گروه معادن
 
تقابل معدنکاری و گردشگری در افغانستان
گروه معادن - از کابل که خارج می‌شوید و یک ساعت به سمت جنوب رانندگی می‌کنید، در پس مغازه‌های پرازدحام، دود سیاه کامیون‌های درحال تردد و صدای تق تق گاری‌هایی که الاغ‌ها زحمت حمل آنها را می‌کشند، بیابان‌هایی آرام گرفته‌اند؛‌ بیابان‌هایی که سرشارترین ثروت‌های ملی افغانستان را در آغوش کشیده‌اند و بار امانت‌هایی گرانبها را از سالیان دور بر دوش دارند.
به گزارش ماین نیوز، اینجا مهد ثروت است. در زیر زمین، یکی از بزرگترین ذخایر مس جهان قرار دارد و روی زمین هم بنایی باستانی آرمیده که قدمت آن دست کم به ۱۵۰۰ سال پیش می‌رسد. به نظر می‌رسد که این ۲ منبع ثروت با هم کینه‌ای دیرینه دارند و نمی‌توانند با هم سازش کنند. در صورتی که افغانستان به حفظ یادگار نیاکان خود پایبند باشد، از درآمدهای فلز سرخ محروم می‌شود. در مقابل اگر بنابر استخراج منابع مس باشد، آلودگی‌های زیست‌محیطی می‌تواند بناهای باستانی را تخریب کند که تصویر آن در سال گذشته زینت‌بخش مجله «نشنال جئوگرافیک» شد. چه باید کرد؟

۸ هشت سال پیش، دولت افغانستان با یک شرکت چینی قراردادی امضا کرد تا از منابع مس این کشور بهره‌برداری شود. اما معدنکاری آن تاکنون آغاز نشده است. به احتمال زیاد تا چندین سال دیگر هم اتفاق خاصی در این‌باره نخواهد افتاد. این ناحیه که در استان «لوگار» افغانستان واقع شده است، از ناامنی و ضعف زیرساخت‌ها رنج می‌برد. این ۲ عامل تحقق برنامه‌های معدنی دولت این کشور را به تعویق انداخته‌اند. هنوز منبع آب یا انرژی قابل اتکایی برای این منطقه وجود ندارد؛ فقدان خط آهن برای انتقال مس و تهدیدهای ناشی از حضور طالبان در منطقه هم از دیگر مشکلاتی است که امکان بهره‌برداری از ذخایر مس را با مشکل مواجه کرده‌اند.

این موضوع برای بسیاری از شهروندان منطقه، فعالان گردشگری و محافظان محیط‌زیست خوشحال‌کننده بوده است. آنها معتقدند که با شروع فعالیت‌های معدنی در منطقه، آلایندگی ناشی از آن باعث تخریب محیط‌زیست و بناهای باستانی واقع در آن خواهد شد. آنها امیدوارند که برنامه معدنی دولت برای مس، لغو شود و بتوانند با توسعه گردشگری مبتنی بر بناهای تاریخی، شرایط توسعه منطقه خود را فراهم کنند.

اما چشم‌پوشی از ذخایر مس هم امکانپذیر نیست. مرکز زمین‌شناسی امریکا برآورد کرده که ارزش ذخایر معدنی افغانستان به یک تریلیون دلار می‌رسد؛ ذخایری که مهم‌ترین آنها را به جرات می‌توان مس دانست. با این حال، بهره‌برداری از بسیاری از آنها تاکنون شروع نشده است. این منابع می‌توانند برای کشوری که مدت‌ها برای تامین هزینه‌های خود وابسته به کمک‌های خارجی بوده است، بسیار ارزشمند باشند. با این حال، تجربه برخی از کشورها، افغان‌ها را نگران «نفرین منابع» کرده است؛ آنها نگران هستند که از این منابع معدنی به صورت مسئولانه و منطقی استفاده نشود؛ اتفاقی که در صورت وقوع می‌تواند منجر به فقر گسترده‌تر و از بین رفتن محیط‌زیست شود.

البته برخی از تجربیات داخلی هم این ادعا را تایید می‌کند. فعالان محیط‌زیست اینگونه استدلال می‌کنند که تجربه معادن «مس عینک» می‌تواند باز هم تکرار شود. در آن ناحیه، بهره‌برداری غیرمسئولانه باعث شد که محیط‌زیست و بناهای باستانی تخریب شوند. به گفته آنها، در «لوگار» باید آثار باستانی را حفظ کرد و با استفاده از آن به جذب گردشگران اقدام کرد.

بنا بر استدلال آنها، ذخایر مس بالاخره یک روز تمام می‌شوند، اما آثار باستانی و فرهنگ افغانستان برای همیشه باقی می‌مانند و می‌توانند منبعی برای درآمدهای مستمر از گردشگری باشند.

کارشناسان گردشگری معتقدند که این صنعت می‌تواند در افغانستان به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کند. کشوری که جاذبه‌های زیبا و چشم‌نوازی دارد و از نظر آثار باستانی و تاریخی هم بسیار ثروتمند است. با این حال، تا رونق گردشگری در افغانستان هم راه درازی در پیش است. دلایل آن هم مختلف است. نخست، تنگ‌نظری در افغانستان بیداد می‌کند. در سال ۲۰۰۱م، طالبان اقدام به تخریب آثار باستانی و مجسمه‌های بودایی در «بامیان» کردند؛ آثاری که گردشگران را مسحور می‌کرد و چرخ‌های اقتصاد این ولایت را به گردش درمی‌آورد. دومین مانع توسعه گردشگری، امنیت است. همانطور که طرح‌های توسعه معدنی در این کشور هنوز نتوانسته‌اند به اهداف تعیین شده در برنامه‌های‌شان برسند، گردشگری هم از ناامنی، ضربه‌های بسیاری خورده است. در صورتی که مشکل امنیت در این کشور حل نشود، نه بخش معدن و نه هیچ بخش اقتصادی دیگری نمی‌تواند رونق بگیرد.

معدن پابه‌پای گردشگری

مهمترین نگرانی فعالان زیست‌محیطی و شهروندان لوگار، آب است. «لوگار» درحال‌حاضر هم با مشکل کم‌آبی مواجه است و شهروندان منطقه نگران هستند که در صورت شروع فعالیت‌های معدنی و استخراج مس، اندک آب در دسترس آنها هم آلوده شود. دغدغه آنها این است که مواد شیمیایی مورد استفاده در فرآوری مس موجب آلوده شدن خاک و رسیدن آن به سفره‌های آب زیرزمینی شود؛ سفره‌هایی که آب کابل را هم تامین می‌کنند. البته این نگرانی‌ها چندان بی‌دلیل نیستند. معادن مس از آلوده‌کننده‌ترین معادن جهان هستند.

با این حال، می‌توان نیمه پر لیوان را هم دید. بیشترین آلودگی‌های معدنی در مناطق مرطوب و پرآب رخ می‌دهد و با توجه به شرایط خشک لوگار، حفاظت از محیط‌زیست ساده‌تر است. در هر صورت، فناوری‌ها و راهکارهای جدید حفاظت از محیط‌زیست هم می‌توانند آلودگی‌ها را کنترل کنند. در صورتی که برنامه‌ریزی‌ها دقیق و علمی باشند و با دلسوزی و مسئولیت اجرا شوند، نه تنها محیط‌زیست این کشور تخریب نمی‌شود، بلکه بخش معدن و گردشگری می‌توانند در کنار هم منجر به توسعه اقتصادی این کشور رنج‌کشیده شوند.

این موضوع در سال ۲۰۱۲م ثابت شده است.

در آن زمان، جمعی از کارشناسان امکان بهره‌برداری از معادن «مس عینک» و حفظ همزمان آثار باستانی را در آن منطقه بررسی کردند و نتایج نشان دادند که این ۲صنعت اقتصادی می‌توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. در گزارش دیگری هم، «بانک جهانی» که هم از آثار باستانی «مس عینک» و هم از فعالیت‌های معدنی در ذخایر معدنی چندین میلیون دلاری آن حمایت می‌کند، اعلام کرده که معدنکاری و حفاظت همزمان از آثار باستانی امکانپذیر است. با این حال، سخن گفتن راحت‌تر از عمل کردن است. در عملی کردن به چنین طرح‌هایی، موانع بسیاری روی می‌دهند.

در هر صورت، هنوز هم اختلاف‌نظرهای زیادی بین افغان‌ها وجود دارد. برخی معتقدند که خارجی‌ها صلاحیت اظهارنظر درباره سیاست صحیح کشور آنها را ندارند و نمی‌توانند آنها را برای حفظ میراث فرهنگی‌شان، از ذخایر عظیم معدنی محروم کنند. در عوض هنوز هم برخی به شدت اعتقاد دارند که پیامدهای بهره‌برداری از «مس عینک» باید مطالعه شده و تخریب آثار باستانی متوقف شود. البته منظور آنها از متوقف کردن تخریب آثار باستانی، تعطیلی کامل فعالیت‌های معدنکاری است.

باید دید که کدام گروه می‌تواند طرف مقابل را قانع کند و اگر بنابر بهره‌برداری از فعالیت‌های معدنی باشد، آیا دولت آنقدر مسئولیت‌پذیر خواهد بود که از تخریب محیط‌زیست و آثار باستانی منطقه جلوگیری کند؟
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۲
کد مطلب: 27287
 
مرجع : روزنامه گسترش صمت