به گزارش ماین نیوز، به نقل از مس پرس، مس، دهه پنجم حیات خود را با گفتمان جدید و متفاوتی آغاز کرد. مرادعلیزاده در دومین دوره از مدیریت خود در شرکت ملی صنایع مس ایران با شعار «خلق آینده نوین» نگاه توسعهای خود را اینبار معطوف به تغییر نگرش و تحول فرهنگ سازمانی مس کرد.
1ـ مس، دههی پنجم حیات خود را با گفتمان جدید و متفاوتی آغاز کرد. مرادعلیزاده در دومین دوره از مدیریت خود در شرکت ملی صنایع مس ایران با شعار «خلق آیندهی نوین» نگاه توسعهای خود را اینبار معطوف به تغییر نگرش و تحول فرهنگ سازمانی مس کرد. فرهنگی که به اعتقاد او پیشنیاز هرگونه تحول دیگری در آیندهسازی مس است. او طی سه همایش سراسری(راهبران شرکت ملی صنایع مس ایران) که در فروردینماه هر سال با حضور مدیران ارشد و میانی مرکزیت شرکت، مناطق و شرکتهای منظومهی مس تشکیل میشد تلاش نمود با انتقال فرهنگ جدید به بدنهی مس، جریان تحول سازمانی را هدایت و بهمثابه یک نگرش جمعی نهادینه کند.
گردهمایی 28 فروردین 96 در سرچشمه نشان داد که آثار مطلوب این گفتمان و موفقیت آن، حالا دیگر در کمیت و کیفیت به رقم قابل ارایه و استناد است.
ارزش این تغییر و تحول فرهنگی زمانی خود را نشان میدهد که بدانیم مرادعلیزاده در بدترین شرایط تاریخی مس این صنعت را تحویل گرفت. او با اشراف و تسلطی که به شرایط مس داشت قطعاً در هنگام پذیرش دوبارهی این مسئولیت در سال 93 میدانست که آمده است تا با آبروی خود بر سر بازسازی و احیای اقتدار این صنعت بومی کرمان سودا کند. مرادعلیزاده در اولین دورهی مدیریتی خود در مس کارنامهی درخشانی از خود باقی گذاشت. وقتیکه در اردیبهشت سال 84 رهبری نظام در بازدید از سرچشمه بهصراحت از مس دوران مدیریتی او بهعنوان «یکی از افتخارات کشور» یاد کرده بودند، او میتوانست همین یک کلام را در رزومهی خود بگذارد و با ورود مجدد به این عرصهی خطیر، همهی انباشتههای افتخارآمیز خود را بهخطر نیندازد*.
بهیاد بیاوریم که مرادعلیزاده، مس را در چه شرایطی تحویل گرفت؛ شرکتی ورشکسته، درگیر با تورم سنگین و هولناک نیروی انسانی، در اوج مطالبات عمیق و گستردهای برآمده از فرمولهای «مندرآوردی» ساختاری در بدنهی نیروی انسانی، فقدان هرگونه امکان صدور و فروش خارجی مس، نبود هرگونه تقاضای داخلی در توقف و تعطیلی صنایع پاییندستی، با یک نظام فروپاشیدهی مدیریتی ناشی از اتفاقات اسفند 92 و بدتر از همه، شرایط نامتعادل روحی و انگیزشی کارکنان و سقوط بیسابقهی بهای جهانی مس و حجم عظیمی از سفارشهای واردشدهی خرید خارجی اقلام و مکانیسمهای مطالعهناشدهای که با اثبات غیرقابل توجیه بودن طرحهای توسعهی شعاری حالا دیگر بهدرد هیچ کاری هم نمیخوردند.
مرادعلیزاده با تمام آبرو و اعتبار خود وارد چنین ورطهی هولناکی شد و درست در همین شرایط با پایداری بینظیری در بحث تحول فرهنگ سازمانی پافشاری کرد تا بدانجا که این پروژه را به موفقیت امروز خود رساند.
2ـ هرگز نمیتوانم ناباوری صمیمانه و بعضاً ابرازشدهی بسیاری از مدیران باسابقهی مس را نسبت به امکان تغییر نگرش و استقرار ساختار فرهنگ سازمانی نوین در همایش اول از یاد ببرم. دقیقاً و درست همزمان با وقتیکه مرادعلیزاده با اطمینان و اقتدار از آثار این تغییر نگرش و تحول سخن میگفت حتی خوشبینترین مدیران میانی مس هم امیدی به استقرار این فرهنگ، آنهم بهشتاب مورد تأکید او نداشتند. مرادعلیزاده کار سخت، سترگ و پرخطری را در پیش گرفته بود. او میخواست دنیای مدیریتی را با دنیای مدیریت و راهبری جایگزین کند، او میخواست فرهنگ رییس و مرئوسی را به فرهنگ همکاری ارتقا دهد، او میخواست تحول فرهنگ سازمانی را در تمام ابعاد آن ـ و نه فقط در حوزهی کار، بلکه حتی در حوزهی روابط خانوادگی و اجتماعی ـ محقق کند و این همه را هم قرار بود در شرکتی اجرا کند که زخمهای زیادی بر پیکر خود داشت؛ در شرکتی که به بهانهی عدالت اجتماعی تمام نظام نیروی انسانی آن را دچار اغتشاش، سردرگمی و بیاعتمادی کرده بودند. در شرکتی که قبیلهسالاری و باندبازی جای شایستهسالاری را گرفته بود، در شرکتی که جایگاه کارفرما و پیمانکار آنچنان مخدوش شده بود که معلوم نبود چه کسی از کجا دستور میگیرد! در شرکتی که بعض آقایان غیرمسی و غیربومی آمده بودند بعد از برداشتن سهم خود از نفت در سفرههایشان، سهم مس خود را هم بردارند. مرادعلیزاده آب رفتهی عزت شرکتی را به آن برگرداند که پیش از آن هرگز مذلتی اینگونه بر آن تحمیل نشده بود. حالا و پس از گذشت سه سال از جریان تغییر نگرش و تحول فرهنگ سازمانی در صنعت مس، یکبار دیگر میبینم همهچیز بوی امید، بالندگی و توسعه میدهد.
مدیرعامل ماندگار توسعهگرای صنعت مس -برگزیدهی مراسم چهلمین سالگرد تأسیس شرکت ملی صنایع مس ایران، اسفند 91، کرمان- اینبار توسعهی صنعت را با توسعهی فرهنگی و سازمانی آن تعریف کرد تا از این مسیر یکبار دیگر ماندگاری و وفاداری خود را در مدار توسعه اثبات کند. اشارهی او به برنامهی سال 96 نشاندهندهی امید به موفقیتهایی است که به همت جمعی کارکنان صنعت مس و پشتوانهی عظیم سرمایهی اجتماعی مس در حال تحقق است؛ « به گسترش یگانگی و همدلی نیاز داریم…».
3ـ کارنامهی سال 95 مس منطقه کرمان بر اساس گزارش مهندس حسنی، مدیر مس منطقه کارنامهی درخشان و امیدبخشی بود. مس منطقه کرمان در سال 95 تقریباً نسبت به برنامه و تعهد خود در همهی زمینهها پیش افتاده بود. سالی که بیشترین رکوردهای تولید در سرچشمه شکسته شد. سالی که بیشترین حجم طرحهای توسعه به بهرهبرداری رسید و یا در مرحلهی نهایی بهرهبرداری است و این موفقیت فقط محدود به مس منطقه کرمان نبود. مس آذربایجان و طرحهای توسعهی سراسری بهخصوص در حوزهی اکتشافات نیز کارنامهی مطلوب و روشنی را ارایه کرد. جدا از این همه حضور مس بهعنوان معین اقتصاد مقاومتی منطقه شش و اهتمام این شرکت به تعریف بنیانی و عملیاتی متفاوتی از اقتصاد مقاومتی با تأکید بر یک حرکت مداوم و ماندگار، برنامهای کاملاً مطالعه شده و قابلتوجه است. بازتعریف اقتصاد مقاومتی در بحث تابآوری اقتصاد در دو وجه مشخص مقاومسازی درونی و توسعهی منطقهای مدلی است که میتواند الگویی برای برنامهریزی سایر مناطق استان و درنهایت بهعنوان تجربهی یکی از پایلوتهای موفق کشور قرار گیرد. نگاه مس در بحث توسعهی منطقهای نگاهی پایدار، درازمدت و هدفمند است. نگاهی که افق توسعهی منطقهای را تا به دوران «پسامعدن» و روزگار پس از پایان ذخایر معدنی مس منطقه گسترش میدهد. نگاهی که کاش بسیار پیشتر به بحث کشاورزی خاصه پسته در منطقه و جریان تاراج آب سرزمین میداشتیم.
4ـ قابل توجهترین نکته در جریان همایش 28 فروردین اشارهی هوشمندانهی مهندس حسنی، مدیر مس منطقه کرمان بهضرورت تصحیح یک سوءتفاهم تاریخی در خصوص مصرف آب بود. پیشتر ـ و حتی هنوز هم ـ بسیاری از مطالبات مردمی بهجهت انحرافی بهرهبرداری بیحسابوکتاب صنایع استان و ازجمله و مهمتر از همه مس به استفاده از منابع آبی استان سوق داده شده است. حسنی در پایان گزارش خود با ارائهی آمار علمی و دقیقی از میزان آب مصرفی مس و مقایسهی آن با محصولات کشاورزی و دامی، خواستار بازنگری در سمتوسوی این جهت انحرافی شد.
مروری بر این آمار نشان میدهد که مس تا چه اندازه ـ و به هر دلیل ـ در این زمینه مظلوم واقع شده است. او میگوید: «ما بهازای تولید هر کیلوگرم مس 130 لیتر آب مصرف میکنیم. برای تولید هر کیلو پسته هفت هزار لیتر، هر کیلو هندوانه 500 لیتر، هر کیلوگرم گندم یکهزار و 300 لیتر، هر کیلوگرم گوشت مرغ چهارهزار و هر کیلوگرم گوشت گاو 15 هزار لیتر آب باید مصرف شود».
5ـ مس، سرمایهی اجتماعی ارزشمندی را در طول 45 سال گذشته در استان نهادینه کرده است. کمتر تحولی در حوزهی صنعت، مدیریت، عمران و فرهنگ استان تاکنون بیحضور مس محقق شده است. بسیاری از صنایع پساانقلاب استان عمیقاً وامدار مس، سرمایهی اجتماعی مس و مردان مس هستند. صنایع شهید باهنر، گلگهر و بیش از همه، مجموعهی طرحهای عظیم صنعتی، معدنی میدکو موفقیت خود را مدیون مردانی هستند که تجربه و دانش خود را از مس گرفته و آورده بودند. فراموش نکنیم پس از ریزش عمومی سال 71 در مس، استان در بسیاری از زمینهها با ورود مردان مس به عرصهی کسبوکار تحولی در ساختار اقتصادی خود ایجاد کرد. استان نباید از این سرمایهی اجتماعی عظیم و امکان استفاده و تعمیم آن در مجموعهی طرحهای توسعهای غفلت کند.
* تلاش عالمانه همراه با همت بلند و امید به کار بزرگ همراه با مدیریتهای مطلوب توانسته است در این مجموعه یکی از افتخارات کشور ما را شکل دهد./ رهبر معظم انقلاب، اردیبهشت 1384 در بازدید از مجتمع مس سرچشمه
منبع:مس پرس