به گزارش ماین نیوز، در شرایط فعلی واردات كنسانتره و سرمايهگذاریهای لازم برای اکتشافات سنگآهن دو سناریوی پیشروی دولت برای تامین نیاز صنعت فولاددر 10 ساله آینده است. در طرح جامع فولاد کمبود سنگآهن برای سال 1411 پیشبینی شده است. این در حالیست که کارشناسان فرار از این کسری را دسترسی به ذخایری که در اعماق زمین و معادن زیرزمینی هستند، دانستهاند.
سیدمصطفی موذنزاده از جمله منتقدانی است که نقاط ضعف معادن سنگآهن ایران را مطرح کرده، او توضیح میدهد که دغدغه سنگآهنیها برای افزایش ظرفیت ذخایرشان باید باشد. بنیانگذار ایمیدور معتقد است که بخش خصوصی باید بیشتر از گذشته در زمینه اکتشافات ورود پیدا کند زیرا این توانایی را دولت ندارد.
*به نظر میرسد کمبود کنسانتره سنگآهن یکی از مشکلات جدی آینده صنعت فولاد است. در طرح جامع فولاد پیشبینیها حاکی از این است که برای تامین نیاز تولید فولاد در سال 1411 با کمبود سنگ آهن مواجه خواهیم شد. چرا ایران در کنار چنین برنامه جامعی برای فولاد با وجود معادن بسیار سنگآهن قرار است با کسری مواجه شود؟ذخایر سنگآهنی که تا به حال اکتشاف شده قطعی هستند و از آنجایی که هر ذخیره معدنی قطعی و احتمالی است، تا کنون تنها ذخایر سنگآهنی که به صورت قطعی بوده مورد بهرهبرداری قرار دادیم. در صورتی که کل ذخایر سنگآهن ایران بیش از رقمی است که اعلام میشود. چراکه در اکتشافات معدنی ذخایر احتمالی برای سنگآهن موجود است و از این رو معتقد هستم در کنار افزایش ظرفیت تولید فولاد و برنامهریزی برای آن باید اقدامات اکتشافی وسیعی در زمینه سنگآهن انجام داد و میزان ذخایر سنگآهن را چندبرابر کنیم.
*اما شما در همایش بینالمللی فولاد معدن نقطه ضعف اصلی معادن سنگآهن را اکتشافات عنوان کردید. برای اینکه عملیات اکتشافی معادن سنگآهن به توسعه لازم برسد، چه باید کرد؟ببینید باید در معادن ایران سرمایهگذاریها افزایش یابد و نباید به این اکتفا کرد که ذخایر اکتشافی قطعی سنگآهن کشور بالغ بر 2.8 میلیارد تن است و تمام. ذخایر سنگآهن ایران باید بیش از این باشد. به همین دلیل تاکید دارم باید سرمایهگذاریهای بیشتری برای اکتشافات معدنی انجام شود. لازمه این کار هم این است که شرکتهای خصوصی و دولتی هر چه زودتر به این اکتشافات ورود پیدا کنند. البته من اعتقاد دارم بخش خصوصی باید بیشتر وارد میدان اکتشافات شود چون به نظر میرسد دولتیها توان این کار را ندارند. از طرفی الان شرکتهای سنگآهنی هم وجود دارند که خود استارت اکتشافات را زدهاند و دنبال ذخایر بعدی سنگآهن هستند. به هر حال باید توجه شود که ذخایر سنگآهن ایران رو به اتمام است و در نقطهای تمام خواهد شد و اگر اقدامات لازم صورت نگیرد، مطمئنا آینده خوشایندی در انتظار معادن موجود نخواهد بود.
* خصوصیها در این میدان چه نقشی میتوانند داشته باشند؟فعالان معدنی بخش خصوصی باید اکتشافات کنند و هزینه کنند تا معادن جدید کشور را کشف کنند. اما به هر حال خصوصیها هم در زمینه اکتشافات مشکلاتی دارند و اولین ضعف عملکرد آنها این است که اکتشافاتشان را سیستماتیک انجام نمیدهند و باید برای توسعه این کار هزینه کنند اما زیر بار این هزینهها نمیروند.
در معادن بخش خصوصی تا به یک ذخیرهای میرسند، همان را مصرف میکنند و اکتشاف جدیدی انجام نمیدهند. با این وجود اکتشافات گستردهای نمیشود و ذره ذره به ذخایر جدید میرسند. در صورتی که اگر قرار است حجم کنسانتره سنگآهن افزایش یابد باید فعالان معدنی کلانتر نگاه کنند و عمل کنند.
*شما معتقد هستید سنگآهنیها ذخایر واقعی خود را اعلام نمیکنند. ترس روانی این بخش تولیدی ناشی از چیست؟بله. شرکتهای سنگآهنیها اکتشافاتی هم که انجام میدهند و به ذخایری دست مییابند، آمار دقیق و واقعی ذخایر سنگآهن را به وزارتخانه اعلام نمیکنند. آنها بیشتر نگران این هستند که وزارت صنعت از آنها حقوق دولتی بیشتر بگیرد و به همین علت میترسند. از سویی شاید اگر آنها ذخایر بالای خود را اعلام کنند، ممکن است دولت آن معدن را از آن شرکت خصوصی بگیرد و با همچین واهمهای بخش خصوصی اکراه دارد ذخایر واقعی خود را اعلام کند. چرا که واقعا تعداد معادن سنگ آهن ایران بسیار است و بیشتر آنها فعال هستند. پس سنگآهن صادراتی ما از کجا میآید؟ از معادن موجود کشور استخراج شده است نه از کشورهای دیگر.
*برای اینکه آنها بدون کراهت ذخایر واقعی خود را اعلام کنند، وزارت صنعت باید با چه رویکردی از فعالان معدنی میزان استخراج سنگآهن را جویا شود؟برای اینکه آنها نترسند و آمار واقعی ذخایر خود را اعلام کنند، باید قوانین و مقرراتی وضع شود که اطمینان را برای فعال معدنی به وجود آورد تا با اعلام واقعی ذخایر معادن خصوصی بتوان برنامهریزی دقیقتری برای صنعت فولاد و نیاز مصرفی کشور داشت. زیرا معتقدم اگر فعالان معدنی حجم ذخایر واقعی خود را به وزارت صنعت اعلام کنند، حجم ذخایر ما از رقم فعلی بالاتر خواهد بود.
*فکر میکنید میتوان رویکرد معادن خصوصی سنگآهن را تغییر داد و فعالان معدنی بیشتر به سمت اکتشافات معادن زیرزمینی سنگآهن (اکتشافات عمقی) بروند؟بله. مطمئنا. شرایط معادن سنگآهن ایران معمولی نیست و در معرض خطر است. اگر به ذخایر قابل قبولی دست نیابیم و سرمایهگذاریهای لازم را برای اکتشافات وسیعتر انجام ندهیم، سالهای آینده باید برای تامین نیازمان در جهت واردات این مواد معدنی اقدام شود.
*قبلا واردات سنگآهن داشتهایم؟
بله. اما در یک دوره گذرا بوده است. زمانی که در شرکت ملی فولاد بودم، برای تامین نیاز فولاد خوزستان سنگآهن وارد میکردیم زیرا در آن زمان چادرملو به مدار تولید و استخراج نیامده بود و ظرفیت معدن گلگهر پایین بود. از سویی ما هنوز توسعه گلگهر را اجرا نکرده بودیم. اولین قراردادی که در شرکت ملی فولاد امضا کردم و پیگیریهای آن را انجام دادم، توسعه گلگهر بود. گلگهر از 2.5 ملییون تن به 5 میلیون تن رسید. دلیل آن چه بود؟ اینکه ما اکتشافات را با هر سختی که بود در معدن چادرملو انجام دادیم تا به مدار تولید پیوست. بالاخره ظرفیت ذخایر سنگآهنمان به تعادل رسید و زمانی که تولید سنگآهن به ظرفیت لازم رسید، دیگر مشکلی نداشتیم. الان هم در دورهای هستیم که باید اقدامات پلکانی انجام شود تا به افزایش ظرفیت سنگآهن دست یابیم. در وهله اول اکتشافات معدنی ذخایر مشخص خواهند شد و پس از آن سرمایهگذاریهای لازم صورت میگیرد. گپ اکتشافات سنگ آهن را میتوان با برنامهریزی کنترل کرد. اگر ذخایر سنگآهن معلوم شود، نقشه راه سرمایهگذار هم مشخص خواهد شد و با استفاده از آن سرمایهگذاری لازم صورت میگیرد. الان سنگان ذخایر اکتشافات اولیه آن مشخص شده است. چرا؟ به دلیل اینکه روزی بر توسعه اکتشافات در این منطقه اصرار شد حتی اکتشافات معدن جلالآباد با پیگیریهایی که در این زمینه داشتم، ظرف دو سال انجام شد تا اینکه مشخص شد این منطقه چقدر ذخایر سنگآهن دارد و باید برای این معادن چه برنامهریزیهایی در درستور کار قرار داد.
*اما غفلت ایرانیها از معادن افغانستان سبب شده کشورهای دیگر مانند هند و چین از این فرصت استفاده کنند و برای استخراج و بهرهبرداری معادن این منطقه که تا خواف هرات ذخایر سنگآهن وجود دارد، نقشه بکشند. از سویی هم افغانیها معتقدند ایرانیها با آنها در همکاریهای معدنی صادق نیست. نظرتان در این باره چیست؟بیشتر مشکل افغانستان است. ما برای این همکاری تلاشهای بسیاری کردیم. اما این کشور هنوز شرایط و ضوابط و قوانین ممکن را ندارد و به همین دلیل نگران است. تا کنون این اقدام صورت نگرفته است. اما به نظر میآید تنها کاری که باید انجام دهیم همین است. با افغانستان کار بزرگی در مرز سنگان داشته باشیم. اما بالاخره معدن است و باید اقدامات اکتشافی انجام شود بعد درباره قراردادها تصمیم گرفت. بسیاری از فعالان معدنی ایرانی بودهاند که در مزایدهها شرکت کردهاند و برنده هم شدهاند. اما طبیعتا هندیها و چینیها نمیتوانند جای ایران را در این کشور بگیرند. اصلا ایران هنوز به طور جدی وارد فعالیتهای معدنی در افغانستان نشده است که کشورهای دیگر بخواهند جای آن را بگیرند. ما هنوز در اکتشافات معادن سنگآهن در خاک خود کشور خودمان ماندیم و تاکنون عملیات اکتشافی درستی انجام ندادیم که وضعیتمان این است! اما به نظر میرسد باید برای توسعه اکتشافات سنگآهن همین همکاریها را هم انجام دهیم.
* حالا که برای طرح جامع فولاد برنامهریزی 10ساله کردهایم و چنین ضعفی در تامین مواد اولیه فولاد دیده شده است، آیا فعالان معدنی بخش خصوصی ایران توانمندی لازم را برای جبران کسری سنگآهن دارند؟دقیقا نمیدانم. اما این موضوع بستگی به خود آنها دارد. ولی من فکر میکنم توانایی لازم را دارند. سنگآهنیها در این سالهاهم وضعشان خوب بوده و با قیمت خوبی سنگآهن تولیدیشان را به همه جا میفروختند. اما باید برای اکتشافات گسترده باید سرمایهگذاری کنند. اتفاقا کار خوبی که وزارتخانه هم کرده است، این بود که الان هر فردی که محدوده معدنی را ثبت کند باید بابت آن پول بدهد. این باعث میشود فردی الکی محدودهای را ثبت نکند و در آن اکتشافات انجام ندهد. از طرفی اگر وضعیت ذخایر سنگآهنمان این باشد، نباید برای صادرات آن اجازه داده شود زیرا به همین ذخایر در سالهای آینده نیاز خواهیم داشت. به همین دلیل باید روند صادرات سنگآهن کنترل شده و در چهارچوبی تعریف شود. این چهارچوب هم باید وزارت صنعت در دستور کار قرار دهد. اما لازمه قانون برای صادرات این باید باشد که ممنوعیت نباشد بلکه برای صادرات محدودیت در نظر گرفته شود. با این حال امیدوار هستم ذخایر سنگآهن کشور افزایش یابد و نیاز صنعت فولاد بدون واردات تامین شود.