا در حال حاضر، صنعت فلزی و معدنیای در کشور هست که بهدلیل بحران آب، زمین خورده باشد؟
ذاکر: بنبست صنایع در این حد نیست که زمین خورده باشند، اما جلوی توسعۀ بعضی از آنها گرفته شده و تا زمانی که مشکل آب این صنایع حل نشود، نمیتوانند کار خود را توسعه دهند.
پس طرحهای توسعهای شرکت مس که قرار است تولید 400هزار تن کاتد و افزایش تولید مس محتوا را بهدنبال داشته باشند، با اجرای «طرح جامع آب» در آینده با مشکل مواجه نخواهند شد؟
ذاکر: حداقل طرح توسعۀ فاز دوم تغلیظ سرچشمه بهواسطۀ اجرای پروژۀ «طرح جامع آب» میتواند کار کند. اگر این طرح نبود، این توسعه هم نمیتوانست اتفاق بیفتد.
آیا از این به بعد و در آینده هم، این طرح به توسعه کمک خواهد کرد؟
ذاکر: یک طرح بزرگ هماکنون در حال اجراست که نمیشود آن را بخشی از «طرح جامع آب» دانست، اما یکی از پروژههایی است که با هدف تأمین آب برای سه صنعتِ گلگهر سیرجان، مس سرچشمه کرمان و چادرملوی یزد در ایران مرکزی در نظر گرفته شده. این طرح برای آن تعریف شده که بتواند طرحهای توسعۀ آتی در این صنایع را در چند سال آینده یا حتی چنددهسال آینده، با آن اجرا کنند. این پروژه شامل شیرینسازی آب خلیجفارس و انتقال آن به این سه صنعت است. همانطور که گفتم این طرح را نمیشود بخشی از «طرح جامع آب» نامید، اما طرحی است که سه صنعت بهصورت مشترک انجام میدهند و در جریان آن، آب دریا در بندرعباس شیرینسازی و آب شیرینشده به این سه صنعت منتقل میشود. با آبی که از این طریق تأمین میشود، تمام طرحهای توسعهای که برای هر سه صنعت تعریف شده، تضمین شده است.
این کار در نقاط دیگر جهان هم اتفاق میافتد؛ مثلاً شیلی.
ذاکر: در شیلی حتی آب شیریننشده را هم برای صنعت استفاده میکنند، اما برای کشور ما این کار منطقی، بهصرفه و به سود محیطزیست نیست.
چرا؟
ذاکر: چون فاصلۀ ما از دریا خیلی زیاد است. فرض کنید اگر A تومان برای شیرینسازی صرف میکنید، باید بین سه تا چهار A تومان را برای انتقال آب صرف کنید؛ بنابراین، غیرمنطقی است که آب شور را با این هزینه به وسط سرزمین منتقل کنید. چون در پروژههای ما که فاصله از دریا زیاد است، هزینۀ انتقال آب بهمراتب از شیرینسازی بیشتر است و عملاً صرفۀ اقتصادی در این است که آب شیرین و منتقل شود که اگر خواستیم، برای صنعت استفاده شود و اگر به هر دلیلی بحران آبی بود و شهری به آب نیاز داشت، آب شیرین باشد و بتوانیم در این زمینه هم از آن استفاده کنیم.
در مقایسه با طرحهای تأمین آب که در صنایع دنیا اجرا میشود، بهویژه صنعت مس، «طرح جامع آب» را چطور میبینید؟
ذاکر: بدون اینکه بخواهیم اغراق کنیم، «طرح جامع آب» جزو طرحهای پیشرو و بهروز دنیاست.
به چه دلیل؟
ذاکر: کشور شیلی که از آن صحبت کردید، در زمینۀ مس بزرگترین معادن و صنایع دنیا را دارد. اخیراً یک هیأت از شرکت مس در سفری به شیلی، جلسه و ملاقاتی با مدیران آب و باطلۀ شرکت کودلکو داشتند که متناظر شرکت ملی صنایع مس ایران و درواقع شرکت ملی صنایع مس شیلی است. آنجا مدیران آب و باطلۀ شرکت کودلکو، ابراز علاقه میکردند که به ایران بیایند و از پروژههای اجراشده در «طرح جامع آب» ما دیدن کنند و حتی الگو بگیرند. آنها میگفتند که میدانند در زمینۀ مدیریت آب و باطله، ما جزو کشورهای پیشرفته هستیم.
در این زمینه چه کاری انجام گرفته که توجه صنایع خارجی به آن جلب شده است؟
ذاکر: بهصورت خاص، راندمان بازیافت آب را بالا بردهایم. باطله، دورریز کارخانۀ پرعیارسازی است. محصول این کارخانه، کنسانترۀ مس است و دورریز آن باطله است. این باطله، آب گلآلودی است که وقتی از عملیات فلوتاسیون خارج میشود، حدود 25درصد مواد جامد و 75درصد آب دارد. بنابراین، هر صنعتی که بتواند این آب موجود در باطله را بیشتر بازیافت کند، بُرد کرده است. هنر «طرح جامع آب» همین است که میزان بازیافت آب را تا 85درصد رسانده؛ یعنی آبی که از فلوتاسیون همراه باطله خارج میشود، تا 85درصدش بازیافت میشود. این خیلی موضوع مهمی است. الان در دنیا در کشورهای پیشرفته، بین 80 تا 85درصد آب باطله بازیافت میشود. این نشان میدهد که ما در دنیا، جزو پیشروها هستیم. دومین نکته در ارتباط با این طرح، افزایش حجم مخزن انباشت باطله یا افزایش ارتفاع سد باطله است. این سد به لحاظ طراحی و اجرا، با آخرین تکنیکهای روز دنیا ساخته و ترفیع شده است.
مهندس هاشمیان! به نظر شما «طرح جامع آب» چه ویژگی دارد که در اشل جهانی قرار میگیرد؟
هاشمیان: چون آب مسالۀ مهمی برای صنایع است، همین توانایی بازیافت آب 85درصدی که در این طرح هست، شاخصترین ویژگیاش محسوب میشود؛ ضمن اینکه در این طرح، هر قطره آب حدوداً ششبار در سیکل میچرخد.
یعنی چه؟
هاشمیان: یعنی اگر این طرح اجرا نمیشد، قسمتی از آب موجود در باطلۀ خروجی از تغلیظکنندههای مرحلۀ اول، پشت سد باطله بهصورت تبخیر و حبس شدن در مواد جامد، هدر میرفت؛ اما اکنون آب موجود در باطله، در مرحلۀ جدیدی آبگیری میشود و دوباره به سیکل کارخانه برمیگردد و مورد استفاده قرار میگیرد. با این عملیات، هر مولکول آب تقریباً ششبار در این سیکل استفاده میشود. این موجب میشود که از آب زیرزمینی کمتری استفاده کنیم. البته استفادۀ بیرویه از آب در بخش صنعت در ایران، درصد بالایی نیست و بیشترین هدررفت آب کشورمان در بخش کشاورزی است، اما شرکت مس با وجود مصرف کمی که در زمینۀ آب دارد، باز هم اینهمه تمهیدات را برای کاهش مصرف آب و استفادۀ بهینه از آن در نظر گرفته است که از منظر ملی و محیطزیستی جای تقدیر دارد. درحالیکه بهرغم مصرف 90درصدی آب در کشاورزی، چنین طرحهایی برای جلوگیری از هدررفت آب اجرا نمیشود. نکتۀ مهم دیگر این است که اجرای این طرح برای یک مجموعۀ صنعتی، هزینههای بالایی داشته، اما این صنعت از مشاوران داخلی و خارجی و همۀ امکانات استفاده کرده تا این مهم را به انجام برساند و همۀ اینها، ویژگیهای خاص «طرح جامع آب» هستند.
به موضوع سفرههای آب زیرزمینی اشاره شد. آیا آماری وجود دارد که نشان دهد تا قبل از «طرح جامع آب»، صنعت مس چه میزان آب از سفرههای زیرزمینی برداشت میکرد و با اجرای طرح، این میزان چقدر کم شده است؟
ذاکر: یک نکته باید اینجا مورد تاکید قرار بگیرد و آن اینکه صرفهجویی و استفادۀ بهینه، به معنی کمکردن مصرف آب نیست بلکه به این معنی است که با اینکه توسعه داشتهایم، افزایش مصرف آب نداشتهایم. الان دشت خاتونآباد، آب مورد نیاز تولید مس در سرچشمه و خاتونآباد را تأمین میکند. ما همزمان با «طرح جامع آب»، روی دشت خاتونآباد هم مطالعه کردیم. براساس مطالعات ما، تراز این دشت سالانه 20 سانتیمتر کاهش پیدا میکند و این رقم، متأسفانه یا خوشبختانه نسبت به خیلی دشتهای دیگر، عدد کمتری است؛ چراکه در کرمان دشتهایی داریم که سالانه یکمتر پایین میروند؛ بنابراین، کاری که «طرح جامع آب» انجام داده، این است که با ایجاد یک منبع آب سطحی به نام «رودخانۀ شور» و با افزایش بازیافت آب از باطله، توانسته منبع آبیِ جدیدی تأمین کند و این، به معنی فشار کمتر بر آبهای زیرزمینی است. اگر این آب تأمین نمیشد، مجبور بودیم آب زیرزمینیِ بیشتری برداشت کنیم و درنتیجه، تنش بیشتری به دشت خاتونآباد وارد میشد. افزایش بازیافت، از طریق ساخت سیستمهای جدید آبگیری از باطله (Paste Thickener) بوده است. در گذشته، آب باطله در یک مرحله گرفته میشد و به چرخۀ فرآوری برمیگشت؛ الان این کار در دو مرحله انجام میشود. در گذشته، غلظت مواد جامد در باطلۀ خروجی، از 25درصد به 45درصد رسانده میشد و سپس به سد ریخته میشد، اما الان با «طرح جامع آب» عدد 45 به 60 رسیده؛ یعنی دوباره درصد بیشتری از آب موجود در باطله به سیکل کارخانه برگشته است. تا قبل از آن، این آب همراه باطله یک مرحله تغلیظشده به پشت سد میرفت و قسمتی از آن تبخیر میشد. بنابراین، سیستم آبگیری جدید احداث کردیم تا دوباره درصد بیشتر آب را از باطله بگیریم و به سیستم بفرستیم. همۀ اینها یعنی اگر این کار انجام نمیشد، در یک سالِ خیلی خشک که ممکن بود تبخیر از حد متوسط بالاتر برود، چارهای نداشتیم جز اینکه فشار بر دشتهای خاتونآباد را بیشتر کنیم. اما حالا درصد بیشتری از آب را دوباره به سیکل اضافه کردیم که به معنی ایجاد تنش کمتر روی آبهای زیرزمینی است.
ادامه دارد
منبع:مس پرس