به گزارش ماین نیوز، از طرف دیگر واحدهای صنعتی داخل نیز به مانند تافته جدابافتهای از دانشگاه که وظیفه تولید علم را به عهده دارد عمل کردهاند و خود را کمتر نیازمند علم تولیدی دانشگاهها دانستهاند و همین امر باعث شده دانشگاهها به صورت جزیرهای عمل کنند. با این حال شرایط فعلی کشور و نیاز روز افزون به تولید علم برای صنایع مختلف، این دو بخش را به فکر ایجاد رابطهای جدیتر انداخته تا از این گذر، مشکلات هر دو برطرف شود.
امضای تفاهمنامههای متعدد بین دانشگاهها و بخش خصوصی و دولتی صنایع و معادن از این جمله است. دولت نیز با حمایت از این همکاری و ارتباط دو سویه، در مواردی وارد عمل شده و به حمایت مستقیم از تجاریسازی پایان نامههای دانشجویان پرداخته است. نمونهاش معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رییس هیات عامل ایمیدرو اخیرا خبر داده ۲۵ درصد از سود ایمیدرو صرف پروژههای تحقیقی و پژوهشی میشود. موضوعی که نشان از عزم جدی دولت برای تداوم همراهی مسالمت آمیز صنعت، معدن و دانشگاه دارد.
ایدهای جدید باید معطوف به حل مسائل روز باشدعلیاصغر خدایاری، رییس انجمن مهندسی معدن نیز در رابطه با تجاریسازی پژوهشها و پایاننامههایی در حوزه معدن میگوید: پژوهشهای دانشگاهی، اعم از پایاننامهها و غیرپایاننامهها را میتوان به دو گروه کلی تقسیم کردکه گروه اول بدون ارتباط مستقیم و پیوسته با صنعت در داخل دانشگاه تعریف و اجرا شده و نتیجه پژوهش در قالب گزارشهای پایاننامه در کتابخانهها بایگانی میشود و گاهی این نتایج بهصورت مقاله در کنفرانسها ارائه یا در نشریات پژوهشی منتشر میشود. تجاریسازی نتایج چنین پژوهشهایی منوط به اطلاع بخشهای صنعتی ذیربط از این نتایج و علاقه آنها به توسعه و ادامه پژوهشها و در نهایت تجاریسازی آنها است که بهطور معمول به ندرت به تجاریسازی میانجامد.
وی به گروه دوم پژوهشها اشاره میکند و ادامه میدهد: گروه دوم پژوهشهایی هستند که از همان ابتدا با هماهنگی دانشگاه و یک مشتری بیرونی و صنعتی و با سفارش صنعت، تعریف میشود. این پژوهشها در صورت امیدبخش بودن نتایج اولیه، شانس بیشتری برای ادامه تا تجاری شدن دارند. در هر صورت تجاریسازی تمام پژوهشهای دانشگاهی باید در صنعت صورت پذیرد، زیرا تجاریسازی فرآیندی هزینهبر و دارای ریسک است و فقط صنعت قادر به تحمل این هزینهها و ریسکها است، ضمن اینکه بهرهبردار نهایی این پژوهشها نیز صنعت است.
خدایاری به راههای بهروز کردن دانش فنی معدنکاری اشاره میکند و میافزاید: البته تولید دانش معدنکاری و به روز کردن آن بهعهده دانشگاهها است و انجام این کار هم منوط به توسعه ارتباطات بینالمللی دانشگاهها است. نهادهای واسط مانند انجمن مهندسی معدن میتوانند حامل این دانش تولید یا به روز شده به جامعه و صنعت باشند.
وی ادامه میدهد: این ترویج میتواند از طریق برگزاری کارگاههای بازآموزی توسط دانشگاهها یا انجمنهای علمی و انتقال دانش به مدیران بنگاههای معدنی و معادن و مهندسان شاغل در بخش معدن و صنایع معدنی تحقق پیدا کند. هرچند، بازسازی تجهیزات و ماشینآلات و بهروز کردن فناوریها بهعهده بنگاهها و بهخصوص واحدهای تحقیق و توسعه آنها است.
وی در رابطه با ایدههای جدید و خلاقیتهای دانشبنیان در حوزه معدنکاری و تجاریسازی آنها معتقد است: ایدهها و روشهای جدید و خلاقیتها باید معطوف به حل مسائل آن حوزه باشد. در حوزه معدنکاری، پایین بودن بهرهوری، مشکلات ایمنی، مسائل زیستمحیطی، بالا بودن مصرف انرژی و مشکل آب از جمله مهمترین مسائلی است که ایدههای جدید و خلاقیتها باید بهسمت حل این مشکلات هدایت شود.
وی میافزاید: دانشجویان از همان سالهای اول تحصیل از طریق انجام کارآموزی با واحدهای معدنی ارتباط میگیرند. اگر این واحدها برنامه منسجمی برای کارآموزی دانشجویان و استفاده از ذهن پویا و خلاق آنها داشته باشند، چهبسا بتوانند با شناسایی دانشجویان نخبه سرمایهگذاری بسیار سودبخشی را برای آینده بنگاه خود انجام دهند.
تولید علم برای صنعت با نگاهی به دنیادکتر مرتضی احمدی که از استادان دانشگاه مکانیک سنگ دانشگاه تربیت مدرس است که در مقطع ارشد و دکترا تدریس میکند، هدایت استادان برای تجاریسازی پایان نامههای ارشد و دکترا را نخستین گام در تجاریسازی پایاننامههای دانشجویی دانسته و میگوید: نکته مهم آن است که موضوع این پایان نامهها باید در جهت حل مسائل روز دنیا باشد یعنی سعی کند به علم دنیا بیافزاید. از طرف دیگر در داخل کشور باید یکسری از اهداف را برای این پایان نامهها تعریف کرد و آن هم حل مشکلات بخش صنعت است.
وی با اشاره به اینکه واقعیت را بخواهید این امر سختی برای استادان است که تقسیمی درست بین رسالهها داشته باشند و این دو هدف را با یکدیگر تلفیق کنند، میافزاید: پس باید پایان نامه و رسالهای به دانشجویان سفارش دهد که این دو را با یکدیگر به جلو ببرد. استادان میتوانند یکسری از پایان نامهها را به صنایع داخلی و مشکلات و معضلات آنها اختصاص دهند و در گروهی دیگر آخرین موضوعات علمی دنیا را مد نظر قرار دهند.
وی با بیان اینکه برخی از این پایاننامهها در قالب قراردادهایی که با سازمانها و صنایع بزرگ میبندیم شکل میگیرد، اظهار میدارد: بیشتر این سازمانها و کارخانجات بزرگ، بخشی به نام واحد تحقیق و R&D دارند که سعی میکنیم با ارتباط برقرار کردن با این واحدها، برخی از موضوعات و مشکلات آنها را به عنوان موضوع پایاننامه کار کنیم یا اینکه آنها با مراجعه به دانشگاهها موضوعات خود را سفارش میدهند. بهطور معمول ۲۵ تا ۳۰ درصد موضوع پایاننامهها، سفارش سازمانها و بنگاههای اقتصادی بزرگ و صنعتی است.
او معتقد است: نمیتوانیم تمام موضوع رسالهها را به مسائل و مشکلات داخل اختصاص دهیم و از تحقیقات روز دنیا عقب بمانیم همچنانکه نمیتوانیم تمام توانمان را روی موضوعات علمی دنیا بگذاریم و از داخل غافل شویم.