موانع پنهان در بازار سنگ آهن

روزنامه دنیای اقتصاد , 31 مرداد 1395 ساعت 14:06

هرچند رشد قيمت هاي سنگ آهن در بازار چين التهابي را پديد آورده که از احتمال ادامه رشد قيمت ها در کوتاه مدت حکايت دارد ولي ادامه صعود بهاي اين کالابا اما و اگرهاي بسياري رو به رو است که ممکن است چهره اين بازار را تغيير دهد.
آمارها از افزايش قيمت سنگ آهن در بازار نقدي و آتي چين حکايت دارد تا جايي که بازار نقدي براي عيار 62 درصد در سطوحي بالاتر از 60 دلار قرار گرفته ولي همين نرخ در بازار آتي در نزديکي 68 دلار در هر تن نوسان مي کند


به گزارش ماین نیوز، اين در حالي است که اين قيمت ها را مي توان بالاترين حد در 3 ماه و نيم گذشته دانست که رخداد بسيار مهمي در بازار سنگ آهن به شمار مي رود.

به صورت دقيق تر در پايان هفته گذشته شاهد آن بوديم که بهاي سنگ آهن باز هم در بازار چين افزايش يافت تا جايي که سومين هفته صعودي قيمت ها را به ثبت رساند و بهاي اين کالابه بالاترين سطح در 3 ماه و نيم گذشته رسيد. اشتهاي کارخانه هاي فولادي براي مواد اوليه وارداتي و پرکيفيت را بايد مهم ترين دليل اصلي اين رشد برشمرد هرچند که حجم توليد سنگ آهن داخلي در چين که غالبا کيفيت کمتري دارد نيز در مسير افت قرار گرفته است.

البته آمارهاي دولتي براي پايان ماه ژوئن از افزايش ناچيز حجم توليد سنگ آهن داخلي چين حکايت دارد ولي هم اکنون يعني ماه هاي جولاي و آگوست باز هم اين حجم توليد در مسير کاهش قرار گرفته است.

درخصوص حجم توليد سنگ آهن داخلي چين در اواسط تابستان بايد به اين نکته اشاره کرد که اين زمان در شرق آسيا و دقيق تر در شمال و شمال شرقي چين (که غالب معادن سنگ آهن چين در اين حوزه جغرافيايي قرار دارد) زمان بارش باران هاي موسمي، سيل هاي گسترده ولي قابل پيش بيني همراه با رانش زمين است بنابراين کاهش حجم توليد به دليل مسائل فني چيزي است که همه ساله تجربه شده و شايد اجتناب ناپذير باشد. در هر حال به کمک اين ويژگي ها، در سال جاري از کف قيمتي با سقف فعلي شاهد آن هستيم که بهاي آتي سنگ آهن 42 درصد رشد را تجربه کرده يعني گوي سبقت را از ساير بازارهاي کالايي ربوده است. رخدادي که نمي توان از کنار آن گذشت؛ همچنين ضعف تحليل در اين بازار پيچيده را نيز نشان مي دهد زيرا فضاي بزرگي از فعاليت واسطه ها و سرمايه گذاران و مخصوصا سفته بازها را فراهم آورده بود. ولي چرا تحليل بازار سنگ آهن اينقدر دشوار شده است؟

هم اکنون بسياري از توليدکنندگان سنگ آهن در اقصي نقاط جهان رويکرد يکسان و حتي مشخصي را در پيش نگرفته اند، زيرا فاکتورهاي بي شماري همچون دخالت دولت ها و دستکاري کردن بهره مالکانه، تغيير در ماليات و سياست هاي معدنکاري، تغيير عيار توليدات، افزايش عمر معادن، به اتمام رسيدن ذخاير قطعي معادن کوچک و عدم سرمايه گذاري هاي جديد در اکتشاف به دليل نوسان بازار، عدم کارآيي شيوه هاي قديمي تعيين عيار حد يا جداول DCF، تغيير در هزينه توليد معادن بزرگ و سرمايه گذاري هاي گسترده آنها، تغيير در نياز وارداتي کارخانه هاي فولاد در چين، مشکلات آب و هوايي و مخاطرات زيست محيطي، تغيير در قيمت نفت و تاثيرگذاري سريع آن بر قيمت تمام شده سنگ آهن در مقصد و بسياري واقعيت هاي ديگر باعث شده تا روند منطقي تحليل بازار سنگ آهن همچون گذشته نباشد.

با توجه به اين موارد بهتر است به تمامي رخدادها و تحليل ها با نگاهي انتقادي بنگريم و در نهايت محاسبات خود را درخصوص قيمت جهاني سنگ آهن، با احتساب ضريب خطاي بيشتري مورد بازبيني قرار دهيم. در هر حال کمتر کسي گمان مي کرد که بهاي سنگ آهن چنين نوساناتي را در پيش بگيرد بنابراين تنها تحليل اين بازار براي ترسيم دورنماي آن کافي نيست.

نمودار نشان مي دهد که در يک سال اخير هم پوشاني ضعيفي بين بهاي نفت خام و قيمت سنگ آهن وجود داشته که دليل اصلي را بايد در هزينه استخراج و حمل و نقل تا بازار مصرف دانست. از سوي ديگر همين نمودار حکايت از آن دارد که قيمت سنگ آهن اغلب ارزان تر از بهاي نفت خام بوده؛ يعني قيمت هاي بالاي فعلي به خودي خود پتانسيل تعديل دارد. از طرف ديگر و عکس اين ادعا، هم اکنون بخش بزرگي از سنگ آهن چين در بورس هاي آتي مورد داد و ستد قرار مي گيرد که رويه معمولي در جهان نيست زيرا کارخانه هاي بزرگ توليد فولاد مخصوصا در اروپا، سنگ آهن مورد نياز خود را با قراردادهاي طولاني مدت و غالبا 10 ساله خريداري مي کنند ولي بازار آتي سنگ آهن گويي به چيني ها تحميل شده است، هرچند که خود آنها نيز از اين شرايط استقبال کرده اند که نکته ضعف بزرگي براي آنها به شمار خواهد آمد، زيرا صنعت فولاد صنعتي نيست که براي مواد اوليه خود بتواند تصميم گيري ثانيه اي داشته باشد و تاکنون نتوانسته اند از فاکتورهاي پوشش ريسک در بازارهاي آتي استفاده چنداني ببرند.

به عنوان مثال، در جهش قيمت هاي مارس، آوريل و ماه مه سال جاري ميلادي مصادف با اواخر زمستان سال گذشته شمسي، دليل اصلي رشد قيمت ها را بايد در تزريق منابع مالي عظيم به بازار آتي سنگ آهن و افزايشي شدن آن دانست که در نهايت به بازار نقدي نيز سرايت کرد ولي پس از آن قيمت ها فروريخت. با توجه به اين موارد بايد بازار آتي را سيگنالي مهم براي تغيير جهت قيمت ها در بازار نقدي سنگ آهن به شمار آورد که به جاي تاثيرپذيري از بازار نقدي همچون تجربه ساير بازارهاي کالايي، به آن سمت و سو مي دهد.

شايد در اين خصوص نظرات مختلفي وجود داشته باشد ولي گذشته بازار سنگ آهن چنين رخدادي را نشان مي دهد. در هر حال هم اکنون بهاي سنگ آهن در بازار آتي بالاتر از بازار نقدي است و ميل به رشد قيمت هاي آتي نيز به چشم مي خورد. با توجه به اين شرايط ادامه افزايش قيمت ها در بازار سنگ آهن چندان هم دور از ذهن نخواهد بود که قيمت هاي بالاتر از 50 دلار نفت برنت نيز به اين احتمال دامن مي زند اما اگر بازار نفت تغيير جهت ندهد.

به عنوان مثال رشد بهاي فولاد در روزهاي اخير در بورس شانگهاي باعث رشد بيشتر بهاي آتي سنگ آهن شد تا جايي که در بورس داليان هم اکنون قيمت آتي سنگ آهن به نزديکي 68 دلار در هر تن رسيده ولي در بازار نقدي اين رقم به زحمت خود را بيشتر از 60 دلار حفظ کرده ولي ميل به افزايش دارد. رشد هفتگي نزديک به يک درصد و رشد ماهانه کمتر از 9 درصد را مي توان کارنامه بازار سنگ آهن دانست.

يکي ديگر از دلايل مهم رشد بهاي فولاد و سنگ آهن را مي توان تلاش دولت چين براي کاهش ظرفيت توليد فولاد خام دانست ولي اين ادعا، از حرف تا عمل فاصله بسياري دارد. تجربه نشان داده است که هم اکنون بخش بزرگي از واحدهاي قديمي توليد فولاد در اين کشور از رده خارج شده و عملافعاليتي ندارد ولي دولت چين با تخريب آنها در کنار پوشش رسانه اي گسترده خود را ملزم به کاهش ظرفيت توليدي نشان مي دهد که عملاوجود ندارد.

از سوي ديگر در اسناد بالادستي دولت چين که 3 سال پيش با روي کار آمدن دولت جديد اين کشور منتشر شد لزوم به حفاظت از محيط زيست و کاهش ظرفيت توليد بسياري از صنايع آلاينده از جمله فولاد درج شده و با توجه به پايبندي چيني ها به دستورات حزب کمونيست اين کشور در کنار دستورالعمل هاي جديد آن، اين رويکرد جديد آغاز شده ولي تا زماني که تاثير واقعي بر بازارها بگذارد زمان بيشتري لازم خواهد داشت. در هر حال شاهد اعمال برخي محدوديت ها هستيم که تاثير رواني خود را تاکنون بر بازار گذارده و گويي تحليلگران نيز اين شرايط را باور کرده اند که خود به عنوان يکي از دلايل رشد قيمت ها مطرح شده و البته بر بازار فولاد و سنگ آهن تاثير هم گذاشته است. به عنوان مثال حجم توليد فولاد خام چين در ماه جولاي به رغم اين فضاسازي ها، 6/ 2 درصد افزايش داشته است. استان هاي شمالي چين بيشترين تعداد کارخانه هاي قديمي فولاد را در خود جاي داده است.

اقدام احتياطي چيني ها
به گزارش بلومبرگ بزرگ ترين صندوق سرمايه گذاري در چين موسوم به پادشاه صندوق ها يا همان China Investment Corp. با دارايي 814 ميليارد دلار به عنوان ليدر صندوق هاي سرمايه گذاري چين، هم اکنون مذاکراتي را آغاز کرده است تا بخشي از توليد 30 سال آينده شرکت واله برزيل به عنوان بزرگ ترين توليدکننده سنگ آهن برزيل را خريداري کند. اين اقدام هرچند که در نگاه اول نشان دهنده تلاش براي استفاده حداکثري از قيمت هاي پايين سنگ آهن است ولي در ذات خود نگراني از نوسان قيمت هاي سنگ آهن بر پايه بازار آتي را هويدا مي سازد. به عبارت ساده تر چيني ها هم اکنون نگراني بازارسازي در بازار سنگ آهن هستند زيرا همان گونه که عنوان شد، تزريق نقدينگي به بازار آتي مي تواند هر اتفاقي را در بازار نقدي سنگ آهن ايجاد کند.

با توجه به عيار پايين معادن سنگ آهن چين و همچنين عدم تامين نيازهاي اين کشور از طريق سرمايه گذاري در معادن ديگر کشورها، بدنه تصميم سازي در چين به اين نتيجه رسيده است که براي مقاوم سازي اقتصادي خود دست به تصميمات بلندپروازانه بزند زيرا مشخص نيست که در آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد. اين رويکرد خاص مي تواند از يکسو تاثير بازارهاي آتي را بر بهاي سنگ آهن تضعيف کرده و از سوي ديگر حاشيه امني براي توليدات فولاد چين بر پايه سنگ آهن پرکيفيت غالبا مگنتيتي ايجاد کند. با توجه به اين شرايط تضعيف بازار سنگ آهن نقدي موسوم به Spot Market در ماه ها و سال هاي آينده دور از ذهن نخواهد بود.

در ادامه بايد به اين نکته اشاره کرد که بازار فيزيکي سنگ آهن چندان هم وضعيت جذابي نداشته و ندارد هرچند که آمارها از کاهش حجم توليد شرکت هاي بزرگ يا افت بارگيري آن به مقصد چين حکايت نمي کند. به نظر مي رسد در نهايت بازار سنگ آهن ضعيف خواهد ماند ولي اين ادعا به معني کاهش قيمت ها در کوتاه مدت نيست اما دورنماي چندان جذابي هم براي دراز مدت در بازار سنگ آهن ترسيم نمي شود. بانک مورگان استنلي نيز از احتمال کاهش مجدد بهاي سنگ آهن تا رقمي نزديک به 40 دلار نيز هشدار داده که کارشناسان اين بانک دليل اين ادعا را کاهش عرضه فصلي و بازگشت توليدات پيشين به بازار سنگ آهن دانسته اند. البته اين بانک از کاهش تقاضاي چين در فصول پاييز و زمستان نيز ياد کرده که با توجه به تمرکز توليد فولاد اين کشور در اين بازه زماني بايد به اين ادعا با ديده ترديد نگريست.

وضعيت شرکت هاي بزرگ توليدکننده سنگ آهن
نوسان ارزش سهام شرکت هاي توليدکننده سنگ آهن قرابت بسياري با بهاي اين کالادارد هرچند که اين شرکت ها به جز سنگ آهن، مواد معدني بسياري توليد مي کنند. در بازار برزيل ارزش سهام واله به عنوان بزرگ ترين توليدکننده سنگ آهن در جهان به 16.17 رئال برزيل افزايش يافته که بالاترين سطح از اواخر آوريل و اوج قيمت هاي سنگ آهن به شمار مي آيد. شرکت BHP بيلتون به عنوان سومين توليدکننده بزرگ سنگ آهن در جهان و همچنين بزرگ ترين توليدکننده مواد معدني در جهان نيز شرايط مشابهي داشته ولي رشد سهام BHP بيليتون در بازار لندن از رشد سهام واله در بازار برزيل عقب تر است هرچند که نوسان ارزش رئال ( پول ملي) برزيل را بايد در اين بين لحاظ کرد. در هر حال نوسان قيمت سنگ آهن تقريبا مهم ترين تاثير را بر نوسان ارزش سهام شرکت هاي بزرگ معدني بر جاي مي گذارد.

نکته مهم تر آنکه نمي توان به رشد ارزش سهام اين شرکت ها چندان خوش بين بود، زيرا سودآوري آنها به شدت کاهش داشته مثلاشاهد ثبت کمترين سودآوري شرکت BHP بيلتون به عنوان بزرگ ترين شرکت معدني جهان در 15 سال اخير هستيم. با توجه به اين موارد، شايد تلاش براي افزايش بهاي سنگ آهن از سوي توليدکنندگان اصلي منطقي باشد ولي توان چنين اقدامي را ندارند، زيرا شرکت هاي ديگر توليدکننده، تاکنون از مديريت بازار با کاهش عرضه ها حمايت نکرده اند؛ بنابراين شرکت هاي معدني راهي جز حفظ سطوح توليد خود با قيمت هاي پايين يا حتي افزايش حجم توليد و تلاش براي کاهش قيمت تمام شده خود ندارند. با توجه به اين شرايط شاهد هستيم که کاهش هزينه ها تنها رويکرد اتخاذ شده از طرف شرکت هاي بزرگ است و بايد منتظر بنشينند تا چه زماني رشد قيمت ها در بازارهاي جهاني به ثبت برسد.

دورنماي بازار سنگ آهن
با توجه به موارد فوق و احتمال حفظ سطوح فعلي در بازار نفت و سنگ آهن آتي همچنين انتظار ادامه رشد قيمت ها در بازار فولاد و پايان يافتن آرام زمان بارش باران ها موسمي در شمال و شرق چين، به نظر مي رسد بازار سنگ آهن بتواند به رشد قيمت ها در بازار نقدي همپاي بازار آتي ادامه داده و رشدي بيش از 5 درصد حتي تا 10 درصد را نيز تجربه کند. افزايش 10 درصدي قيمت ها به معني آن است که قيمت هاي نقدي به آتي رسيده يعني در صورت افزايش بيشتر قيمت هاي آتي که دور از ذهن نيست، باز هم پتانسيل جديدي براي ادامه رشد بهاي سنگ آهن را متصور خواهيم بود. در هر حال نفت چندان هم فضاي بزرگي براي ادامه رشد قيمت هاي خود ندارد بنابراين احتمال بازگشت قيمت نقدي سنگ آهن را در آينده ايجاد خواهد کرد.

با توجه به تمامي اين موارد در کوتاه مدت ادامه رشد بهاي سنگ آهن پيش بيني شده و پس از تثبيت در سطوحي بالاتر از 60 دلار خود را براي فتح سطوحي بالاتر آماده خواهد کرد ولي براي ميان مدت تا دراز مدت نمي توان چندان هم به اين بازار خوش بين بود يعني براي فصل پاييز بازگشت به کمتر از 60 دلار دور از ذهن نخواهد بود. در آينده به بازبيني اين پيش بيني براي ميان مدت تا دراز مدت خواهيم پرداخت، زيرا سيگنال هاي متفاوت بسياري در هفته هاي پيش رو نقش آفريني خواهند کرد.


کد مطلب: 33818

آدرس مطلب: http://www.minews.ir/fa/doc/news/33818/موانع-پنهان-بازار-سنگ-آهن

ماین نیوز
  http://www.minews.ir