بار سنگين نيروي انساني بر دوش صنعت فولاد

روزنامه دنیای اقتصاد , 6 دی 1394 ساعت 9:37

كارشناسان چالش نيروي انساني مازاد در واحدهاي فولادي را بررسي مي كنند


به گزارش ماین نیوز، صنعت فولاد ايران حالابا نيمي از ظرفيت توليد خود که چيزي نزديک به 24 ميليون تن ارزيابي مي شود مشغول به کار است. اين شرايط در حالي بر واحدهاي فولادسازي حکمفرما است که رشد يکباره تعداد نيروهاي انساني در اين بخش از توليد که در دولت قبل شاهد آن بوديم حالاتبديل به باري سنگين بر دوش توليدکنندگان فولاد شده است.

سنگيني اين بار زماني بيشتر خودنمايي مي کند که ميزان توليد و تعداد نيروي انساني در شرکتي مانند هيونداي استيل کره را با يکي از شرکت هاي توليدکننده فولاد ايراني مقايسه مي کنيم.

بر اين اساس درحالي که به گفته کارشناسان ظرفيت توليد شرکتي مانند هيونداي استيل حدود 24 ميليون تن در سال است، کل تعداد نيروي کار در اين شرکت کمتر از 2000 نفر است. حال اگر نگاهي به شرايط يکي از توليدکنندگان فولاد در کشورمان بيندازيم، درمي يابيم که شرکتي نيمه دولتي که توليد آن در سال چيزي کمتر از 3 ميليون تن است، حدود 16 هزار و 500 نفر نيرو در اختيار دارد. اين تعداد نيروي انساني در حالي تنها در يک شرکت توليد فولاد انباشته شده است که از نگاه کارشناسان با تکنولوژي توليدي که حالادر ايران وجود دارد، اصولاچيزي حدود 4 هزار نيرو براي توليدي کمتر از 3 ميليون تن کافي است.

اما داستان نيروي کار سربار در شرکت هاي فولادسازي چيست و چرا همواره بحث فراواني بر سر اين مشکل وجود دارد؟ بحث در رابطه با تعداد نيروي کار در واحدهاي فولادي، به خصوص واحدهاي نيمه دولتي در حالي وجود دارد که اين روزها فولادسازان با مجموعه اي از مشکلات بر سر راه توليد روبه رو هستند، اما ضرورت توجه به مشکلي با عنوان نيروي کار سربار در حالي وجود دارد که اين بخش ارتباط مستقيمي با بهره وري توليد و هزينه هاي فوري فولادسازان دارد. بر اين اساس در حالي که همواره افزايش بهره وري و کاهش هزينه هاي توليد به عنوان يکي از راهکارهاي خروج فولادسازان از رکود و افزايش قدرت رقابت آنها در بازارهاي جهاني مطرح مي شود، بلافاصله اين سوال مطرح مي شود که با وجود تعداد بالاي نيروي کار چگونه مي توان چنين راهکاري را عملي کرد؟

رشد نجومي نيروي کار در واحدهاي فولادسازي

معاون بازاريابي و فروش شرکت ذوب آهن اصفهان در رابطه با داستان رشد يکباره نيروي کار در واحدهاي فولادسازي به ظاهر خصوصي سازي شده مي گويد: اتفاقي که در واحدهاي فولادي نيمه دولتي رخ داد اين بود که در دولت گذشته، قرارداد تعداد زيادي از افرادي که در طرح هاي توسعه يا در ارتباط با پيمانکاران مشغول به کار بودند لغو شد و آنها وارد کارخانه هاي توليد فولاد شدند، اين اتفاقي بود که در پي آن تعداد زيادي نيروي غيرمتخصص وارد واحدهاي فولادسازي شدند. نعمت الله محسني در ادامه مي گويد: براي مثال فقط در يکي از واحدهاي فولادسازي که تعداد نيروي کار آن حدود 6 هزار و 800 نفر بود، به يکباره بيش از 9 هزار نفر نيروي کار تازه اضافه شد که با در نظر گرفتن توليد حدود 2 ميليون و 300 هزار تني اين شرکت مي توان به غيراصولي بودن تعداد نيروي کار در اين شرکت ها پي برد. اين اتفاق در حالي ميزان توليد فولاد توسط هر يک نيروي کار در ايران را به چيزي حدود 140 کيلوگرم رسانده است که در کشوري مانند ژاپن به ازاي هر نفر نيروي کار در يک واحد فولادسازي، هزار تن فولاد توليد مي شود.

اما تبعات چنين رخدادي در واحدهاي فولادسازي کشور چيست؟

محسني در پاسخ به اين سوال مي گويد: نخستين اتفاقي که در پي اين اقدام رخ داد اين بود که نيروهايي وارد واحدهاي فولادسازي شدند که از نظر سلامت جسمي، توانايي علمي و تجربه براي کار در چنين واحدهايي مناسب نيستند، اين اتفاق در حالي رخ داده است که صنعت براي رشد و پيشرفت به نيروي کارشناس نياز دارد. به عقيده محسني يکي از تبعات ناگوار استخدام بيش از اندازه نيروي انساني که آثار آن حداقل تا 15 سال ديگر باقي خواهد ماند اين است که «باوجود نيروي کار زيادي که حالادر واحدهاي فولادسازي وجود دارد، شرکت هاي فولادسازي توان استخدام نيروي کار متخصص و به روز را نخواهند داشت».

رضايت کوتاه مدت استخدام هاي اجباري

اما رئيس هيات عامل ايميدرو در رابطه با مشکل نيروي انساني سربار در واحدهاي فولادسازي مي گويد: نکته اي که وجود دارد اينکه بايد زمان و شرايط را در نظر بگيريم، ما به هرحال بايد قبول کنيم يکي از هزينه هايي که بر قيمت تمام شده و بهره وري اثر مي گذارد نيروي انساني است. مهدي کرباسيان با اشاره به اين نکته مي گويد: با اين وجود ما شاهد بوديم که دولت قبل براي حل مشکل بيکاري از راهکار استخدام هاي اجباري استفاده کرد، اتفاقي که در اين جريان رخ داد اين بود که در کوتاه مدت رضايتي در ميان مردم ايجاد شد اما به مرور واحدهاي توليدي زيان ده شدند و قيمت هاي تمام شده بالارفت.»

از نظر کرباسيان «به هرحال در رابطه با نيروهاي انساني کاري از دست اين واحدهاي توليدي ساخته نيست و بايد منتظر ماند تا با ياري خدا اقتصاد کشور از رکود خارج شود و با رونق توليد کارهاي بيشتري ايجاد شود يا با توسعه طرح هاي فولادسازان اين کارمندان يا کارگرهاي اضافي به واحدهاي جديد منتقل شوند.» کرباسيان در حالي به انتقال نيروهاي انساني به واحدهاي ديگر در شرايط رونق اقتصادي اميدوار است که يک کارشناس صنعت فولاد عقيده دارد اين جابه جايي به راحتي ممکن نخواهد بود، زيرا بسياري از افرادي که حالادر واحدي در اصفهان يا خوزستان مشغول به کار هستند شايد حاضر به انتقال به طرحي در کوير مرکزي ايران نباشند.

چالش هاي توليد فولاد با هزينه پايين

همان طور که اشاره شد تعداد بالاي نيروي کار در واحدهاي فولادسازي يکي از مشکلاتي است که فولادسازان را با پرداخت هزينه هاي فوري بسياري مواجه کرده و از سويي قيمت تمام شده را براي آنها افزايش داده است. اگرچه راهکارهاي فراواني براي مقابله با اين مشکل از سوي کارشناسان پيشنهاد مي شود، اما چيزي که ضروري به نظر مي رسد اجماع هرچه سريع تر بر سر يکي از اين راهکارها است تا به اين واسطه هزينه توليد فولاد در کشور کاهش يابد و بهر ه وري با افزايش همراه شود.

رضا زائرحيدري، کارشناس حوزه فولاد در اين رابطه مي گويد: نسبت توليد به تعداد نيروي کار در ايران غيراقتصادي است، بر اين اساس در نتيجه ورود تعداد زيادي نيروي کار غيرمتخصص به صنعت فولاد حالابا کمبود نيروي متخصص و نيروهايي که سرمايه انساني سازمان به شمار مي روند مواجهيم، اين اتفاق باعث پايين آمدن بهره وري توليد در واحدهاي بزرگ توليد فولاد شده است که عمدتا غيردولتي هستند.

با اين تفاسير به نظر مي رسد کمبود نيروي انساني متخصص و تعداد بالاي نيروي انساني دو معضلي هستند که مي توانند فولادسازان ايران را از رسيدن به اهدافي مانند توليد ارزان و با بهره وري بالادور نگاه دارند. اين دو مشکل اساسي در حالي براي صنعت فولاد وجود دارد که فولادسازان دنيا سرانه توليد فولاد به ازاي هر نيروي کار را بسيار افزايش داده اند و به اين واسطه به قدرت توليد ارزان و در پي آن رقابت در بازارهاي جهاني دست يافته اند.

با نگاهي به تحولات توليد و فروش در دنيا مي توان به سادگي دريافت که اقدامي مانند اجبار کارخانه هاي توليدکننده براي استخدام از سوي دولت، تا چه ميزان از توان اين کارخانه ها براي رقابت هاي جهاني کاسته است. حال اگرچه راهکارهايي مانند بازنشستگي زود هنگام، انتقال نيروهاي انساني به طرح هاي توسعه و مواردي از اين دست مطرح مي شود، اما نگاهي به شرايط بازنشستگان فعلي صنعت فولاد و همچنين طرح هاي توسعه نشان مي دهد که نمي توان به اين راهکارها تکيه چنداني کرد.

تمام اينها در حالي است که به گفته زائرحيدري حالادر دنيا به دو علت تلاش مي شود تا توليد فولاد با تکيه بر نيروي کار کم اما متخصص انجام شود: نخست اينکه توليد فولاد کاري است که با خطرات فراواني همراه است و به همين دليل تلاش مي شود افراد کمتري در خطوط توليد حضور داشته باشند زيرا اگر اتفاقي متوجه اين افراد شود هم سلامت يک فرد در خطر افتاده و هم باري اقتصادي بر دوش واحد فولادي قرار مي گيرد. کاهش هزينه هاي توليد دومين دليلي است که توليدکنندگان فولاد در دنيا را به سمت توليد با نيروي کار اندک اما متخصص سوق داده است. به اين ترتيب آن طور که کارشناسان عقيده دارند در حال حاضر تنها واحدهايي قادر به ادامه حيات هستند كه از قيمت تمام شده پايين تر و قابل رقابت برخوردارند، امتيازي که مي توان گفت واحدهاي فولادي ايران به سختي از آن بهره مند هستند.

به عقيده کارشناسان، نيروي انساني بيش از آنکه ترازهاي حسابداري نشان مي دهد بر واحدهاي توليدي هزينه تحميل مي کنند. حال اين شرايط درحالي براي فولادسازان بزرگ نيمه دولتي وجود دارد که تعديل نيرو، کاهش دستمزدها، بازنشستگي زودهنگام و مواردي از اين دست اتفاقاتي دور از ذهن هستند. با تمام اين تفاسير بايد ديد معضل نيروي سربار انساني در واحدهاي توليد فولاد که در کنار نبود تکنولوژي روز توليد، به يکي از چالش هاي فولادسازان براي افزايش بهره وري توليد تبديل شده است، با در نظر گرفتن راهکاري منطقي حل خواهد شد يا فولادسازان به حرکت کند و سنگين خود در مسير توليد با تعداد زياد نيروي کار ادامه خواهند داد؟


کد مطلب: 29980

آدرس مطلب: http://www.minews.ir/fa/doc/news/29980/بار-سنگين-نيروي-انساني-دوش-صنعت-فولاد

ماین نیوز
  http://www.minews.ir