گروه صنایع معدنی فولاد
 
چشم انداز صعود شكننده در بازار فولاد
گروه صنایع معدنی >فولاد - بازار جهاني فولاد در روزهاي اخير يکي از پيچيده ترين شرايط تاريخ خود را سپري مي کند؛ زيرا سيگنال هاي متناقض بسياري بر اين بازار حاکم شده و از آن مهم تر، اين سيگنال ها در کنار خوش بيني ها و بدبيني هاي موجود هنوز بر روند قيمتي تاثير چنداني نگذاشته اند.
 
به گزارش ماین نیوز، اين موارد نشان مي دهد که روند قيمتي در بازار فولاد هم اکنون شبيه به ساير بازارهاي فلزي همچون فلزات پايه در نوسان است که نشان مي دهد ويژگي هاي بنيادين در بازار جهاني فولاد و تقابل واقعي عرضه و تقاضا و فاکتورهاي موثر بر قيمت تمام شده آن تاثير پيشين را بر اين بازار از دست داده اند.

اين نکته را بايد بسيار مهم و خطير ارزيابي کرد؛ زيرا ترسيم واقعيت هاي اين بازار و تحليل دورنماي آن به ابزارهاي تحليلي و تفسيري جديدي نياز پيدا کرده است. در اين گزارش سعي داريم تا به تمامي ويژگي هاي موثر تا حد امکان بپردازيم؛ ولي رويکردهاي ضد و نقيض اين بازار نگراني ها را از دورنماي قيمتي عميق تر کرده است. روز جمعه تحليف ترامپ در تدابير شديد امنيتي برگزار شد و وي در آغاز صحبت هاي خود به عنوان رئيس جمهوري آمريکا باز هم قول داد تا از سياست هاي حمايت گرايانه در تجارت تبعيت کند.

وي گفت: هر تصميمي در مورد تجارت، ماليات، مهاجرت و سياست خارجي بايد بر پايه منافع نيروي کار آمريکايي و خانواده آمريکايي ترسيم شود. وي افزود: ما بايد از مرزهاي خود در برابر هجوم ساير کشورها به توليدات، سرقت شرکت ها و خراب کردن شغل ها محافظت کنيم. همين ادبيات کافي است تا از اين پس منتظر جنگي تجاري و تمام عيار بين آمريکا و چين به عنوان دومين اقتصاد بزرگ جهان باشيم که ممکن است عواقب آن به اقتصادهاي مهم ديگري نيز سرايت کند.

ممکن است در آينده بتوان بازار آمريکا را فضايي ايزوله ترسيم کرد که موقعيت هاي وارداتي چنداني را در بر نداشته حتي با رويکردي تهاجمي به سمت بازارهاي ديگر هدف گذاري شود. در صورت صحت اين طرز فکر در کنار احتمال رونق بيشتر واحدهاي ذوب فولاد آمريکا، ممکن است جريان صادرات قراضه از اين کشور نيز با مشکل رو به رو شود که همگي از خودنمايي شرايط نامتعادل و حتي نگران کننده در بازار فولاد خبر مي دهد. اين در حالي است که تحليف ترامپ در روز جمعه با کاهش ارزش دلار آمريکا همراه شد تا بهاي هر دلار آمريکا در مقايسه با سبدي از ارزهاي معتبر در جهان به کمترين حد در يک ماه اخير کاهش يافته تا فضا براي آغاز جنگ تجاري و حتي رشد بهاي بسياري از فلزات فراهم شود. به نظر مي رسد در هفته آينده شواهد حضور ترامپ در بازارهاي فلزي بيش از قبل خودنمايي کند. تجربه موفقيت ترامپ در انتخابات نشان مي دهد که بازارها به اين فرد خوش بين هستند و ممکن است روند افزايش قيمت جديدي در بازارها خودنمايي کند.

در صورت تحقق اين روند قيمتي جديد در روزهاي پيش رو بايد گفت که از پايه و اساس بنيادين چنداني برخوردار نبوده و جو رواني بازار است که تاثير اصلي را در اين نوسان قيمت ها بر جاي مي گذارد؛ نکته اي که مي تواند رشد شکننده اي را تعقيب کرده و هر لحظه احتمال سقوط جديدي را در بر خواهد داشت.

پس از روي کار آمدن ترامپ بايد به بازار چين توجه نشان داد؛ زيرا قلب بازار جهاني فولاد در اين کشور مي تپد. شايد مهم ترين ويژگي موثر بر اين بازار را که خبرگزاري رويترز به خوبي به آن پرداخته است، بتوان تلاش دولت چين در کاهش آلودگي ها با محدود کردن توليد و مصرف زغال سنگ و فولاد دانست. هدف گذاري چين در سال گذشته بر کاهش 250 ميليون تني ظرفيت توليد و مصرف زغال سنگ و کاهش 45 ميليون تني ظرفيت توليد فولاد اين کشور قرار داشت. اين در حالي بود که در 11 ماه نخست سال گذشته 315 ميليون تن از ظرفيت توليد زغال سنگ متوقف شده و همچنين در صنعت فولاد نيز بيش از 80 ميليون تن از ظرفيت توليد بي اثر مانده است.

اين در حالي است که آمارهاي توليد فولاد در چين نشان مي دهد که حجم توليد نهايي در سال 2016 در مقايسه با سال 2015 تغيير چنداني نداشته که نشان مي دهد پراکندگي توليد در واحدهاي فولادي تغيير کرده نه حجم نهايي آن. اين شرايط موجب خواهد شد واحدهايي که از کيفيت بالاتري برخوردار بوده يا مدرن تر هستند، جاي واحدهاي قديمي تر را بگيرند و تغيير در حجم توليد نهايي پديد نيامده است. اين ويژگي باعث خواهد شد تا از يکسو قيمت تمام شده توليدات کاهش يابد و از سوي ديگر توليداتي با کيفيت بالاتر به بازار عرضه شود.

موارد فوق هرچند که از رشد محسوس عرضه فولاد به بازار چين خبر نمي دهد، ولي براي بررسي دقيق تر اوضاع بايد به حجم تقاضاي داخلي و صادراتي نيز توجه داشت. آمارهاي نهايي از رشد اقتصادي چين در سال 2016 نشان مي دهد که اين رقم به نسبت پايان سال 2015 تغيير چنداني ندارد و باز هم 8/ 6 درصد براي پايان سال به ثبت رسيده است. اين در حالي است که در سه فصل ابتدايي سال 2016 شاهد بوديم که توليد ناخالص داخلي اين کشور براي هر سه فصل 7/ 6 درصد بوده که در نهايت شرايط مطلوبي را براي تقاضاي موثر در بازار فولاد ترسيم نمي کند. با توجه به ثبات رشد اقتصادي و برخي گمانه زني ها از احتمال کاهش آن به رغم آمارهاي رسمي دولتي در کشور چين، عقب نشيني رشد تقاضاي فولاد چندان هم دور از ذهن نيست؛ هرچند که شرايط واقعي ممکن است وخيم تر از وضعيت ذکر شده باشد. نشانه ديگري از بازار چين را مي توان نوسان موجودي انبارهاي ميلگرد در اين بازار دانست؛ زيرا رشد اين رقم نشان مي دهد که هنوز برتري عرضه بر تقاضا در اين بازار ادامه دارد. آمارها نشان مي دهد که موجودي انبارهاي ميلگرد هم اکنون در بالاترين حد از ماه آوريل قرار دارد و به رقمي نزديک به 9/ 4 ميليون تن بالغ شده است. اين در حالي است که اين رقم در مقايسه با آغاز ماه دسامبر سال گذشته ميلادي بيش از يک ميليون تن افزايش يافته است.

بازار فولاد در شرايطي تعجب بر انگيزتر خواهد بود که بدانيم به رغم برتري عرضه بر تقاضا در بازار سنگ آهن، باز هم شاهد رشد قيمت اين کالادر بازار چين براي محموله هاي وارداتي هستيم؛ اگرچه روز جمعه اندکي کاهش نرخ را تجربه کرد. حجم عرضه سنگ آهن وارداتي و البته با کيفيت بالاتر به بازار چين به صورت روزشمار و ممتد در مسير رشد قرار داشته ولي حجم توليد فولاد در کل، تغيير چنداني نداشته است. اين در حالي است که واحدهاي توليدکننده فولاد در شرايط فعلي ترجيح مي دهند که حجم بيشتري از تقاضاي سنگ آهن مورد نياز خود را از کالاهاي وارداتي و پرعيار تامين کنند تا از يکسو راندمان توليد بالاتري داشته و از سوي ديگر با کاهش مصرف زغال سنگ، در برابر عوارض زيست محيطي فعاليت هاي خود حرف هايي براي گفتن داشته باشند. اين شرايط تاکنون موجب شده تا بهاي سنگ آهن وارداتي به مرور زمان افزايش يابد تا جايي که در روزهاي اخير به بالاترين حد از اواخر سال 2014 تاکنون بالغ شده است.

نکته ديگري را که به حمايت از بازار سنگ آهن منجر شده، بايد کاهش بهاي زغال سنگ دانست؛ زيرا به فرض ثبات قيمت فولاد، باز هم واحدهاي صنعتي نقدينگي بيشتري براي خريد سنگ آهن در اختيار داشته و پرداخت به بازار سنگ آهن براي خريد کالايي با کيفيت بالاتر منطقي به نظر مي رسد. اين در حالي است که شاهد بي توجهي بازار به عرضه سنگ آهن داخلي چيني بوديم که البته کيفيت و عيار کمتري داشته که باز هم جذابيت خريد محموله هاي وارداتي را افزايش مي دهد. افزايش قيمت جهاني نفت خام، رشد هزينه استخراج و حمل و نقل سنگ آهن و همچنين افزايش قيمت ها در بازار فولاد نيز موارد ديگري به شمار مي رود که در نهايت به رشد قيمت ها در بازار سنگ آهن منجر شد.

نکته مهم ديگري که در هر دو بازار فولاد و سنگ آهن مشاهده مي شود، بالابودن سرمايه در گردش در بازارهاي آتي اين دو گروه کالايي است. با توجه به مهاجرت سرمايه ها به اين بازارهاي کاغذي، هنوز شواهد قدرتمندي از کاهش قيمت ها ملاحظه نشده است. اين رويکرد قيمتي نگراني هاي بسياري را بر مي انگيزد؛ زيرا در صورت خروج سرمايه ها از بازارهاي بورس معاملاتي اين کالاها هيچ دليلي براي حفظ سطوح قيمتي وجود نخواهد داشت. با توجه به موارد فوق باز هم توجه به رفتارهاي قيمتي و رويکرد معاملاتي در بازار فولاد چين مورد توجه قرار مي گيرد.

مدت ها است شاهد رشد قيمت فولاد در بازار چين هستيم هرچند که شواهد بنيادين در اين بازار از رشد نرخ ها حمايت چنداني نکرده است. افزايش شاخص بهاي فولاد در بازار چين، رشد قيمت ها در بورس هاي کالايي براي معاملات مشتقه، رشد قيمت ميلگرد، شمش و ورق، ضعف محسوس خريد، در پيش بودن تعطيلات سال نوي چيني، ادامه رشد قيمت ها در بازار آتي، ثبت کمترين رشد اقتصادي چين در 30 سال اخير و دورنماي شکننده بازار فولاد را مي توان از واقعيت هاي اين بازار به شمار آورد.
روند عمومي تقاضاي موثر در بازار داخلي فولاد چين تغييري نکرده، بهاي نفت افزايش يافته، قيمت سنگ آهن رشد کرده، ولي بهاي زغال سنگ تضعيف شده است.

تجميع اين موارد به رشد قيمت فولاد در چين منجر شده آن هم در شرايطي که تا چندي ديگر تعطيلات سال نو چيني (8 تا 26 بهمن) فرا مي رسد. اين شرايط در کنار برتري عرضه بر تقاضا خود پتانسيل افت قيمت ها را ايجاد مي کند آن هم در وضعيتي که قيمت ها در سطوح بالايي قرار داشته و از تقاضاي موثر چندان زيادي هم خبري نيست. روي کار آمدن ترامپ، خوش بيني به دورنماي قيمت ها در بازارهاي فلزي جهاني که تاثير مستقيمي بر بازار فولاد بر جاي گذاشته است، رشد قيمت نفت و افزايش بهاي سنگ آهن را مي توان مواردي برشمرد که تاکنون از رشد قيمت ها حمايت کرده است. اين در حالي است که افت بهاي دلار در بازارهاي جهاني و باز هم سيگنال هايي از ادامه رشد قيمت ها مي تواند در کوتاه مدت از روند رشد قيمت ها حمايت کرده و بازار فولاد را تا آغاز تعطيلات بهاره در چين در مسير افزايش قيمت ها رهنمون سازد.

اين موارد که غالبا در کوتاه مدت توان بروز و ظهور دارد، چندان هم براي تاثيرگذاري بر دورنماي بازار از توانمندي مطلوبي برخوردار نيست و در نهايت در ميان مدت تا دراز مدت، سيگنال هاي واقعي در بازار باز هم خودنمايي کرده و بخش واقعي بازار بر بخش غيرواقعي، کاغذي و ابزارهاي اهرمي آن چيره خواهد شد. اين شرايط در نهايت به تعديل قيمت ها منجر شده اما باز هم بازار را در ويژگي هاي بنيادين آن به ثبات خواهد رساند. در پايان باز هم به اين نکته بايد اشاره داشت که بازار فولاد نيز هم اکنون در تقارن با ساير بازارهاي جهاني در حال نوسان است، اگرچه اين تقارن قيمتي بيشتر از گذشته خودنمايي مي کند، بنابراين رصد قيمت ها در ساير بازارهاي فلزي مي تواند راهگشاي تحليل در اين بازار باشد. با توجه به رشد سريع تر و شفاف تر نوسان قيمت ها در بازارهاي فلزات پايه، مي توان از اين رويکرد قيمتي براي تحليل واقعيت هاي بازار فولاد استفاده کرده مخصوصا در وضعيتي که قيمت فولاد پس از نوسان بهاي ساير فلزات تاثير مي پذيرد.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۲
کد مطلب: 35832
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد