گروه معادن مس
 
دورخيز شكننده بازار مس
بازار جهاني فلز سرخ به كدام سمت حركت خواهد كرد؟
گروه معادن >مس - قيمت مس به نسبت ساير بازارهاي مشابه از رشد چنداني برخوردار نبوده و به نظر نمي رسد در کوتاه مدت شاهد معجزه اي براي اين بازار باشيم؛ هرچند که واقعيت هاي مغفول بسياري در پشت اين رخدادها نهفته است که بررسي و شناسايي آنها مي تواند مسير پيش رو را ترسيم و تبيين کند.
 
به گزارش ماین نیوز، قيمت مس در آخرين معاملات بورس فلزات لندن براي معامله نقدي و تحويل فيزيکي 4 هزار و 796 دلار در هر تن براي هر تن مس کاتد به ثبت رسيده ولي براي معاملات سلف سه ماهه همين رقم 4 هزار و 810 دلار به ثبت رسيده است.

به عبارت ساده تر هم اکنون فاصله قيمتي خريد نقدي در بورس لندن با معاملات سلف آن 14 دلار است يعني تحويل کالادر آينده گران تر از تحويل نقدي است که نشان مي دهد بازار انتظار دارد که قيمت مس در آينده افزايش يابد. اين شرايط که در ادبيات بازار به کانتانگو يا کنتانگو ( CONTANGO) مشهور است و نشان مي دهد که دورنماي قيمتي به سمت افزايش نرخ متمايل بوده تا جايي که حتي خريد در شرايط فعلي و تحويل آن 3 ماه ديگر هم جذاب است زيرا مشخص نيست که در آن زمان چه اتفاقي براي بازار مس و قيمت هاي آن خواهد افتاد. همين ويژگي ساده را بايد سنگ بناي تحليل قيمت مس در روزهاي آينده به شمار آورد. کنتانگو يا گران تر بودن قيمت هاي سلف از قيمت هاي نقدي نشان دهنده ميل بازار به افزايش قيمت هاست.

در ادامه بايد به اين نکته اشاره کرد که ماه ها است قيمت مس در سطوحي کمتر از 5000 دلار نوسان مي کند که قطعاً با واقعيت هاي قيمتي اين کالادر تضاد بوده زيرا قيمت واقعي اين کالادر بازارهاي جهاني بيشتر از اين ارقام است. از سوي ديگر عدم وجود تقاضاي واقعي به صورت فيزيکي، بالابودن نسبي حجم توليد به نسبت مصرف واقعي در کنار سرمايه گذاري هاي جديد در معادن، کاهش قيمت نفت و تقليل هزينه توليد مس، افزايش سطح تکنولوژيک معادن و استفاده از ذخايري با عيار کمتر به کمک ماشين آلات بزرگ تر، افزايش ارزش دلار آمريکا، تزريق ترديدهايي بزرگ از دورنماي اقتصادي جهان در کنار بحث هاي پيرامون برگزيت، کاهش رشد اقتصادي چين و پايين بودن رشد اقتصادي در جهان، دورنماي مبهم پيش رو و ابهاماتي بسيار عميق درخصوص حجم واقعي عرضه و تقاضا در بورس هاي مطرح جهان مواردي است که تاکنون بازار مس را با بحران هايي جدي رو به رو ساخته است تا جايي که در مقايسه با ساير فلزات و حتي فولاد، جايگاه در خور شان خود را به دست نياورده است.

آخرين آمارها از چين نشان مي دهد که مس خالص و مفتول مس وارداتي به اين کشور در ماه جولاي ( ماه ميلادي گذشته) با 3/ 14 درصد کاهش به نسبت ماه قبل رو به رو شده و اين ميزان به 360 هزار تن در ماه رسيده است. اين در حالي است که در همين زمان حجم واردات کنسانتره مس چين همچنان به صورت قدرتمندي بالاباقي مانده است و به نسبت سال قبل از آن 8/ 42 درصد رشد را تجربه مي کند. در مورد واردات کنسانتره مس چين بايد به نکته اي فني نيز توجه داشت زيرا در همين دوران هزينه تصفيه، خالص سازي و ذوب آن موسوم به TC در سطوحي بسيار پايين يعني ارقامي نزديک به 100 تا 105 دلار بر هر تن پايين باقي مانده که جذابيت واردات کنسانتره را به اين کشور افزايش مي دهد. هم اکنون در بسياري از کشورهاي جهان هزينه هاي ذوب و تصفيه مس ارقامي بالاتر از اين سطوح قرار دارد که باز هم جذابيت واردات کنسانتره مس را افزايش داده ولي رونق واردات مس خالص را تضعيف مي کند. اين رخداد مهم تاکنون يکي از نقاط ضعف بازار جهاني مس بوده است که در ادامه بيشتر به اين مطلب مي پردازيم.

در بازار مس با عقب نشيني آرام رشد اقتصادي چين، شاهد آن بوديم که حجم بزرگي از تقاضاي مس خالص در جهان کاهش يافت، هرچند که با توجه به وجود بحران در بازار املاک چين که بيش از 3 سال است مرتفع نشده تا جايي که بسياري از واحدهاي مسکوني جديد خالي مانده و مردم به دليل شرايط سخت اقتصادي و دورنماي مبهم آن حاضر به نقل مکان به خانه هايي بهتر نيستند اين وضعيت وخامت بيشتري به خود گرفته است زيرا دورنماي چندان جذابي پيش روي مصرف مس در مسکن وجود نداشته، هرچند که درخصوص لوازم برقي و محصولات مشابه نيز چنين وضعيتي را شاهد هستيم و تاکنون صادرات چين نتوانسته است افت تقاضاي مس را جبران سازد ولي اين تمام ماجرا نيست.
دو رخداد ديگر تاکنون در بازار مس موثر بوده که تاثير بزرگي بر تقاضاي اين کالادر شرق آسيا با محوريت چين داشته است. هم اکنون ذخاير استراتژيک دولتي مس که در سال هاي اخير از موجودي بالايي برخوردار شده به بستري امن براي اين کشور تبديل شده که باعث مي شود تا نوسان قيمت هاي جهاني، چندان هم براي بازار داخلي چين اهميتي نداشته باشد زيرا هميشه مطمئن است که عرضه مس در اين کشور کافي خواهد بود. از طرف ديگر با توجه به ذات دولتي بودن آن، نوسان قيمت ها چندان هم مهم نبوده يعني خريد در قيمت هاي بالاو فروش در قيمت هايي پايين تر اهميتي براي اين کشور نخواهد داشت که باز هم از جذابيت خريد از بازارهاي جهاني مي کاهد. نکته ديگر را بايد تلاش دولت و صنعت چين براي ايجاد يک حاشيه امن براي صنعت و مصرف کنندگان چيني دانست زيرا با توجه به رويکرد ادغام عمومي (سرمايه گذاري در معادن مس در داخل و خارج از کشور متبوع) و همچنين افزايش واردات کاني هاي مس دار به جاي واردات مس خالص، دولت و صنعت چين در جهت مقاوم سازي اقتصاد خود از بحران هاي احتمالي گام برداشته اند که تمامي اين موارد در کل باعث شده تا بازار مس چين از بازارهاي جهاني آن فاصله بگيرد. در نهايت بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که با توجه به کاهش نرخ بهره بانکي در چين، برخي اميدواري ها نسبت به بهبود وضعيت بازار ايجاد شد ولي تاکنون نتيجه ملموسي نداشته است.

اين در حالي است که ارزش يوآن چين موسوم به رنمينبي ( RMB) نيز به رغم کاهش نرخ بهره در مسير افزايش قرار گرفته که به صراحت سيگنالي متناقض با واقعيت هاي اقتصادي به شمار مي رود و نشان دهنده اين مطلب است که مردم اين کشور ميل به هزينه کرد درآمدهاي خود نداشته و با وجود کاهش نرخ سود بانکي، باز هم پول نقد نگه مي دارند، هرچند نگراني نسبت به آينده نيز به اين وضعيت دامن زده است. اين شرايط هرچند به تقويت توان خريد چين مي انجامد ولي جذابيتي براي خريد در اين کشور ايجاد نکرده است.

موارد فوق را بايد مهم ترين واقعيت هاي بازار جهاني مس دانست که تاکنون با کاهش تقاضا، افت قيمت ها را رقم زده است. اين در حالي است که با کاهش تقاضا در بازارهاي جهاني، حجم عرضه نيز ناخواسته کاهش يافته است. هرچند که ميثاقي قابل توجه بين توليدکنندگان بزرگ جهان براي کاهش حجم توليد و مديريت بازار پديد آمده ولي به فرجام نرسيد، زيرا پرو به عنوان يکي از توليدکنندگان مهم و نوپا در بازار مس به تعهد خود پايبند نماند و در نهايت کل بازار با مشکل رو به رو شد.

نتيجه اين پيمان شکني هم تنبيه تمامي توليدکنندگان توسط مکانيزم بازار بود که باعث شد بهاي مس تا قيمت هايي کمتر از 4500 دلار افت کند. درخصوص برآورد روند عمومي عرضه و تقاضا مي توان به نوسان موجودي انبارها توجه کرد ولي اين فاکتور هميشه به عنوان ملاکي متقن قابل قبول نيست، زيرا در سال هاي اخير و با قدرت گرفتن ابزارهاي مالي بر پايه اوراق کالايي، مشخص نيست که چه ميزاني از ذخاير انبارها هم اکنون به عنوان وثيقه در بانک هاي جهاني حالت تعهد به خود گرفته و قابل داد و ستد نيست يا چه بخشي از موجودي انبارها به دليل عدم بازپرداخت بدهي توسط بانک هاي وام دهنده، در بازار عرضه مي شود.

اين موارد به ظاهر ساده باعث شده تا همچون گذشته نتوان موجودي انبارها را به عنوان فاکتوري تاثيرگذار در روند عمومي قيمت ها مورد بررسي قرار داد؛ حتي به صراحت نمي توان نوسان موجودي انبارها در شرايط فعلي برآيند واقعي عرضه و تقاضا به شمار آورد. اِما جنکينز، مدير موسسه کمبريج ريسک در پاسخ به سوالي درخصوص شيوه بررسي موجودي انبارها چندي پيش به «دنياي اقتصاد» گفته بود: با توجه به نبود اطلاعاتي دقيق و قابل استناد از وضعيت واقعي حجم عرضه و تقاضا به کمک بررسي و دقت بر موجودي انبارهاي بورس فلزات لندن در اقصي نقاط، هم اکنون توجه کمتري به اين رقم شده و شايد اين مشکل، يکي از محدوديت هاي بورس فلزات لندن به شمار رود که خود ما نيز در بازار LME با اين مشکل رو به رو هستيم.

وي در ادامه افزود: براي بررسي وضعيت واقعي عرضه و تقاضا شايد ساده ترين راه توجه به وضعيت بازارهاي فيزيکي اين کالاباشد و فعالان صنعتي مس يا ديگر فلزات پايه بر اساس وضعيت واقعي توليد و مصرف، شايد بتوانند اطلاعات بهتري را در اختيار شما قرار دهند، بنابراين از اطلاعات آنها حداکثر استفاده را ببريد زيرا بورس فلزات لندن نيز تاکنون نسبت به اين محدوديت واقعي پاسخي ارائه نکرده است. برخي از برآوردها نشان مي دهد که يکي از دلايل کاهش قيمت مس در ماه ها و حتي سال هاي اخير عدم بازپرداخت بسياري از بدهي هاي گذشته بر پايه اوراق کالايي در بورس فلزات لندن يا ساير بورس هاي معتبر جهاني بوده است، زيرا به يکباره حجم عرضه ها را بدون منطق اقتصادي و در قيمت هايي پايين، افزايش داد تا جايي که توليدکنندگان اصلي نيز راهي جز کاهش قيمت هاي خود نداشتند. اين در حالي بود که با آغاز روند نزولي قيمت ها، بسياري از سرمايه گذاران نيز تلاش کردند از اين بازار خارج شده و به عبارت ساده تر از شر آن خلاص شوند. اين موارد را بايد يکي از دلايل اصلي کاهش قيمت ها به شمار آورد.

با توجه به تمامي اين موارد باز هم توجه به نوسان موجودي انبارها در بورس فلزات لندن مي تواند به عنوان سيگنالي براي بررسي بازار به شمار رود هرچند که اهميت اين فاکتور به نسبت سال هاي قبل کمتر خواهد بود. نگاهي به موجودي انبارهاي مس در بورس فلزات لندن نشان مي دهد که اين رقم از روزهاي اوج خود در سال 2013 و رقمي نزديک به 650 هزار تن، به عددي نزديک به 206 هزار تن کاهش يافته که خود سيگنالي مهم به شمار مي آيد. هرچند که اين رقم 3 هفته پيش به 235 هزار تن نيز رسيده ولي هم اکنون در مسير کاهش قرار دارد. البته بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که کف موجودي انبارهاي مس رقمي نزديک به 140 هزار تن در ماه مارس بوده ولي در همان دوران نيز کاهش شديد موجودي انبارها، حمايتي از قيمت مس نکرد. در هر حال و تنها به منظور کسب اطلاعات بايد گفت که موجودي انبارهاي مس به آرامي در مسير کاهش قرار داشته که مي تواند از قيمت هاي مس تا حدودي حمايت کند.

دورنماي قيمت مس
هر چند که هم اکنون بهاي مس در بازارهاي جهاني در سطوح پاييني قرار داشته ولي به نسبت هفته هاي قبل در يک ماه اخير، هم اکنون روندي کاهشي را در پيش داشته، هرچند که موجودي انبارهاي آن در بورس فلزات لندن نيز در مسير نزولي قرار دارد. با توجه به پايين بودن قيمت جهاني نفت خام در کنار رشد نسبي بهاي ساير فلزات پايه و آغاز روندي جديد براي کاهش قيمت ها، شايد بهاي مس در کوتاه مدت، باز هم به افت خود ادامه دهد؛ يعني ممکن است قيمت هاي کمتري را تجربه کند. پس از طي اين دوران يعني براي هفته ها و ماه هاي پيش رو جهت گيري افزايشي قيمت ها کاملاتوجيه پذير بوده و مي توان بهاي مس را در سطوحي نزديک به 5 هزار دلار تصور کرد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۱
کد مطلب: 33651
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد