به گزارش ماين نيوز، اما این چند شاخه شدن و ایجاد تشکلهای موازی تاکنون به پیشبرد اهداف بخش معدن منجر نشده و فقط ضعف تشکلها و چند صدایی شدن معدنیها را درپی داشته است. موضوعی که هماکنون به نظر میرسد در بخش معدن دوباره در حال شکلگیری است و معدنیها به دنبال تاسیس یک تشکل دیگر هستند تا تمام معدنیها زیر پوشش مدیریت آن به اهداف کلی و عمومی خود دست یابند.
با این حال بیم آن میرود که شکلگیری تشکلهای موازی به افزایش قدرت چانهزنی طیفهای مختلف معدنی منجر نشود و به ضعف بیشتر مواضع بخش معدن بینجامد.
این سخنی است که کارشناسان معدنی همگی به آن اذعان دارند ولی روند شکلگیری تشکلها و انجمنهای موازی همچنان ادامه دارد.
تشکلهای مادر ضعیف هستندبهرام شکوری، نایبرییس انجمن سنگآهن در ابتدا شکل گرفتن تشکلهای موازی را امری عادی میداند و در اینباره میگوید: انجمنهای معدنی متعددی وجود دارند که هر کدام تخصص و وظیفه خاصی دارند و بنابراین فعالیتهای آنان موازیکاری محسوب نمیشود. مانند انجمن سرب و روی، انجمن سنگآهن یا خانه معدن.
وی اضافه میکند: تعدد انجمنها و تشکلهای معدنی در بخشهایی منجر به افزایش قدرت چانهزنی آنان میشود اما به دلیل اینکه تخصصی کار میکنند. فعالیتهایی منافات همدیگر ندارند. چنین تشکلها یا بخشهای مختلفی نیز در اتاق بازرگانی وجود دارد که مادر تشکلهاست و در آن کمیسیونهای تخصصی مختلفی وجود دارد که برخی از انجمنهای آن مانند انجمن سنگآهن از دل همین کمیسیونهای تخصصی بروز و ظهور پیدا کرده است.
عضو هیاتمدیره خانه معدن با اشاره به اینکه وجود این تشکلها بهمنظور توسعه اقتصادی کشور است در پاسخ به این سوال که فعالیتهای موازی در این تشکلها به ضعف قدرت چانهزنی آنان نمیانجامد، میافزاید: به نظر میرسد بعد از گذشت مدتی از فعالیت تشکلهای مادر، فعالیت این تشکلها به سمت و سویی خاص گرایش پیدا میکند و در برخی از شاخهها قویتر و در برخی وظایف ضعیفتر عمل میکنند بنابراین در بخشهایی که ضعیف رفتار میکنند نیاز به تشکلهای جدید احساس میشود.
وی ادامه میدهد: ما هم معتقدیم اگر تشکلهای مادر در تمام بخشها مقتدرانه ورود داشته باشند نیازی به شکل گرفتن انجمنها، اتحادیهها و تشکلهای جدید احساس نمیشود با این حال به این نکته نیز اعتقاد دارم که برخی کارهای بزرگ از عهده بخشهای کوچک برمیآید.
شکوری درباره تشکیل کنفدراسیون معدن که به نظر میرسد فعالیتهای کاملا موازی با خانه معدن داشته باشد نیز میگوید: بله میتوان به این نکته نیز رسید که به جای صرف انرژی برای تشکیل یک تشکل جدید، تلاشها و همگرایی معادن را به سمت نقایص و کاستیهای خانه معدن هدایت کنیم اگرچه معتقدم اگر یک تشکل مادر میتوانست به وظایف ذاتی خود درست عمل کند نیازی به تشکیل هیچ شاخه و انشعاب دیگری نبود، چرا که با وجود کمیسیونهای تخصصی در رشتههای مختلف هنوز برخی از معدنیها احساس میکنند نمیتوانند خواستههایشان را به وسیله چنین تشکلی به تصمیمگیرندگان اقتصادی کشور منتقل کنند.
نایبرییس انجمن سنگآهن در ادامه میافزاید: خروجی یک تشکل مادر قوی، این است که تولید در بخشهای مختلف آن رشد کند، سهم مهمی از بازار را بهدست آورد یا درنهایت کالای باکیفیتی تولید کند و در عین حال منجر به افزایش قدرت چانهزنی بخش خصوصی در مقابل دولت و مجلس و توسعه کسبوکار شود.
شکوری با بیان اینکه ژاپن با ۱۲۷میلیون نفر جمعیت، یکمیلیون و ۴۰۰هزار عضو در یک تشکل واحد بزرگ و مادر دارد و به غیراز این تشکل و انجمن و اتحادیهای برای خود تعریف نکرده است، میافزاید: این در حالی است که بزرگترین تشکل اقتصادی معدنی و صنعتی ما فقط ۱۲هزار عضو دارد که بهطور دائم میل به انشقاق و شاخه شاخه شدن دارد.
به همین دلیل است که نمیتواند در مقابل محدودیتهای پیش روی خود با قدرت ظاهر شوند و معمولا در مقابل دولت همواره از قدرت چانهزنی پایینی برخوردارند.
نبود ارتباط سازندهنهادهای مردمی کانون تجمع متفکران و توسعهگران کشور هستند و باید از موازیکاری در تشکلهای صنعتی و معدنی جلوگیری کرد. بسیاری از این نهادها در زمانی با اهدافی کوتاهمدت تاسیس و بعد به دلیل کارآیی نداشتن خبری از این تشکلها نمیشود و هیچکس نمیداند که چنین تشکل و انجمنی با وجهه قانونی وجود دارد یا خیر. این در حالی است که تشکیل یک انجمن در یک مدت کوتاه بدون انجام هیچ فعالیتی و به بوته فراموشی سپرده شدن هیچ کمکی به معدن کشور نمیکند.
کامران وکیل، دبیرکل اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران در اینباره میگوید: با اینکه معتقدم انجمنها و تشکلهای مختلف کارآیی متفاوتی دارند و هر کدام برخی از خواستههای صنفی اعضای خود را پیگیری میکنند با این حال تشکلهای موازی نیز وجود دارند که دلیل تشکیل آنها فقط ناشی از ناتوانی مدیریتی در ایجاد ارتباط و تعامل سازنده بین تشکلها است و زمانی که میان دو فرد در دو تشکل تفاوت سلیقه و نگاه رخ میدهد یکی از افراد به فکر تاسیس تشکل یا انجمن سوم میافتد که افراد این تشکل سوم باید همفکر و هم عقیده با او باشند.
وی میافزاید: برخی تشکلها که راهبری انجمنهای تخصصی معدنی را به عهده دارند خود را محدود به پیگیری برخی امور خاص میدانند و با وجود اینکه از دل انجمنهای تخصصی برآمدهاند، ترجیح میدهند رویکردشان ویژه باشد به همین دلیل گروههایی از دل این انجمنها برآمده و سعی میکنند با راهاندازی یک تشکل دیگر به خواستههای صنفی و گروهی خود دست یابند.
وکیل ادامه میدهد: با این حال درصورتی که بتوانند این چند صدایی را با یکسانسازی سیاستهای گروهی رفع کنند و علاوه بر انجام وظایف تخصصی خود، در زمینه اشتراکات موجود بین طیفهای مختلف معدنی عمل کنند تعدد تشکلها لطمهای نمیزند به شرط اینکه به منافع طیفهای مختلف آسیبی وارد نشود.
وی با اشاره به تفرق نظرات و دیدگاههای دستاندرکاران معادن درباره دریافت بهره مالکانه از تمام معادن که بهزعم وی برخلاف قانون بود و از سوی مجلس مطرح شد، میگوید: شاید مطرح شدن چنین مباحثی بیش از پیش نشان میدهد داخل تشکلهای معدنی تا چه حد اختلاف نظر و انشعاب دیدگاه وجود دارد و به همین دلیل بحث تشکیل یک انجمن دیگر به موازات تشکلهای موجود معدنی مطرح شد اگرچه افقی بالاتر از اهداف تشکلهای موجود را بهعنوان هدف در نظر گرفته است تا به همافزایی دیدگاه گروههای معدنی بینجامد.
کامران وکیل در پاسخ به این سوال که چرا از ظرفیتهای موجود تشکلها و تقویت اعضا و تصمیمات آن استفاده نمیشود، میگوید: ما شاهد شکلگیری تشکلهای خوبی در زمینه صادرات هستیم که در سالهای اخیر بهویژه بسیار موفق عمل کرده و مایل بودیم چنین رویکردی را از سوی تشکلهای مادر معدنی شاهد باشیم که تاکنون این اتفاق رخ نداده است.
هر انجمن و تشکل دارای یک هیاتمدیره مجزا است و برایشان سخت است تحت لوای یک گروه دیگر و با مدیریت آن قرار بگیرند.
وی ادامه میدهد: با این حال این گفته را قبول دارم که میتوان با ظرفیتهای موجود و فقط با تقویت و افزایش همگرایی اعضا به اهداف رسید با این حال این امر محقق نمیشود مگر با بلوغ تشکلی و اجتماعی و همگرایی تمامی تشکلهای معدنی که در عین اختلاف نظر بتوانند به منافع مشترک دست یابند و این مهارتی است که باید به جوانان آموزش داد.