« معجزه در رود هان» اقتصاد ورشکسته کره را نجات داد
«بیایید با جمع کردن طلا بر بحران ارز خارجی غلبه کنیم»
گروه معادن
>فلزات گرانبها
- ۱۹ سال پیش کرهجنوبی با شتاب زیادی به سمت ورشکستگی پیش میرفت. بحران اقتصادی مانند یک ویروس پخش شده بود و تایلند، مالزی، سنگاپور و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا را تحت تاثیر قرار میداد و به ایجاد وحشت از یک بحران اقتصادی مهارنشدنی در جهان دامن میزد.
به گزارش ماین نیوز، تا پیش از سال ۱۹۹۷میلادی کرهجنوبی مظهری از شکوفایی اقتصادی بود. پیش از آن اما یک کشور مستعمره ضعیف بود که در نیمه دوم قرن بیستم میلادی اصلاحات سیاسی در آن انجام شد و سرمایهگذاری سنگینی صرف آموزش در این کشور شد، بسیاری این اتفاق را «معجزه در رود هان» نامیدند.
تا پایان قرن بیستم میلادی کرهجنوبی آنقدر رشد کرد که تبدیل شد به یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان شد و ساکنان آن با رفاه مطلوبی که در اختیار داشتند از سبک زندگی کم و بیش غربی خود لذت میبردند تا تابستان ۱۹۹۷میلادی که اوضاع در سئول تغییر کرد. کسبوکارها ورشکست شدند، وامها پرداخت نمیشد و بانکهای ورشکسته شده هیچ وام تازهای پرداخت نمیکردند. سرمایهگذاران خارجی حدود ۱۸ میلیارد دلار سرمایه را از کشور خارج کردند و صدها هزار نفر بیکار شدند. تنها راه باقیمانده برای کره این بود که از صندوق بینالمللی پول وام بگیرد. در زمستان آن سال در ماه دسامبر درخواست کره قبول شد و صندوق بینالمللی پول، بسته مالی کمکی عظیمی را به مبلغ ۵۸ میلیارد دلار به کره داد.
این بزرگترین کمک مالی بود که این نهاد در طول تاریخ فعالیتش به کشوری ارائه کرده بود. در مقابل کره مستلزم شد تجارت و حسابهای سرمایه خود را آزاد کند و در بازار کار خود اصلاحاتی انجام دهد، اما همه چیز در اینجا و به همین راحتی تمام نشد در واقع این آرامشی بود قبل از توفان جدیدی که در راه بود، توفانی از یک بحران دیگر که کرهایها هنوز از آن با عنوان بحران صندوق بینالمللی پول یاد میکنند. دولت بلافاصله به دنبال منابع مالی گشت تا بتواند وام را برگرداند، این نیاز دولت به درآمد، در ماه بعد از دریافت وام یعنی ژانویه ۱۹۹۸ به شکلگیری جنبشی منجر شد که مظهری از میهنپرستی و از خودگذشتگی ملت کره بود.
جنبش اهدای طلا
در آن زمان برآورد میشد که خانوادههای کرهجنوبی به طور تقریبی ۲۰ میلیارد دلار طلا دارند. طلاهایی در اشکال گردنبند، سکه، شمش، مجسمه، مدال، نشانهای نظامی و... که البته بیشتر آنها فراتر از ارزش مالی دربردارنده ارزشهای مهم شخصی و خانوادگی بود و بیش از هر چیز عنصری خوشیمن و نقطه عطف دوران زندگی کرهها به شمار میآیند. بسیاری از کرهایها نخستین سالگرد تولد نوزاد خود را در سنتی به نام دوجانچی جشن میگیرند که در آن حلقههای طلای ۲۴ عیار به نوزاد هدیه میدهند، همچنین هدیه دادن جواهرات و ساعت طلا به زوجهای تازه ازدواج کرده مرسوم است، شبیه به آنچه در هند، ترکیه و سایر کشورهای این منطقه مشاهده میشود.
در کارخانههای کره نیز به بازنشستگان جاسوئیچی طلا هدیه میدهند. همه اینها گویای یک بدهبستان عاطفی است که عامل تحریک تقاضا و قیمت طلا در کشورهای این منطقه میشود. علاوه بر همه اینها در کره مانند بسیاری از نقاط جهان جواهرات طلایی چیزی بیش از یک ابزار آرایش به شمار میرود و دربردارنده حسی از امنیت مالی است. کرهایها هم این را به خوبی میدانند و در حافظه تاریخی خود تجربه مشابهی مربوط به ۹۰ سال پیش دارند. در سال ۱۹۰۷میلادی امپراتور کره ۱۹ میلیون وون به ژاپن بدهکار شد.
این رقم برابر با بودجه یک سال کشور در آن زمان بود. مردهای کرهای برای اینکه دولت این وام را پرداخت کند، سیگار را ترک کردند و زنان طلا و جواهرات عروسی خود را فروختند و دوباره در سال ۱۹۹۸میلادی طلا به کمک کره آمد. به دنبال وامی که دولت کره از صندوق بینالمللی پول دریافت کرده بود، ۳/۵میلیون نفر از مردم این کشور به طور تقریبی برابر با یک چهارم کل جمعیت به طور داوطلبانه در جنبشی شرکت کردند تا با اهدای طلای خود وام کشور را به این نهاد بینالمللی پرداخت کنند. به همین منظور صفهایی از کرهایهای پیر و جوان و فقیر و پولدار در مقابل ساختمانهای مراکز اهدا صف کشیدند تا به فراخوان کمک به کشور پاسخ مثبت دهند.
آنها روی لباسهای خود روبانهای زردی نصب کرده بودند که روی آنها نوشته بود «بیایید با جمع کردن طلا بر بحران ارز خارجی غلبه کنیم. »شرکتهای بزرگ کرهای از سامسونگ گرفته تا هیوندای و دوو از قدرت خود در بازار برای اشاعه این شعار استفاده کردند و بازیگران و شخصیتهای شناخته شده کره نیز از اعتبار خود مایه گذاشتند در یک نمونه لیجونگبوم، ستاره بیسبال جوان و مشهور کشور ۳۱/۵ اونس طلا را که بیش از ۹ هزار دلار ارزش داشت، اهدا و توجه عمومی را به این کمپین جلب کرد. این طلاها مجموعه جوایز و مدالهایی بود که او در طول ۵ سال فعالیتش بهدست آورده بود.
در نهایت به طور متوسط هر نفر ۶۵ گرم طلای زرد معادل کمی بیشتر از ۶۴۰ دلار بر مبنای قیمت آن زمان اهدا کرد و در طول دو ماه ۲۲۶ تن طلا به ارزش ۲/۲ میلیارد دلار جمعآوری و ذوب شد و به صورت شمش درآمد و فورا به صندوق بینالمللی پول داده شد. اگرچه این میزان طلا در مقایسه با طلای جهان مانند قطرهای آب در یک سطل آب بود، اما به شکلگیری کمپین جمعآوری طلا به عنوان مظهری از وحدت مردم کرهجنوبی مطرح و منجر شد به موفقیتی که براساس آن این کشور توانست تا اوت ۲۰۰۱ بدهی ۵۸میلیاردی خود را به طور کامل تسویه کند. این زمان ۳ سال زودتر از جدول برنامهای بود که کره براساس آن موظف به بازپرداخت وام بود.
بازیافت طلا
در حاشیه این رویداد ملی کره تبدیل به یکی از بهترین نمونههای بازیافت طلا در جهان شد و البته نه تنها نمونه آن. از سال ۲۰۱۰میلادی تاکنون ونزوئلا نیز بیشتر ذخایر طلای خود را به بانکهای مرکزی فروخته است. این کشور این کار را به منظور کاهش بودجه خود ناشی از کم شدن قیمت نفت انجام میدهد تا موفق به پرداخت بدهیهای خود باشد. به طور کلی نرخ بازیافت طلا در جریان بحرانهای اقتصادی یا زمانی که قیمتهای طلا در ارز یک کشور تغییر میکند، رشد میکند. در نمودار نشان داده شده که چطور نرخ بازیافت با قیمت طلای امریکا همبستگی مثبت دارد و به میزانی که قیمت طلا بالا میرود نرخ بازیافت هم رشد مثبت میکند.
فلز زرد در سال جاری میلادی و در بازار جهانی نسبت به روندی که از سال ۱۹۷۴میلادی تاکنون داشته، بهترین ۶ ماه ابتدایی سال را سپری کرد و اکنون در ماه اکتبر ۲۰۱۶ در مقایسه با مسیری که از ۲۰۱۰میلادی تاکنون در کرده بهترین نیمه دوم سال را پشت سر میگذارد. بنا بر گزارشی که بلومبرگ در ۲۳ اوت سال جاری میلادی منتشر کرد، نرخ بازیافت طلا در ۶ ماه نخست سال جاری میلادی نسبت به مدت زمان مشابه در سال ۲۰۱۵میلادی، ۱۰ درصد بیشتر بود که براساس رابطه همبستگی مثبت این به معنای افزایش قیمت آن است.
تاریخ انتشار : شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۶
کد مطلب: 34788