گروه صنایع معدنی فولاد
 
سعدمحمدی در گفت‌وگوی تفصیلی با ماین‌نیوز:
ساختار ۴۰ ساله ذوب‌آهن را تغییر مي‌دهم
از کم‌کاری بخش معدن تا هزینه بالای انرژی ذوب‌آهن
گروه صنایع معدنی >فولاد - مصاحبه با دکتر اردشیر سعدمحمدی جذابیتهای خاص خود را دارد. او که در حال حاضر مدیرعاملی شرکت ذوب آهن اصفهان را دارد در بین فعالان معدن و صنایع معدنی و همچنین اصحاب رسانه چهره شناخته شده ای محسوب می شود.
 
خیلی ها هنوز او را به عنوان مدیرعامل شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران و معادن انگوران و مهدی آباد می شناسند. بعد از آن هم به شرکت ملی صنایع مس رفت تا چند سال مدیریت این غول معدنی و صنایع معدنی کشور را بر عهده داشته باشد. در نهایت با وجود عملکرد مثبت و رضايت بخش به طرز سوال برانگیزی از شرکت صنایع مس کنار گذاشته شد تا پس از مدتی به شرکت ملی فولاد ایران رفته و این بار کار در صنعت فولادسازی را تجربه کند.

حضور سعدمحمدی در شرکت ملی فولاد اما خیلی طول نکشید و او در نهایت به سمت فعلی خود یعنی مدیرعاملی شرکت ذوب آهن اصفهان نقل مکان کرد. سعدمحمدی اگرچه در اواخر بهمن ماه 1391 به سمت مدیرعاملی ذوب آهن اصفهان منصوب شد اما کمتر از یک سال بعد و در آذر ماه امسال با وجود تغییر اعضای هیئت مدیره ذوب آهن در سمت مدیرعاملی این شرکت ابقا شد تا بتواند به اجرای برنامه های خود در این شرکت ادامه دهد. البته سعدمحمدی چندان هم با ذوب آهن اصفهان ناآشنا نبوده چرا که قبلا او دو دوره عضو هیئت مدیره این شرکت نیز بوده است.

اما در حالی حدود یک سال از آغاز زمان سکانداری سعدمحمدی در ذوب آهن اصفهان می گذرد که در یکی از روزهای بهمن ماه امسال به سراغ وی رفتیم تا از آخرین وضعیت مادر صنعت فولاد کشور و برنامه های آینده برای این شرکت باخبر شویم.

متن گفت وگوی پایگاه خبری و تحلیلی معادن و صنایع معدنی ایران (ماین نیوز) با دکتر اردشیر سعدمحمدی، مدیرعامل شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان به شرح زیر است:

سوال: چندی پیش پس از مدتها انتظار بالاخره مجوز صادرات محصولات فولادی صادر شد. صدور این مجوز چه تاثیری روی صادرات ذوب آهن اصفهان داشته است. برنامه امسال و سال آینده ذوب آهن در حوزه صادرات چه بوده و چه خواهد بود؟

امسال تاکنون بالغ بر 144 میلیون دلار صادرات داشته ایم و تا پایان سال این رقم از مرز 150 میلیون دلار خواهد گذشت. ولی واقعیت این است که با توجه به کیفیت محصولات ذوب آهن، میزان صادرات می تواند چند برابر مقدار فعلی شود و با توجه به این موضوع در حال تعریف کردن بازارهای هدف خاص هستیم.
با اهتمام به شرایط فعلی بازار کشور که در حالت رکود قرار دارد باید به نوع خاصی از محصولات مجوز صادرات داده شود. یعنی اینکه بگوییم صادرات به طور كلي آزاد و همه چیز از کشور صادر شود برای برند کشور خوب نیست.
این اعتقاد کارشناسی من است که نوع محصولی که از کشور صادر می شود باید به شکلی باشد که برند کشور را خراب نکند.
با صادرات محصولات نامرغوب شاید بتوانیم
صنعت فولاد قابل انتقاد است اما بخش معدن هم قابل انتقاد است. باید پرسید در بخش معدن چه کارهایی انجام شده است و چه وضعیتی نسبت به دنیا داریم. آیا بخش معدن درست به وظایفش عمل کرده است که حالا مدعی صنعت فولاد است. من خودم منتقد فولادی ها هستم اما معتقدم نباید احساساتی حرف بزنیم و باید فنی، مستدل و علمی حرف بزنیم و کارشناسان درباره آن قضاوت کنند.
برای مدت کوتاهی در بازارهای جهانی حضور داشته باشیم اما در بلندمدت قطعا بازار را از دست می دهیم.
باید برای محصولات صادراتی کشور تعریف ایجاد شود تا بتوانیم کیفیت محصولات داخلی را به رخ دنیا بکشانیم و در درازمدت نیز بازار را از آن خود کنیم.

یعنی توانایی انجام این کار را داریم؟

بله صد در صد. باید شاخص تعیین شود. هر کس توانست این شاخص را لحاظ کند به آن اجازه صادرات داده شود. استاندارد نیز سختگیرانه تر عمل کند. ما باید برای گرفتن بازارهای جهانی در درازمدت برنامه ریزی کنیم و نگاهمان فقط کوتاه مدت نباشد.

برای سال آینده چقدر برنامه صادرات دارید؟


سال آینده سعی می کنیم در حوزه صادرات از 250 میلیون دلار فراتر برویم. البته تناژ صادرات بستگی به شرایط و تقاضای بازار دارد و نمی توان از هم اکنون درباره آن اظهارنظر کرد.

در سالهای گذشته همواره وقتی درباره شرکت ذوب آهن اصفهان صحبت می شد این شرکت به عنوان شرکتی زیانده معرفی می شد. الان این شرکت در چه شرایطی قرار دارد؟


در چند سال قبل ذوب آهن اصفهان همیشه ضرر می داد که میزان این ضرر هم به چند ده میلیارد تومان می رسید. در 9 ماهه امسال براساس آمار ارائه شده به بورس 307 میلیارد تومان سود خالص داشته ايم که رکوردی در طول تاریخ ذوب آهن محسوب می شود. این میزان سود خالص در شرایطی حاصل شده که در همین مدت ما با افت شدید فروش در بازار و کاهش قیمت 25 درصدی قیمت محصولات در بازار نسبت به قیمت شب عید روبرو شدیم.

چه کار کردید که توانستید امسال با وجود مشکلات یاددشده به سوددهی برسید؟

اولین کار در این راستا کاهش قیمت تمام شده محصولات بود. راه اندازی باتری 3 در اردیبهشت ماه  اولین فعاليت ذوب آهن برای کاهش قیمت تمام شده بود و قرار است در نیمه اسفند هم پالایشگاه و باتری یک راه اندازی شوند که مانع از خروج ارز از كشور برای واردات کک مي شود و می توانیم آن را از داخل تامین کنیم. البته واردات به صورت کامل قطع نمی شود. بنابراین راه اندازی دو کارخانه باتری حائز اهمیت است. در شش ماهه دوم به سمت افزایش تولید رفتیم و افزایش تولید نیز روی کاهش قیمت تمام شده موثر بوده است. در شش ماهه اول از سه کوره تنها یک کوره فعال بود اما در حال حاضر هر سه کوره فعال هستند که باعث کاهش قیمت تمام شده نیز شده است. ما امسال با 15 درصد رشد بیشترین درصد رشد تولید را در بین شرکتهای فولادی داشته ایم.

با توجه به رشد تولید، مابقی تولید را صادر کرده اید؟


بخشی از تولیدمان را صادر کردیم. برای سال بعد امیدواریم بازار حرکت کند و تقاضا شکل بگیرد.

هدفگذاری تولید امسال چقدر است؟


سال قبل تولید فولاد خام که مبنای تولید ذوب آهن است به حدود یک میلیون و 888 هزار تن رسید. امسال تاکنون حدود 2 میلیون و 50 هزار تن تولید داشته ایم و تا آخر سال از مرز 2 میلیون و 250 هزار تن هم مي گذرد.

اما ظرفیت ذوب آهن 3.6 میلیون تن است.

بله ظرفیت 3.6 میلیون تن است اما در نظر داشته باشید که در شش ماهه نخست امسال ما از سه کوره تنها یک کوره فعال داشتیم و دو کوره دیگر غیرفعال بودند. تازه از شش ماهه دوم دو کوره دیگر وارد مدار تولید شدند و امروز اگر محصول سنگ آهن را به ما بدهند سال بعد به تولید 3 میلیون تن هم می رسیم که این برای نخستین بار رخ می دهد.

سنگ آهنی ها گلایه ای که دارند این است که به عنوان مثال مدیرعامل گل گهر اعلام کرد که این شرکت 400 میلیارد تومان از فولادی ها طلبکار است. از سوی دیگر می گویند که سنگ آهن با قیمت پایینی به ذوب آهن فروخته می شود. نظر شما در این زمینه چیست؟

من سعی می کنم کارشناسی حرف بزنم. اعتقادم این است که مازاد نیاز داخل در حوزه سنگ آهن باید صادر شود. این حرف من کاملا شفاف است. ما اگر بتوانیم مواد خام را به محصول تبدیل کنیم قطعا باعث ایجاد اشتغال می شود. این حداقل مزیت ما است. اصلا نمی گویم که صادرات سنگ آهن نباید انجام شود. حرفم این است که مازاد نیاز کشور باید صادر شود، اگر قرار است صادراتی رخ دهد. ضمن اینکه درآمد حاصل از صادرات سنگ آهن نیز صرف توسعه در بخش معدن شود. البته به نظر من این موضوع نیاز به برگزاری یک میزگرد دارد تا حرفها به صورت یک طرفه گفته نشود. کشور در سالهایی که
وال من این است که به عنوان سیاستگذار رفتاری که باید با کوره بلند شود آیا باید مشابه همان رفتاری باشد که با احیای مستقیم می شود؟ هزینه های انرژی در این دو روش با یکدیگر 10 برابر تفاوت دارند. از 1.6 میلیارد تن فولادی که در دنیا تولید می شود 70 درصد آن به روش کوره بلند است. باید ببینیم دنیا چطور به سمت این روش رفته است.
برای تولید فولاد کار خود را شروع کرد سه مزیت را در این زمینه برای خود تعریف کرد. سنگ آهن، انرژی و نیروی کار مناسب. به همین دلیل تولید فولاد در ایران شکل گرفت. سوال من این است که اگر یکی از این مزیتها یعنی سنگ آهن را از آن بگیریم آیا تعاریف اولیه از مزیت تولید فولاد در کشور خراب نمی شود؟ به من می گویند که چرا چینی ها می توانند از ایران سنگ بخرند و ببرند و فولاد تولید کنند و از ما هم ارزان تر تولید می کنند. چرا شما نمی توانید؟ من توضیح می دهم چرا. بحث تغییر تکنولوژی یک واقعیت است. آیا ما به آن عمل کردیم؟ یک کوره بلند در دنیا به من نشان دهید که سیستم PCI (تزریق پودر زغال به جای کک) نداشته باشد. برای این موضوع باید کسی برنامه ریزی و سرمایه گذاری کند. ما جزو معدود و انگشت شمار کوره بلندهایی در دنیا هستیم که PCI ندارد.

سیستم PCI چقدر روی قیمت تمام شده شما اثر می گذارد؟


43 درصد قیمت تمام شده ذوب آهن کک است. PCI می تواند حداقل 15 درصد مصرف کک ذوب آهن را پایین بیاورد که رقم بسیار زیادی بوده و روی قیمت تمام شده هم اثر زیادی می گذارد.

چرا ما این سیستم را نداریم؟

این موضوع باید برنامه ریزی شده و دیکته شود. ذوب آهن صف است و سیاستگذاری مربوط به ستاد است. صف اجرا می کند. بحث من این است که چقدر به صنعت بها دادیم و از آن انتظار داریم. نمی شود بچه ای را رها کنیم و بعد بگوییم چرا هیچی نشد. برای صنعت باید برنامه ریزی کنیم و برای بخش معدن هم همین وضعیت وجود دارد. به نظر من بخش معدن هم کاری نکرده است. زمانی در مس سرچشمه برای نخستین بار دو دستگاه تراک 240 تنی را وارد کردم. بعدا 97 دستگاه تراک 135 تنی وارد کردیم. این تکنیک ها را وارد کشور کردیم. بحث من این است که بخش معدن روی مسائلی مانند تغییر طراحی، تکنولوژی و تجهیزات و افزایش بهره وری کار چندانی نکرده است. صنعت فولاد قابل انتقاد است اما بخش معدن هم قابل انتقاد است. باید پرسید در بخش معدن چه کارهایی انجام شده است و چه وضعیتی نسبت به دنیا داریم. آیا بخش معدن درست به وظایفش عمل کرده است که حالا مدعی صنعت فولاد است. من خودم منتقد فولادی ها هستم اما معتقدم نباید احساساتی حرف بزنیم و باید فنی، مستدل و علمی حرف بزنیم و کارشناسان درباره آن قضاوت کنند. متهم کردن همدیگر بدون کارشناشی کار غلطی است.

یعنی الان به نظر شما قیمت سنگ آهنی که به شما فروخته می شود مناسب است؟ یعنی به نسبت قیمتهای جهانی ارزان تر است؟

بله نسبت به قیمتهای جهانی ارزان تر است. فولادی ها با توجه به شرایطی که دارند و هزینه های انرژی در کوره بلند ذوب آهن به ازای هر تن 800 تومان است، در حالی که در احیای مستقیم 80 تومان است. حال سوال من این است که به عنوان سیاستگذار رفتاری که باید با کوره بلند شود آیا باید مشابه همان رفتاری باشد که با احیای مستقیم می شود؟ هزینه های انرژی در این دو روش با یکدیگر 10 برابر تفاوت دارند. از 1.6 میلیارد تن فولادی که در دنیا تولید می شود 70 درصد آن به روش کوره بلند است. باید ببینیم دنیا چطور به سمت این روش رفته است. وقتی بررسی می کنیم متوجه می شویم که قیمت تولید فولاد با روش کوره بلند در دنیا پایین تر هم است. اما در ایران این موضوع کاملا برعکس است و قیمت تمام شده بالاتر است چون محصول مورد استفاده ما کک است که با قیمتهای جهانی خریداری می کنیم. این در حالی است که هزینه انرژی کوره بلند در دنیا بسیار ارزان تر تمام می شود. بنابراین برای ذوب آهن باید یک نوع سیاست داشته باشیم و برای احیا سیاست دیگر

این موضوع مگر در وزارت صنعت مطرح نشده است؟


تاکنون روی این موضوع چندان کار نشده است. نقش وزارتخانه در این موضوع بسیار مهم است. قیمت انرژی در کوره بلند و احیا نباید با یکدیگر یکسان باشد و این براساس اصول کارشناسی است. ذوب آهن مادر صنعت کشور است و شرکتهای دیگر از متخصصان این شرکت بهره گرفته اند. من نمی گویم ما بیجا به ذوب آهن بها بدهیم، ولی باید جایگاهش را هم حفظ کنیم. شاید به همین دلیل بوده که در گذر زمان ذوب آهن همیشه عقب افتادگی
نقش وزارتخانه در این موضوع بسیار مهم است. قیمت انرژی در کوره بلند و احیا نباید با یکدیگر یکسان باشد و این براساس اصول کارشناسی است. ذوب آهن مادر صنعت کشور است و شرکتهای دیگر از متخصصان این شرکت بهره گرفته اند. من نمی گویم ما بیجا به ذوب آهن بها بدهیم، ولی باید جایگاهش را هم حفظ کنیم. شاید به همین دلیل بوده که در گذر زمان ذوب آهن همیشه عقب افتادگی داشته است.
داشته است.

فکر می کنید دولت جدید رویکرد جدی نسبت به توسعه صنعت فولاد دارد؟ با توجه به اینکه از برنامه 55 میلیون تنی چشم انداز عقب هستیم و طرحهای فولادی استانی هم هنوز به بهره برداری نرسیده اند، به نظر شما هم اکنون اولویت اصلی دولت در حوزه صنعت فولادسازی چیست؟

دنیا به دهکده جهانی اقتصادی تبدیل شده است و اگر فکر کنیم فقط خودمان در دنیا هستیم تفکر اشتباهی است. در دنیا کارخانه فولادی زیر 5 میلیون تن دیگر اقتصادی نیست. اینکه کارخانه 800 هزار تنی در نقاط دورافتاده ایجاد شده یک طرف و بحث تامین خوراک و سرمایه گذاری آن در طرف دیگر نیازمند بحث جداگانه ای است اما در نهایت باید به این موضوع برسیم که وضعیت اقتصادی این کارخانه ها پس از بهره برداری چگونه خواهد بود. بنابراین به نظر من دولت از همین الان باید روی سیاست اقتصادی شدن رفتار این بنگاهها کار کرده و برای آنها برنامه ریزی کند. دولت باید تعیین کند که در آینده برای این بنگاهها چکار می خواهد بکند.

منظور شما این است که این کارخانه ها همگی تبدیل به یک شرکت شوند؟

بله. باید به یک تیم و یک مجموعه تبدیل شوند یا هر کدام از این کارخانه ها را به یکی از شرکتهای بزرگ وصل کنند. سیاستگذاری در این زمینه باید از همین الان مشخص شود.

الان که چنین سیاستی وجود ندارد و قرار است طرحهای فولادی استانی پس از بهره برداری واگذار شوند.

ببینید مشکل ما این است که کارخانه های غیراقتصادی ایجاد می کنیم و پول در آنها تزریق می کنیم بعد این بنگاهها توانایی فعالیت ندارند و بدهی به بار می آورند و کارگران آنها بیکار می شوند و برای دولت هم دردسرساز می شوند که نمونه آن هم فولادهای میبد و کردستان هستند. کجای دنیا کارخانه فولادی با کوره 70 هزار تنی احداث می کنند؟! این طرز تفکر غلط بوده و مشکل ایجاد می کند.

بنابراین به نظر شما اولویت دولت اقتصادی کردن رفتار طرحهای فولادی استانی است.

بله البته به غیر از دو موردی که گفتم مدلهای دیگری هم وجود دارد.

اخیرا ذوب آهن در مناقصه ای در معدن زغال سنگ طبس برنده شد. درباره آن توضیح دهید.

معدنی بود که زغال سنگ طبس می خواست برای استخراج آن پیمانکار بگیرد. این معدن 8.5 میلیون تن ذخیره دارد و ذوب آهن در مناقصه آن به عنوان پیمانکار شرکت کرد و برنده شد. این معدن در واقع به تامین کننده مواد اولیه ما تبدیل می شود.

این اولین بار است که وارد حوزه معدن شده اید؟

بله. یکی از برنامه های قطعی ما ورود به بخش معدنکاری است. در حال ایجاد شرکتی در همین راستا و با همین نام هستیم. در حوزه معدنکاری زغال ورود پیدا کردیم چه در داخل و چه در خارج از کشور و در سنگ آهن هم وارد می شویم. قرار است سالانه 300 هزار تن از معدن زغال طبس استخراج داشته باشیم.

یعنی قصد دارید معدن سنگ آهن هم بخرید؟


ما در همه حوزه ها اعم از اکتشاف و استخراج سنگ آهن ورود می کنیم و در حال انجام کارهای مربوط به آن هستیم.

منعی که در این زمینه وجود ندارد؟

هیچ منعی وجود ندارد. اگر سیستم فکر توسعه ای نداشته باشد منجر به نابودی اش می شود.

چند سال آینده را برای ذوب آهن دیده اید؟ شرکت به کجا می خواهد برسد؟


برنامه ما رسیدن به ظرفیت تولید 6 میلیون تن تا 5 سال آینده است.

یعنی استراتژی های قبلی را تغییر دادید؟


بله تغییر دادیم. آن موقع می گفتند که ذوب آهن باید به ظرفیت 11 میلیون تن برسد که به نظر من رویایی به نظر می رسید. ما باید اعدادی را انتخاب کنیم که عملیاتی باشند. سال آینده از تولید 3 میلیون تن عبور می کنیم و ظرفیت برای رسیدن به 3.6 میلیون تن آماده می شود. طرح قائن 600 هزار تنی را با روش احیا در دستور کار داریم که با این حساب ظرفیت تولید به 4.2 میلیون تن می رسد. یک خط 2 میلیون تنی هم قرار است احداث کنیم که با احتساب آن ظرفیت ذوب آهن به بیش از 6 میلیون تن می رسد.

ما در چشم انداز باید به تولید 55 میلیون تن فولاد برسیم. با توجه به وضعیت کنونی به نظر می رسد نمی توانیم این هدف را محقق کنیم.


من راجع به کشور تصمیم نمی گیرم. انتظار ما از وزارتخانه این است که به ما برنامه بدهد و بگوید چکار کنیم.

آیا معتقد به ایجاد شورایی در این زمینه هستید؟


صد در صد باید این شورا ایجاد شود تا به ما بگوید چکار کنیم. باید همانطور که عملکرد بخش فولاد مورد بررسی
در دنیا کارخانه فولادی زیر 5 میلیون تن دیگر اقتصادی نیست. اینکه کارخانه 800 هزار تنی در نقاط دورافتاده ایجاد شده یک طرف و بحث تامین خوراک و سرمایه گذاری آن در طرف دیگر نیازمند بحث جداگانه ای است اما در نهایت باید به این موضوع برسیم که وضعیت اقتصادی این کارخانه ها پس از بهره برداری چگونه خواهد بود. بنابراین به نظر من دولت از همین الان باید روی سیاست اقتصادی شدن رفتار این بنگاهها کار کرده و برای آنها برنامه ریزی کند. دولت باید تعیین کند که در آینده برای این بنگاهها چکار می خواهد بکند.
و موشکافی قرار بگیرد بخش هم مورد برررسی دقیق قرار بگیرد. باید ببینیم ما در بخش معدن چکار کردیم. الان 7000 پروانه بهره برداری داریم. این مورد در دنیا موردی منفی محسوب می شود. با این تعداد پروانه 370 میلیون تن برداشت سالانه داریم که 220 میلیون تن آن مربوط به فقط سنگ آهن است. این برای ما افتخار نیست. استرالیا با تنها 440 معدن یک میلیارد تن استخراج سالانه دارد. ما تعداد معدن زیاد اما تولید پایینی داریم. وقتی معادن کوچک باشند قیمت تمام شده هم بالا می رود. مثلا 65 درصد سیمان را سنگ آهک تشکیل می دهد. وقتی قیمت تمام شده سنگ آهک به دلیل کوچک بودن معادن آن بالا می رود قیمت سیمان هم بالا می رود و در نتیجه روی قیمت مسکن هم اثر می گذارد. این نیاز به یک سیاستگذاری دارد تا چرخه را درست مدیریت کند. ما باید کشوری فکر کنیم نه صرفا صنفی. من از اول کارمند بوده و الان هم هستم. معادن زیادی را در زمان حضورم در شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران راه اندازی کردم که از آن جمله می توان به فعال سازی گل گهر 2 و 4، جلال آباد، میشدوان و چاه گز اشاره کرد. الان هر یک از این معادن باید طرح توسعه داشته باشند. ما در آن زمان به این طرحها پول تزریق کرده و آنها را فعال کردیم. توسعه نیاز صنعت است. در مقابل کسب درآمد، باید دید چقدر روی توسعه سرمایه گذاری می شود.

دو کارخانه ای که قرار است در اواسط اسفند راه اندازی شوند چقدر حضور شما در ذوب آهن در اجرای آنها موثر بوده است؟


احداث این دو کارخانه قبل از حضور من در ذوب آهن شروع شده بود. اما به ویژه در 3 تا 4 ماه اخیر سرعت اجرای آنها را بالا بردیم و فشار زیادی به آنها وارد کردیم تا هرچه زودتر به بهره برداری برسند. حتی قطعات آنها را هم از چین وارد کردیم تا پالایشگاه زودتر راه بیفتد. متاسفانه باید بگویم که اجرای برخی طرحها در ذوب آهن مانند طرح توازن تا 16 سال نیز به طول انجامیده است.

آیا سوددهی ذوب آهن به دلیل کاهش میزان پولی است که باید به صندوق بازنشستگی فولاد می داد؟

قبلا از پول زغالی که اعلام می شد می گفتند بخشی از آن را به صندوق بدهیم. این پول در واقع بخشی از پول خرید زغال بود و پول جداگانه ای نبود. ما دیگر این پول را نمی دهیم و در واقع آن بخشی را که می دادیم دیگر نمی دهیم و تنها پول خرید زغال را می دهیم. آن بحث خیلی جدی نبود. موضوعی که به ما فشار می آورد قیمت انرژی بود. در ذوب آهن قیمت انرژی قابل قیاس با روش احیای مستقیم نیست.

برنامه شما برای فاز دوم هدفمندی یارانه ها چیست؟ با توجه به تاکید شما روی قیمت انرژی مصرفی ذوب آهن چه فکری برای مدیریت شرکت در جریان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها دارید؟


این موضوع کشوری است و ستاد مربوط به آن باید به صورت دقیق شرایط را مورد بررسی قرار دهد.

چیزی راجع به قیمتهای انرژی به شما گفته شده است؟ اینکه چقدر قیمتها قرار است افزایش یابد.

نه چیزی گفته نشده است. الان قیمتها به کف خورده و تقاضا وجود ندارد. ما الان در مرز هستیم و حتی در مرز منفی. سال آینده هم هزینه های تولید قطعا افزایش خواهد یافت که روی قیمت تمام شده اثر می گذارد و قیمت مواد اولیه هم بالا می رود و این در حالی است که قیمت فولاد روند نزولی دارد.

در چنین شرایطی نمی توان با تعدیل نیرو شرایط را ثابت نگه داشت؟ بعضا شاهد این هستیم که شرکتهای خارجی برای اصلاح ساختار و جبران ضرر دست به تعدیل نیرو می زنند.


نمی شود این کار را انجام داد. اخلاقی نیست که کسی را سر کار آورده باشیم و حالا به او بگوییم برود.

شما موافق عوارض صادرات سنگ آهن هستید؟

معتقدم ابتدا باید نیاز داخلی تامین شود و بقیه آن را می توانند صادر کنند. من معتقدم که درآمد حاصل از بخش معدن باید صرف توسعه همین بخش شود. می توان حتی به جای گرفتن عوارض، بخش معدن را موظف به اجرای طرحهای توسعه کرد و اگر نکند به شدت جریمه شود. در این راستا تقویت نظارت هدفمند بر بخش معدن ضرورت دارد.

به نظر شما ما الان سنگ مازاد برای صادرات داریم؟

بله. سال قبل 53 میلیون تن تولید سنگ داشتیم. تا پایان امسال 22 میلیون تن صادرات خواهیم داشت. اگر تا پایان سال سنگ کافی برای ما تامین شود می توانیم به راحتی به رشد 30 درصدی تولید هم برسیم.

یعنی برای سال آینده باید صادرات سنگ آهن کاهش یابد؟

من نمی گویم صادرات سنگ آهن کم شود. چرا شما نمی گویید تولید سنگ آهن را بالا ببرند. به جای اینکه معکوس حرف بزنیم و بگوییم ممکن است صادرات سنگ آهن کاهش یابد، بگوییم تولید سنگ آهن را بالا ببریم تا جبران شود.

در ذوب آهن چقدر به موضوع اقتصاد دانش بنیان و تحقیق و توسعه اهمیت داده می شود. اصولا به این موضوع توجه کرده اید؟

هر کجا بروم اولین بحث من آموزش است. هدف من این است که قطعا سیستم 40 ساله ذوب آهن را تغییر ساختار بدهم. با دانشگاه تهران قرارداد بستیم تا دانشکده مدیریت این دانشگاه روی اصلاح ساختار ذوب آهن کار کند و در حال
الان 7000 پروانه بهره برداری داریم. این مورد در دنیا موردی منفی محسوب می شود. با این تعداد پروانه 370 میلیون تن برداشت سالانه داریم که 220 میلیون تن آن مربوط به فقط سنگ آهن است. این برای ما افتخار نیست. استرالیا با تنها 440 معدن یک میلیارد تن استخراج سالانه دارد. ما تعداد معدن زیاد اما تولید پایینی داریم.
کار روی تغییر از شرایط فعلی به شرایط روز دنیا با الگوبرداری از کشورهای ترکیه، کره، چین و آلمان براساس شرایط اجتماعی کشورمان هستیم. همین الان در حوزه تحقیق و توسعه و پژوهش با دانشگاههای صنعتی شریف، تهران، صنعتی اصفهان و اغلب دانشگاههای معتبر کشور روی بیش از 27 پروژه تحقیقاتی در حال انجام کار هستیم و برای سال بعد هم تعداد این پروژه ها بیشتر می شود. در این حوزه مشوق هایی نیز برای کارمندان ذوب آهن در نظر گرفته شده است. البته می خواهم به این موضوع هم اشاره کنم که با نظام هماهنگ پرداخت حقوق نمی شود انتظار داشت که مثلا با یک میلیون تومان حقوق نیروی کارمان کار بزرگی انجام دهد.

موضوع افزایش سرمایه ذوب آهن در بورس به کجا رسید؟ قرار بود این کار امسال انجام شود.

امسال شرکت را از ماده 141 که مربوط به ورشکسته می شود خارج کردیم. اگر این خروج صرفا با افزایش سرمایه رخ می داد و عملکردی نداشتیم به ما می گفتند که تنها با افزایش سرمایه توانسته ایم ذوب آهن را از زیاندهی خارج کنیم، در حالی که هدف ما این بود که از طریق بهبود عملکرد از ماده 141 خارج شویم و در واقع خروج ما از ماده 141 به صورت واقعی صورت گرفت. مخصوصا امسال افزایش سرمایه ندادیم تا سال بعد همزمان با بهبود عملکرد ذوب آهن این کار انجام شود. برای سال بعد افزایش سرمایه قطعی خواهد بود که این افزایش سرمایه نیز ناشی از عملکرد شرکت خواهد بود.

راجع به باشگاه ذوب آهن هم توضیح بدهید که الان در چه وضعیتی قرار داشته و بودجه اش چقدر است؟


اعتقاد من این است که ذوب آهن قبل از فصل یکی از گزینه های جدی برای سقوط به دسته پایین تر بود. این وضعیت به دو دلیل رخ داد. یکی اینکه 20 تیر ماه پلی آف ما تمام شد. نسبت به تمام تیمها که 20 اردیبهشت ماه تمام کرده بودند، بچه های ما 2 ماه بیشتر کار کردند و لیگ هم 2 مرداد ماه آغاز شد که تنها 10 روز بین اتمام کار ما و شروع لیگ زمان وجود داشت که در همان مدت هم بچه ها خسته شده بودند و به مرخصی رفتند. تنها تیمی که بدن سازی نکرد ذوب آهن بود. مگر می شود بدون بدن سازی وارد لیگ برتر شد. دلیل دوم هم این بود که تمام تیمها قبل از فصل شکل گرفته بودند و بازیکنان موردنظر خود را هم گرفته بودند. بازیکنی نمانده بود که بخواهیم با جذب آن نگرش جدیدی را به تیم تزریق کنیم. تمام بازیکنان رفته بودند و قرارداد بسته بودند و ما نتوانستیم بازیکن جدیدی را بگیریم.

مسلمان را هم که البته از دست دادید.

امسال قراردادش تمام می شد و پرسپولیس هم رقم بالایی به او پیشنهاد کرده بود. هر کسی بود نمی توانست بماند. البته ما مسلمان را با دو بازیکن عوض کردیم و او آخر فصل دوباره به ذوب آهن بر می گردد. ما در پست هافبک، بازیکن داشتیم اما در دفاع در تمام بازی ها به ویژه از دفاع وسط، گل می خوردیم. به همین منظور خانزاده را آوردیم و موقعی که او آمد تعداد گلهای خورده ذوب آهن نیز کمتر شد. تاثیرگذاری خانزاده با سانتوس برزیلی شرایط را تغییر داد. توانستیم در دفاع ثبات ایجاد کنیم و بعد غریبی تکنیکی را به حمله بردیم. دلایل اصلی نکشیدن تیم در بازیهای فصل نیز همانطور که گفتم عدم بدن سازی و عدم چینش صحیح بازیکنان در زمین بود، چون نتوانستیم بازیکن خوب جذب کنیم. بدون تعصب می گویم اولین تیمی که قرار بود اوت شود ما هستیم. ولی تمام تلاش ما این است که بمانیم. برای فصل بعد هم تغییرات در تیم خواهیم داشت.

بودجه ورزشی ذوب آهن چقدر است؟

بودجه ورزشی باید در مجمع مورد بررسی و موافقت قرار بگیرد. ما در بسیاری از رشته های ورزشی از جمله بسکتبال حضور داریم و تیم بسکتبال ما نیز جزو چهار تیم اول قرار داشته و مدعی صعود به لیگ برتر است. ما امسال تمامی تیمهای ورزشی ذوب آهن در همه رده ها مانند امید و نوجوانان را راه انداختیم. کل بودجه ورزشی ذوب آهن برای همه ورزشها نیز حدود 20 میلیارد تومان است.

مهمترین محورهای اظهارات اردشیر سعدمحمدی، مدیرعامل شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان را می توانیند در لینک زیر مشاهده کنید.

www.minews.ir/vdcg.t9trak9wtpr4a.html
تاریخ انتشار : سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۹
کد مطلب: 4193